کتاب خسرو شیرین
کتاب خسرو شیرین
خسرو شیرین، تنها یک داستان عشقی معمولی با فراز و فرودهای همیشگی رمان عاشقانه نیست. باباخانی در اثر خود، کلیشه ها را شکسته و از عشق های خسرو می گوید! طنز پنهان در این اثر، هم جنبه تربیتی دارد هم نوعی خلاقیت ادبی است هم محملی شده است برای نشان دادن فضاهای متفاوت. داستان از سال های قبل از انقلاب و دوران نوجوانی قهرمان داستان شروع می شود و تا سال های اول جنگ ادامه دارد. مکان داستان هم آبادان است. شهری که از سال های بعد از جنگ جهانی دوم، یکی از متفاوت ترین فضاهای شهری ایران را داشته است. نویسنده با استفاده از نثری سرزنده و چابک که حاوی سادگی هم هست، سعی کرده حس و حالی که قهرمان از آن به دنیا نگاه می کند را به ما نشان دهد؛ نثری که قدم به قدم ارزش های فرمی متفاوتی را هم به ما عرضه می کند. کتاب تنها یک خلاقیت ساده در بازی های فرمی نیست، بلکه از منظر محتوایی هم سعی کرده است حرف های خوبی برای گفتن داشته باشد. در این کتاب، می توان نه تنها حرکت و تغییر قهرمان داستان که فضای جامعه را هم دید. نگاهی که از عشق زمینی عبور کرده و به مسائل و رویدادهایی اشاره کرده است که کمتر کسی تاکنون بدان ها پرداخته است. نویسنده هم به مسأله مبارزات انقلابی در شهرستان ها پرداخته است و هم ادای دینی داشته است به تلاش های قهرمانانه مردم آبادان در سال های ابتدایی دفاع مقدس. پرداختی هنرمندانه که سعی کرده شعارزده نباشد و حرفی برای گفتن داشته باشد.
اطلاعات بیشتر
درباره کتاب خسرو شیرین:
کتاب خسرو شیرین داستانی عاشقانه و خلاقانه از خسرو باباخانی است که در انتشارات کتابستان معرفت منتشر شده است. این کتاب که روایتی عاشقانه است، از عشقهای خسرو میگوید. نوجوانی که از سالهای دبیرستانش میگوید و هر عشقش، حرف تازهای دارد.
درباره نویسنده کتاب خسرو شیرین:
خسرو باباخانی در شهریورماه سال 1338 در تهران به دنيا آمد و تحصیلات خود را تا سطح دیپلم در رشته ریاضی ادامه داد. از سن 26 سالگی با مجلات كیهان بچهها، سوره نوجوان و سروش نوجوان همكاری كرده و در مقطعی نیز با وزارت ارشاد به عنوان داور و كارشناس همكاری داشته است. دبيری جشنوارههای سراسری داستان بسيج و مهر حوزه هنری، داوری كتاب سال جمهوری اسلامی، دفاع مقدس و جشنواره شهيد حبيب غنيپور از جمله مسئوليتهای وی بودهاند.
برشی از کتاب خسرو شیرین:
دوم نظری بودیم، رشته ریاضی فیزیک. یک روز آفتابی پاییزی، دوست صمیمیام داشسعید که کمی بچهننه بود آمد سراغ ما. هول و ولا داشت! اول نگاهی به ما بعد به اطرافمان انداخت. وقتی از تنهابودنمان مطمئن شد، گفت: «فلانی چه نشستهای؟» منظورش از فلانی ما بودیم. تازه ننشسته بودیم هم. سرپا بودیم. اصطلاحاً گفت چه نشستهای. از سراسیمگی و برافروختگیصورتش معلوم بود، ترسیده است؛ نگران است. حتمی اتفاقی افتاده بود. اتفاقی که برای حلش نیاز به صحبت با ما بود و لابد به زور بازوی ما هم احتیاج بود! بالاخره هرچه نبود، ما و دوسه تا از بچههای کلاس، مثلاً جزء بچههای شر دبیرستان بودیم و بهاصطلاح بزنبهادر. البته بگویم ها همهما پیش «سیّدی» معروف به «سیّد» هیچ بودیم! هنوز هجدهساله نشده بود که جای چاقو روی صورتش، روی لپ راستش، جا خوش کرد. ما حقیقتاً پیش سید جوجه بودیم. نوچه بودیم. لنگ میانداختیم. سید بود و یک دبیرستان. دروغ نگفته باشم سید بود و یک آبادان!
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.