کتاب نورعلی

(1)

نیم نگاهی به زندگی و خاطرات شهید نورعلی شوشتری؛‌ نورعلی در سال 1327 در شهرستان نیشابور به دنیا آمد. از همرزمان شهید باکری و برونسی بود و در اکثر عملیات ها با مسئولیت های مختلف و فرماندهی محورهای عملیاتی حضوری فعال داشت. با وقوع عملیات مرصاد به توصیه مقام معظم رهبری مسئولیت این عملیات غرور آفرین را برعهده گرفت و به نقل از شهید صیاد شیرازی فرماندهی خوبی از خود به نمایش گذاشت تا جایی که در تماس مرحوم حاج سید احمد خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط آن مرحوم به امام خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری می فرمایند: در این دنیا که نمی‌توانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد. از اول فروردین 88 نیز با حفظ سمت، فرماندهی قرارگاه قدس زاهدان را عهده‌دار شد.

180,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 7708
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
موجودی: 1
20 امتیاز با خرید این کالا

اطلاعات بیشتر

نورعلی شوشتری و رجب‌علی محمدزاده و 10 نفر از برادران شیعه و سنی در تاریخ 22 مهر 1388 در یك حادثه تروریستی توسط عوامل مزدور استكبار جهانی در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان در موقع دیدار با سران طایفه‌ها بلوچ به شهادت رسیدند.

 

گزیده متن

شهید نورعلی شوشتری سرباز بود. در مسابقات تیراندازی ارتش اول شد. گذاشتندش گماشته پسرخاله شاه. راضی نبود. می گفت اوضاع خانواده اش اصلاً خوب نیست و هیچ قید و بندی ندارند. از غصه مریض شد. چند روزی بازداشتش کردند. گفتند: اگر اینجا بمانی، می بریمت گارد شاهنشاهی. زیر بار نرفت. گفت:" دین و ایمانم را به هیچ قیمتی نمی فروشم". فایده ای نداشت، او را انداختند بیرون… مادرش که فوت کرد، برگشت روستای ینگجه. مینی بوس خرید. از روستاهای اطراف مسافرها را سوار می کرد تا قوچان. هر روز به شاگردش می گفت: "اگر کسی نداشت، کرایه نگیر." همیشه ده پانزده نفری مهمانش بودند!

…گفت: "یک لیست تهیه کن از خانواده های فقیری که سرپرست شان توی درگیری با نیروهای انتظامی کشته شده اند یا به خاطر قاچاق مواد مخدر اعدام شده اند. می خواهم برای شان کمک بفرستم." همه بُهت شان زد. یکی یکی اعتراض کردند که اینها بچه های ما را شهید کرده اند و با نظام مشکل دارند و ... . اما نورعلی روی حرفش بود. گفت:"حالا سرپرست شان یک کار اشتباهی کرده چه ربطی به خانواده آنها دارد؟! بچه های اینها که مجرم نیستند. اگر ما زیر پر و بال این خانواده ها را نگیریم جذب دشمن می شوند ."خودش هم به آنها سر می زد. پیگیر بود تا برای تحصیل بچه هایشان مشکلی پیش نیاید. برایشان کتاب و لوازم التحریر می فرستاد.

دیدگاه ها (0)