کتاب خدا جان دلخورم از تو اثر غلامرضا حیدری ابهری انتشارات کتابک

کتاب خدا جان! دلخورم از تو؛

کتابی برای گروه سنی (ب و ج) یعنی کل سال‌های دبستان تالیف شده است. نویسنده این کتاب آقای غلامرضا حیدری ابهری در این کتاب به مسئله روانشناختی مهمی پرداخته است، که خیلی از کودکان در این سنین با آن روبرو هستند. مقایسه کردن خود با دیگران موضوعی است که معمولاً حتی اگر کودکان آن را به زبان نیاورند، به علت فضای رقابتی مدرسه و همچنین درک شناختی محدود این سنین با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. روحیه‌ای که اگر به آن پرداخته نشود آسیب‌های روحی و روانی جدی به کودک وارد خواهد کرد و به از بین رفتن اعتمادبه‌نفس کودک و احساس کهتری وی می‌انجامد. این دو آسیب باعث به وجود آمدن خشم و کینه در دل کودکان می‌شود و این چرخه غلط می‌تواند به تخریب شخصیت کودک منجر شود. در ادامه به بررسی خدا جان! دلخورم از تو خواهیم پرداخت.

خدا جان! دلخورم از تو، کتابی برای تقویت رابطه کودک و خداوند

یکی از موضوعاتی که می‌تواند از این روحیه آسیب‌زا جلوگیری کند، تقویت رابطه کودک با خداست که در مطالب روانشناسی غربی کمتر به آن پرداخته شده است. نویسنده برای حل این مشکل شیوه‌ای را مطرح می‌کند که بسیار جالب توجه، مفید و کاربردی است.

آقای غلامرضا حیدری ابهری، نویسنده کتاب با نثری ساده و شیوا به داستان کودکی پرداخته است که در طی نامه‌ای با خدا به دردودل پرداخته است. در این نامه، کودک ابتدا دلخوری خود را از خدا برای کاستی‌های ظاهری که با همسن و سالانش دارد، نظیر قد، صدا، حافظه، مسائل مالی و… را مطرح می‌کند و در جریان این دلخوری‌ها متوجه استعداد‌ها و ویژگی‌های مثبت خود هم می‌شود.

کتاب این نکته را به کودکان یاد آور می‌شود که اگر تمام نعمت‌ها را از جانب خداوند ببینیم، از دیدن برتری دیگران ناراحت نمی‌شویم. علاوه بر این‌ها در کنار کاستی‌ها و ضعف‌هایی که هر فردی دارد، کودک را تشویق می‌کند که بر روی نکات مثبت شخصیتی خود تمرکز کند. بدین ترتیب شکرگزاری از نعمت‌ها را به کودک یاد می‌دهد.

کودکان معمولاً تمایل دارند که عیب‌های خود و بعکس داشته‌های دیگران را بزرگ ببینند. اگر بزرگترها هم به طور ناخواسته با مقایسه‌های نابجا به این ویژگی شدت بخشند، می‌تواند در رابطه کودک با خداوند ایجاد مشکل کند.

نکته دیگر تربیتی-اخلاقی برجسته کتاب، آموزش شیوه‌ی نامه نوشتن به خداوند و به عبارتی دردودل کردن با خالق را به صورت غیرمستقیم است. کودکان اگر از همان سنین پایین دعا کردن و حرف زدن با خالق خود را یاد بگیرند، خودکنترلی و آرامش بیشتری در موقعیت‌های استرس‌‌زای زندگی خواهند داشت.

لحن صمیمی دردودل کردن کودک داستان با خداوند که گویا با دوست صمیمی خود صحبت می‌کند و در بعضی قسمت‌ها به گلایه می‌کشد، در واقع به یک مناجات کودکانه شباهت دارد. این لحن بسیار شیرین و کودکانه است.

اگر کودک پروردگار خود را نزدیک‌ترین و مهربان‌ترین دوست خود ببیند، جهان‌بینی زیباتری نسبت به هستی خواهد داشت و در نتیجه از زندگی خود لذت بیشتری می‌برد.

در انتهای کتاب کودک با گفتگوی درونی خود به این نتیجه می‌رسد، که امکان جمع شدن همه نعمت‌ها برای یک نفر وجود ندارد و دیدن ضعف‌های خود و بزرگ شمردن نعمت‌های دیگران موجب افسردگی و اندوه خواهد شد. در حالی که شکرگزاری نعمت‌های خداوند به حال خوب وی کمک می‌کند.

تصویرگری کتاب به عهده خانم لاله ضیایی و طراحی گرافیک کتاب، اثر خانوم حمیده سلیمانی می‌باشد. تصویرگر کتاب به زیبایی تصاویری را خلق کرده است که ارتباط کودک با متن کتاب را آسان می‌کند.

به تصویر کشیدن فضاهای شاد خانوادگی، جمع‌های دوستانه، به تصویر کشیدن غم و شادی در کنار هم؛ خیال‌پردازی راجع به داستان را برای کودک هموارتر می‌کند.

موضوع کتاب «خدا جان! دلخورم از تو» خداشناسی می‌باشد، که نویسنده کتاب حجت الاسلام حیدری ابهری با ترکیب علم و روانشناسی ظریف کودک، این موضوع را در قالب داستانی شیرین و کودکانه بیان کرده‌اند. این کتاب از سوی ناشر تخصصی کتاب کودک و نوجوان، نشر کتابک قم منتشر شده است.