انگشتر حدید خطی فاطمه و علی

زمان آماده سازی این محصول 10 روز کاری
(1)

انگشتر حدید خطی فاطمه و علی، رکاب انگشتر از نقره 925 عیار و کاملا دست ساز بوده و دارای ضخامت و کیفیت بالایی می‌باشد، انگشتر انتخابی شما قابل سایز می‌باشد و شما می‌توانید از منوی زیر، سایز رکاب خود را انتخاب نمایید.

سایز انگشتر:
سایز بر اساس:
جعبه انگشتر:
1,740,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 7303
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
60 امتیاز با خرید این کالا

اطلاعات بیشتر

تولد و نامگذاری امام علی علیه‌السلام

مادر حضرت علی علیه‌السلام فاطمه دختر اسد، فرزند هاشم است که جزء نخستین زنانی به شمار می‌رود که به پیامبر اکرم ایمان آورد و حتی پیش از بعثت هم از آیین ابراهیم یکتاپرستی پیروی می‌کرد. فاطمه همان زنی بود که بسیار مورد احترام پیامبر بود و پدر حضرت هم عمران معروف به ابوطالب، از حامیان رسول خدا بود.

به دنیا آمدن امیرمؤمنان، علی علیه‌السلام در درون خانه خدا فضیلتی است که محدّثان شیعه آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند، اما در این میان دانشمندان بسیاری از اهل تسنن هم بر این امر واقف هستند و در آثار مکتوب به آن اشاره کرده‌اند؛ اشاراتی مثل نقل محمد مالکی که می‌گوید: «وُلِدَ بِمکَّةَ الْمُشَرّفَةَ داخِلَ بَیْتِ الْحَرامِ فی یَوْمِ الْجُمعَةِ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِاللّهِ. رَجَبِ سَنَةِ ثَلاثینَ مِنْ عامِ الْفیلِ... وَ لَمْ یُولَدْ فِی الْبَیْتِ الْحَرامِ قَبْلَهُ اَحَدٌ سِواهُ، وَ هِیَ فَضیلَةٌ خَصَّهُ اللّه تَعالی بِها اِجْلالاً لَهُ وَ اِعْلاءً لَمَرْتَبَتِهِ وَ اِظْهارا لِکَرامَتِهِ؛ علی در داخل خانه خدا در مکه، روز جمعه سیزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفیل به دنیا آمد. قبل از او کسی در داخل خانه خدا به دنیا نیامده بود و این ولادت فضیلتی است که خدای بلند مرتبه علی علیه‌السلام را به آن اختصاص داده است، برای تجلیل او و بالا بردن مرتبه او و آشکار نمودن کرامت و بزرگواری او».

سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل کرده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل کعبه نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمؤمنین علیه‌السلام که 9 ماهه باردار بود و درد زایمان طاقت او را گرفته بود، ظاهر شد، «فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَ بِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَ کُتُبٍ، وَ اِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَ اِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی؛ پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتاب‌هایی که از طرف تو نازل شده‌اند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می‌کنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!»

یزید بن قعنب در ادامه نقل می‌کند: ما دیدیم که خانه خدا از پشت شکافته شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما دیگر او را ندیدیم، و دیوار دوباره به حال اوّل برگشت، به ذهن ما رسید که قفل در خانه خدا را باز کنیم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِکَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّهِ عَزّوجَلّ؛ پس دانستیم که این مسئله کاری است از طرف خدای عزیز و جلیل».
چند روز این مادر و کودک در درون خانه خدا می‌مانند. راستی در این چند روز مادر چه خورده و چه نوشیده؟ و دیگر نیاز‌های خویش را چگونه برآورده نموده است؟ و... .

اگر کمترین دقت و تأمّلی در این مسائل انجام گیرد، بی‌گمان به فضیلت والای این نوزاد و مادر می‌توان پی برد که چگونه معجزات متعددی به احترام آن دو انجام می‌گیرد؛ شکافته شدن دیوار خانۀ خدا و به هم آمدن آن، ماندن چهار روز در درون خانه، پاک بودن نوزاد از آلودگی زایمان وگرنه در درون خانه خدا راه نمی‌یافت، استفاده از غذای بهشتی و...! خوب است در ادامه گزارش را از زبان فاطمه بنت اسد بشنویم:

وقتی از خانه بیرون آمد، گفت: «اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لایُحِبُّ اَنْ یَعْبُدَاللّهَ فِیهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَ اِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَ اِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّهِ الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَ اَوْراقِها [ارزاقها]؛ به راستی من بر زن‌های پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که دوست نمی‌داشت در آن مکان (یعنی کاخ فرعون) خدا را عبادت کند، مگر در حال ناچاری؛ و به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازه‌ای از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوه‌های بهشتی آن استفاده بردم.»

