کتاب مهدیار
کتاب مهدیار، رابطه امام زمان با کودکان است که باداستان هایی کوتاه و جذاب بیان شده است. این کتاب همچنین همراه با یک هدیه کوچک میباشد.
من مهدی یارم!
برای خدمت سربازی آماده ام !
آماده ام تا ابرهای نا آگاهی را کنار بزنم و شما که نیاز و درمان دردهایمان هستید را ملتمسانه از پشت این ابرها بیرون بیاورم!
آقای من!
مهدی جان!
اذن یاریام میدهی؟!
من مهدی یارم! مهدیار.
محصولات مشابه
اطلاعات بیشتر
رسیدن به سن تکلیف به عنوان آغاز سنی برای انجام ماموریت بزرگ و آغاز تعهدات یک فرد مسلمان در رابطه با دین اسلام است. کتاب مهدیار نوشته سرکار خانم فاطمه مسعودی به بررسی تعهدات و دغدغههایی که در آغاز سنین بلوغ برای نوجوانان ایجاد میشود، میپردازد. در این کتاب، مهدیار، که در آغاز سنین نوجوانی قرار دارد به یکباره خود را به عنوان یک فرد، که در قبال خانواده، دوستان، محله، جامعه و دنیا مسئول است؛ مشاهده میکند.
مهدیار، درک فضایل واصله از ائمه اطهار و ترویج در جامعه
داستان مهدیار شامل ده مأموریت مختلف است که در هر کدام از این ماموریتها نوجوان با یک بخش از تعهدات و مسئولیتهایی که به عنوان نوجوان مسلمان درقبال دنیای بیرون از خود دارد، آشنا میشود. نویسنده کتاب خانم فاطمه مسعودی، با انداختن طرحی در قالب فرمانده ناشناس و نامههایی که برای نوجوان سربازی میفرستد، تمی اسرار آمیز به داستان داده است.
در هر یک از این نامهها ماموریتی مطرح میشود که مهدیار با انجام درست ماموریتها امتیاز مثبت به دست میآورد. کارهای ناشایست هم امتیاز منفی دارند. در صورت کسب امتیاز لازم، سرباز نوجوان، به یک گردهمایی دعوت میشود. این مامویتها و اشتیاق مهدیار برای شناخت فرمانده، به داستان شور و اشتیاق لازم را بخشیده است.
در سرتاسر این کتاب خواننده نوجوان با شخصیت داستان همزاد پنداری میکند. در همه ماموریتها گویا خواننده نیز در اشتیاق، ترس، ناراحتی و شادی با مهدیار شریک است. دغدغههای ذهنی مهدیار، به مرور به دغدغههای ذهنی خواننده نوجوان تبدیل میشود و برای یافتن راه حلی برای حل این دغدغهها که در کتاب برای مهدیار مطرح میشود تا آخر کتاب ماجرای مهدیار و مأموریتهای وی را پیگیری میکند تا در انتهای کتاب به حل مسئله فرمانده ناشناس و جوابی برای حل بیعدالتیهایی که تا قبل از شروع داستان شاید به اندازه کافی با آنها آشنایی نداشته و توجه نمیکرده است، برسد.
این کتاب گذشته از آنکه برای نوجوانان مفید و قابل استفاده میباشد، از منظری تازه به مسئولیت فرهنگی مساجد و محلهها برای پرورش دینی نوجوانان نگاه کرده است. ایدههایی که در این کتاب مطرح شده میتواند سرمشق خوبی برای بزرگوارانی که در هر عرصهای کارهای فرهنگی انجام میدهند و نسبت به قشر نوجوان احساس مسئولیت دارند، باشد.
همچنین کتاب مهدیار یکی از انتخابهای مفید برای کتابخانههای محلی، مساجد و مدارس میباشد که به پرباری اینچنین کتابخانههایی میتواند کمک کند. مسئله منجی و وظیفه نوجوانان در زمان غیبت یکی از مسائلی است که با وجود این که که در رسانهها و کتابهای درسی به آن پرداخته شده، باز هم جای توضیح و تفصیل بیشتری دارد.
خانم مسعودی هوشمندانه نام مهدیار را که هم نام کتاب و شخصیت اصلی داستان است و هم این وظیفه را یادآوری میکند، به وظیفه نوجوانان در زمان غیبت برای برپایی عدالت و ساختن جامعهای بر پایه قرآن، احادیث و روایات و امامان میپردازد.
این کتاب آموزنده و زیبا نوجوان با وظایف خود برای خوب زندگی کردن، داشتن وجدان اخلاقی، امنیت، راستگویی، امانتداری، خوش اخلاقی و مسائلی که در قبال دوستان، همسایهها و خانواده با آنها روبروست و تعهداتش آشنا میشود.
کتاب پوسته ظاهری دین را کنار میزند و باطن شفاف و روشن دین را معرفی میکند. دینی که پیامبر اسلام و امامان بزرگوار و بلند مرتبه ما همگی برای تحقق آن در جامعه کوشیدند و اکنون در زمان غیبت وظیفه اصلی بر روی دوش ماست که راه آنها را ادامه دهیم و به اندازه سهم و توان خود برای عدالت و اجرای فضایلی که از امامان به ما رسیده است، گام برداریم.
تصویرگر کتاب خانم طاهره رضایی میباشد و از سوی انتشارات نشر کتابک قم منتشر شده است.
بخشی از کتاب مهدیار:
مهدیار در گوشه ای از حیاط نشسته بود تا به قول خودش دوچرخهاش راتعمیر کند. نزدیک غروب بود و تا آمدن بابا حسین چیزی نمانده بود. مامان زهرا و ملیکا هم برای خرید از خانه بیرون رفته بودند. ملیکا هشت سال دارد و مهدیار پنج سال از اوبزرگتر است.
صدای زنگ در حواس مهدیار را پرت کرد و تسمه دوچرخهاش از جا در آمد. مهدیار با بیحوصلگی و صدایی تقریباً رسا گفت: ((کیه؟ اومدم!))
بعد پیش خودش غرولندی کرد که: ((صدبار به مامان زهرا گفتم با خودش کلیدببره; اما..))
در را که باز کرد حرف در دهانش خشک شد. آقایی با لباسی شبیه به لباس نظامی و بارویی خوش گفت: سلام! من مامور پست هستم، شمامهدیارهستی؟
مهدیارخودش راجمع کرد وگفت ((بله)).
مامور پست ادامه داد: ((ازدیدنت خوشحالم، برات یه نامه آوردم. لطفا اینجا رو امضاکن.))
مهدیار دوباره نگاهی به مأمور انداخت، اصلا شبیه مأمورین پست نبود، بیشتربه یک فردنظامی شبیه بود.
و...........
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.