کتاب رعنا

(0)

حدود نیم ساعتی توی برف ها راه رفتم. فکر می کردم همه جورخاصی نگاهم می کنند. از هرطرف صدای سگ های ولگرد به گوش می رسید. خیلی می ترسیدم. به امتحان فردا که فکر می کردم، بیشتر از هرچیزی ناراحت می شدم. بی اختیار راهم به طرف منزل مادربزرگم کج شد. چند بار از ترس سگ ها، خودم را این طرف وآن طرف پنهان کردم. به خانه مادر بزرگم رسیدم. می دانستم خانه خالی است، ولی نیرویی مرموز مرا به آنجا میکشاند. اشک هایم را پاک کردم وگفتم:((خدایا، چی می شد اگر مادر بزرگ زنده بود! چی می شد اگر نمی مرد! چقدر دلم برایش تنگ شده !)) جلوی در خانه مادربزگم که رسیدم، خانه تاریک بود. خیلی سردم بود ویخ کرده بودم. نمی توانستم درست فکر کنم ناگهان احساس کردم صدای مادربزرگم را می شنوم:((رعنا...رعنا...))

28,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 2141
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
10 امتیاز با خرید این کالا

اطلاعات بیشتر

تکه ای از کتاب:

دوسال گذش. دراین دوسال اصلا خانه مادرم نرفتم. اوهم به دیدنم نیامد. یک روز برای دیدن خانه مادر بزرگم که حالادیگر  آن را فروخته بودند،به آن حوالی رفتم. درخانه نیمه باز بودوچندتا بچه توی حیاط بازی می کردند.خیلی دلم می خواست یک باردیگر داخل آن خانه شوم.  درهمان اتاقی که من و مادربزرگم باهم می نشستیم، حرف می زدیم وغذامی خوردیم، بنشینم. هرگوشه آن خانه برایم خاطره بود، ولی حالا دیگر متعلق به کسی دیگر بود. ازجلوی خانه مادربزرگم ردشدم ورفتم،درحالی که قلبم آن جا بود. به مادربزرگم فکرمی کردم. چقدر دلم می خواست باکسی حرف بزنم.

مشخصات

مشخصات محصول
انتشارات
عهدمانا
شابک
978-600-98210-6-8
سایز تابلو و قاب *
رقعی
نویسنده
مژگان شیخی

دیدگاه ها (0)

اگر این محصول را قبلاً خریده اید تجربه تان را به دیگران بگویید. با ثبت نظرات خود، دیگران را در خریدشان یاری کنید.