کتاب شیدایی

مجموعه خاطرات علمدار روایتگری حاج عبدالله ضابط

(0)

نه خورشید بود، نه مهتاب، نه ستاره، اما می درخشید. جنسش، از هر چه بود، شفاف بود. تا بود، نام و نشانش، برایش نان نشد. تار و پود وجودش، از عشق سرشته بود و سرقفلی سرای قلبش، در رهن محبت خدا بود و خلق خدا. خاکی بود و ساده و بی پیرایه؛ اما، عطر خدا را داشت انگار! بی هیاهو کارش را انجام داد و … رفت. زنده که بود، مرگ را طلب کرد تا زنده بماند و جاودان برای همیشه. نقاشی معروف شهید چمران نقاشی شهید چمران خیلی رویش تاثیر گذاشته بود: شمع کوچکی که در صفحه ای سیاه می درخشید. می نشست و دقایقی را خیره نگاهش می کرد. می گفت: شهید، مثل همین شمعه که نور کمش هم می تونه در دل سیاهی ها خودی نشون بده… شد راوی شهادت. دو فرزند کافی نیست! شش فرزند داشت. تازه داشت به میان سالی می رسید. شوخی می کرد و می گفت: به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام اقتدا کردم.

65,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 502293
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
10 امتیاز با خرید این کالا

دیدگاه ها (0)