در ادامۀ روایت میلاد حضرت علی علیه‌السلام آمده است: مولود نورانی که در درون خانه خدا به دنیا آمده و چهار شبانه روز از او و مادرش با غذای بهشتی پذیرایی شده، برای نام گذاری‌اش نیز خدای خانه باید تصمیم بگیرد، نه پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگ؛ و چنین هم شد، خداوند منّت خویش را بر او کامل نمود و با جملاتی از عالم غیب به گوش فاطمه مادر نوزاد رساند که او را چه نام نهد.

از فاطمه بنت اسد در تاریخ نقل شده است که می‌گوید: «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ. الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَ اَدّبْتُهُ باَدَبی وَ وَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَ هُوَ الَّذی... یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَ یُقَدِّسُنی وَ یُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ و اَطاعَهُ وَ وَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَ عَصاهُ؛ پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد: ‌ای فاطمه [او را] به نام علی نام‌گذاری کن! پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که می‌گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگی‌های علم خود آگاه ساختم و او کسی است که... بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.»

آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه کرد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و بشارت ولادت علی علیه‌السلام را داد. همۀ خانواده که در پیشاپیش آنها محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم قرار داشت، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند، محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نوزاد را در بغل گرفت و زبان خویش را در دهان او قرار داد و اذان و اقامه در گوش او خواند. آن گاه ابوطالب شتران زیادی را به عنوان ولیمه این نوزاد قربانی کرد و تمام مردم را به خانه خویش دعوت نمود؛ به این صورت که اوّل هفت بار خانه خدا را طواف کردند، آن گاه داخل خانه ابوطالب رفتند و بر علی علیه‌السلام سلام کردند.

 زمانی که حضرت علی علیه‌السلام 6 ساله بود، پدرش ابوطالب که ریاست بنی‌هاشم را بر عهده داشت، دچار مشکل مالی شد. پیامبر که خود در کودکی تحت سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود و در این زمان بالای 30 سال سن داشتند، برای سبک کردن بار عائله به ابوطالب پیشنهاد کرد که سرپرستی حضرت علی علیه‌السلام را او بر عهده بگیرد. ابوطالب پذیرفت و حضرت علی علیه‌السلام از کودکی در خانۀ پیامبر اکرم تحت نظر او قرار گرفت و هنگامی که حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم اعلام دریافت وحی الهی کردند، امیرالمومنین علیه‌السلام در سن 10 سالگی به او ایمان آورد و مسلمان شد و پس از آن با شجاعت، رشادت و عاشقانه در کنار رسول اکرم و حضرت فاطمه علیهاالسلام زیستند.

نام «علی» در لوح زبرجد

اسامی و نام‌ها گاهی اوقات فلسفه‌ها و ماجراهایی در پشت خود دارند! اسامی بایستی به نوعی بر مسّمای خود دلالت داشته باشند، در غیر این صورت و اگر میان اسم مسّمی ارتباط و دلالتی نباشد، اسم‌گذاری چه معنا و هدفی خواهد داشت؟! بعضی از اسم‌ها و نام‌ها مخصوص برخی از مسّماها هستند که شاید تنها برازندۀ خود آنها باشند و بر غیر آنها دلالت روشنی نداشته باشند. نام‌گذاری کودکی که متولد می‌شود یکی از این موارد است که بایستی نهایت دقت در انتخاب اسم انجام شود. اما بعضی از کودکان و نوزادان را کسانی برتر از انسان‌های معمولی برایشان اسم انتخاب می‌کنند. بعضی از نوزادان اسمشان از جانب خدا و عالم غیب برگزیده می‌شود!

