کتاب شکوفه های باغ بندگی

این کتاب از چهار فصل تشکیل شده است:

فصل اول: ضرورت و اهداف سوق دادن کودکان به یادگیری مفاهیم دینی

فصل دوم: تحول روانی-دینی کودک پیش دبستان از نگاه اسلام و روان شناسی

فصل سوم: اصول و روش های آموزش مفاهیم دینی به کودکان

فصل چهارم: پرسش های کودکان و مهارت های پاسخگویی

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

مربیان باید توجه کنند که کودک چه برداشتی از خداوند دارد،چه کلماتی را درک می کند و دلیل پرسش او از آموزه های مذهبی چیست؟

برداشت کودکان از مفاهیم دینی با بزرگسالان یکسان نیست.از این رو،نباید ذهن کودک را با استدلال هایی که فراتر از درک ذهنی اوست،آشفته ساخت.در این زمینه دانستن چند نکته ضروری است:

1.باور داشته باشیم که کودکان خلاقیت فوق العاده ای برای یادگیری دارند.

2.کودکان در چهار تا پنج سالگی از راه نمادسازی و الگو سازی به تفکر می پردازند.چیزهای خوب را به صورت فرشته یا موجودات دوست داشتنی ترسیم می کنند.به کارگیری تجسم موجودات خارجی که نشان دهنده احسرسات خوب و بد درونی انسان است،این مفاهیم را برای آنها قابل درک می کند.

3.تقلید،نخستین گام در یادگیری کودکان است.آنها در مراحل اولیه زندگی خود چیزهای خیره کننده ای را می آموزند.چشم و گوش بچه ها مشتاقانه به دنبال جذب تمام چیزهایی است که در اطراف آنها می گذرد.تمامی این رفتارها از راه تقلید آموخته می شود.آنها ایمان را نیز با همین روش می آموزند.کودک خردسال،با دیدن والدینش می آموزد چگونه دعا کند،چگونه به قرآن و اماکن مذهبی احترام بگذارد،چگونه امیدوار باشد و چگونه به آنچه حقیقت دارد یا زیبا و خوب است،عشق بورزد.

4.برخی کودکان تصور می کنند دین،قوانین متعددی دارد و درباره بایدها و نبایدها سخن می گوید تا جایی که هیچ گونه آزادی و اختیاری برای تصمیم گیری انسان باقی نمی ماند.از این رو،به مذهبی بودن تمایل ندارند؛در حالی که دستورات خدا بسیار ساده است.بر این اساس،قوانین مذهبی را باید به طور محدود به کودکان آموزش داد و از قوانین ساده تر آغاز کرد.

(کتاب شکوفه های باغ زندگی/صفحه 85).