کتاب بی برادر

کتاب بی برادر

(0)

کتاب بی برادر؛ شهید مدافع حرم جواد محمدی به روایت دوستان و آشنایان.

100,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 430161
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
ارزان ترین قیمت در فروشگاه بهشت قلم
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
10 امتیاز با خرید این کالا
فهرست فروشندگان
بهشت قلم
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
100,000
تومان

اطلاعات بیشتر

بخشی از کتاب بی برادر:

همه داشتند نگاهم می‌کردند. گفتم ابراهیم کو؟ گفتند توی اتاق بغل است. ابراهیم آمد بیرون. گفتم ابراهیم، چه خبر است؟ گفت جواد. گفت جواد و من دیگر چیزی نشنیدم. گفت جواد و انگار همۀ خاک‌های عالم آوار شد روی سرم. زانوهایم تا شد. دست گرفتم به کمد کنار اتاق.

حالا می‌فهمیدم چرا اربابمان روز عاشورا، کمرش دیگر راست نشد. گفت الان کمرم شکست. بی‌برادر شدم. افتادم کنار کمد. هیچ روضه‌ای روضۀ بی‌برادری نمی‌شود. نمی‌دانم توی سروصورتم زدم یا نه. نمی‌دانم نعره کشیدم یا نه. فقط دیدم یکی آمده دستم را گرفته. یک‌دفعه انگار جواد را دیدم. نگاهم می‌کرد و با نگاهش می‌گفت خاک توی سرت مجید. آبروی من را داری می‌بری داداش. می‌گفت آدم باش مجید. آرام شدم. خودم را جمع‌وجور کردم. یک استکان دادند دستم که چیز شیرینی تویش بود. ریختم ته حلقم و بلند شدم. گفتند کجا می‌روی؟ گفتم چیزی نیست. خوبم.

از خانۀ حاج‌آقا زدم بیرون. کجا بروم؟! کجا را دارم بروم؟! آدمِ بی‌برادر کجا را دارد؟! دیگر بعد از جواد، فقط باید بروم سر مزار شهدا. رفتم سر مزار شهید‌ مهدی اسحاقیان. افتادم روی قبر مهدی. داد زدم، گریه کردم، التماس کردم سلام ما را به جواد برسان. مهدی، تو امروز داچی را می‌بینی. سلام ما را بهش برسان. اِی خاک بر سرِ ما که دیگر نمی‌توانیم مستقیم به جواد سلام کنیم، که جواب سلام جواد را نمی‌شنویم.

دیدگاه ها (0)