نام‌گذاری از عالم غیب

از جمله ویژگی‌های مختص امیرالمومنین علیه‌السلام که تنها در مورد ایشان صادق است و مزید شرافت آن حضرت است، موضوع نام‌گذاری حضرت امیر علیه‌السلام است که از عالم غیب برایشان این نام (علی) برگزیده شد. در واقع قبل از ولادت حضرت علی علیه‌السلام نام او در تمام کتب آسمانی بوده است و هزاران سال قبل از خلقت او در تمام آسمان‌ها و ابواب جنب و عرض حق تعالی نام «علی» ثبت شده بود. نام مبارک امیرالمومنین علیه‌السلام همراه با نام گرامی رسول اکرم به عنوان نبی و امام نزد پروردگار عالم و نیز همۀ کتب آسمانی ثبت و ضبط بوده است و بر این مطلب فریقین از شیعه و اهل سنن گواهی داده‌اند!

 قبل از خلقت

 شب معراج و  چهار محل اسم امام علی علیه‌السلام در حدیثی زیبا که میر سید علی فقیه شافعی همدانی در مودة القربی نقل نموده است رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به امام علی علیه‌السلام فرمودند: در چهار محل اسم تو را با اسم خودم توأم دیدم:

  1. در شب معراج وقتی به بیت المقدس رسیدم بر صخره آن یافتم لا اله الا الله محمد رسول الله ابدته به علی وزیره؛ یعنی لا اله اله الله محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم رسول خداست، او را به علی علیه‌السلام وزیر او تایید نمودم.
  2. به سدرة المنتهی که رسیدم دیدم ثبت شده است: أنی أنا الله لا اله الا انا وحدی و محمد صفوتی من خلقی ایدته به علی وزیره و نصرته به؛ یعنی به درستی که من خدایی هستم که غیر از من خدای یگانه‌ای نیست، محمد صلی‎الله‌وعلیه‌وآله‎وسلم حبیب من است از میان خلق تأیید و یاری نموده او را به علی علیه‌السلام وزیر او.
  3. وقتی به عرض رب العالمین رسیدم، دیدم بر قوائم آن نوشته شده است: إنی أنا الله لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته به علی علیه‌السلام وزیره و نصرته به.
  4. وقتی به بهشت رسیدم دیدم بر در بهشت نوشته شده لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به.

لوح آسمانی و نامگذاری امام علی علیه‌السلام

میر سید علی همدانی فقیه شافعی در مودة القربی به نقل از عباس بن عبدالمطلب نقل نموده است که هنگامی که علی علیه‌السلام از مادرش فاطمه متولد شد، فاطمه نام پدرش اسد را بر او گذارد اما ابوطالب از آن نام راضی نبود به فاطمه همسرش فرمود امشب بیا برویم بالای کوه ابوقبیس و خدا را بخوانیم شاید ما را خبر دهد از اسمی که برای این بچه انتخاب شده است. چون شب شد هر دو به کوه ابوقبیس رفتند و به دعا مشغول شدند. ابوطالب در قالب شعری چنین مناجات می‌کرد:

یا ربّ هذا الغسق الدجی      والقمر المبتلج المضی

بیّن لنامن أمرک الخفّی       ماذا تری فی اسم ذاالصبّی

لما تسمّی لذاک الصبّی

یعنی ای پروردگار! ای صاحب شب ظلمانی و ماه و نور دهنده! آشکار کن برای ما از خزانۀ اسرار غیب خود اسم این نوزاد را چه بگذاریم.

در آن حین ندایی از طرف آسمان بلند شد و ابوطالب سر بلند نمود. لوحی مانند زبرجد سبز دید که بر آن چهار سطر نوشته‌اند، لوح را برگرفت و به سینه چسبانید و دید این اشعار بر آن ثبت است:

خصصّنما بلوالد الزکی       و الطاهر المنتخب الرضی

واسمه من قاهر العلیّ       علیّ اشتق من العلی

یعنی اختصاص دادم شما را به فرزند پاک و پاکیزه که انتخاب شده است و بی‌نهایت از او راضی هستم و اسم او از جانب خدای اعلی، "علی" گذارده شده که مشتق از علی اعلی می‌باشد.

آنگاه ده شتر به شکرانۀ این امر عظیم قربانی نمود. آن لوح را در مسجد الحرام آویختند و بنی هاشم به آن لوح افتخار می‌نموند. آن لوح موجود بود تا زمان جنگ حجاج با عبدالله بن زبیر در مکه که پس از آن مفقود شد.

این روایت و مشابه آن در بسیاری دیگر از کتب اهل تسنن و نیز شیعه نقل شده است و موید آن است که ابوطالب موحدی الهی بوده است که تقاضای نام فرزندش را از پروردگار می‌نماید و نیز معلوم می‌شود که چگونه ابوطالب پاکدل از نامگذاری الهی برای علی علیه‌السلام امیرالمومنین مطلع گردیده است.

شگفتی‌ها دربارۀ کسی که شیعه او را امام اول خویش می‌خواند پایان‌ناپذیر است و آیا برتر و شایسته‌تر از او در زمان خویش و پس از آن برای جانشینی رسول گرامی اسلام بود؟!

فاطمه

هنگامی که فاطمه علیهاالسلام متولد شد، خدای تعالی به یکی از فرشتگان وحی فرمود به زمین برود و این نام را به زبان محمد بگذارد، و رسول خدا بدین ترتیب نام فاطمه را برای نوزاد تازه تولد یافته خود انتخاب کرد.

هنگامی که وضع حمل فاطمه علیهاالسلام نزدیک شد، خدیجه کسی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او آیند و هنگام ولادت فاطمه علیهاالسلام او را یاری دهند.

زنان برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب - که مالی نداشت- ازدواج کردی ما نیز به کمک تو نخواهیم آمد.

خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال غم و اندوه به سر می‌برد که ناگاه چهار زن گندمگون بلند قامت -همچون زنان بنی هاشم- را مشاهده کرد که وارد خانه شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد. یکی از آن چهار زن به سخن آمد و گفت: «ای خدیجه! نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره هستم، این یک آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم خواهر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل تو را کمک دهیم.» آن گاه کمک کردند تا فاطمه علیهاالسلام به دنیا آمد.

حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم به فاطمه عليهاالسلام فرمود: «اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق كرد، و او «فاطر» است و تو «فاطمه» هستى.» همچنین پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: «از آن جهت دخترم، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش به دور نگه داشته است.»

امام على(عليه السلام) فرمود: «از آن جهت «فاطمه»، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش جهنم به دور نگه داشته است.» همچنین على بن ابراهيم، از يقطينى، از محمد بن زياد؛ مولاى بنى هاشم روايت کرده كه گفته: يكى از مشايخ مورد اطمينان و موثق ما به نام نجيبة بن اسحاق فزارى، از عبدالله بن حسن بن حسن روايت كرده كه حضرت ابوالحسن عليه‌السلام فرمود: «چرا فاطمه، فاطمه ناميده شده است؟» عرض كردم: «برای اینکه تفاوتى باشد بين نام او و ديگر اسامى.» حضرت فرمود: «از آن جهت به اين اسم ناميده شده كه خداوند تبارك و تعالى پيش از آفرينش موجودات به آنها علم داشت و مى‌دانست كه حضرت رسول صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم در بين قبائل مختلف ازدواج خواهد كرد و آنان در وراثت اين مقام طمع خواهند كرد، لذا بعد از آنكه فاطمه متولد شد او را بخاطر فرزندانى كه از او متولد مى‌شوند، فاطمه ناميد و اين منصب را در بين آنان قرار داد و با اين برنامه آنان را از آن چه كه در آن طمع كرده بودند محروم ساخت و بدين جهت فاطمه را فاطمه ناميد كه طمع آنان را از وراثت در اين امر قطع كند.» و نیز حضرت صادق عليه‌السلام در ذيل آيۀ شريفۀ: «انا انزلناه فى ليلة القدر» فرمودند: « مقصود از «ليلة» فاطمه و مقصود از «قدر» خداوند است و هر كس «فاطمه» را بدان گونه كه سزاوار و شايان معرفت است، بشناسد، «ليلة القدر» را درك كرده است و از آن جهت «فاطمه» فاطمه ناميده شده كه مردم از شناخت او بريده و دور نگه داشته شده‌اند و فاطمه از بدی بریده و از کثافت به دور بود.»

یکی از مسائلی که در اسلام به آن اهمیت داده شده و حتی از حقوقی است که فرزند نسبت به پدر و مادر دارد، مسأله انتخاب نام خوب برای فرزند است.

اگر با دقت در اسامی پیامبران الهی بنگریم می‌بینیم همۀ آن رهبران الهی از نام‌های پر محتوا و با معنی و در ضمن مناسب با شخصیت خودشان بوده‌اند و بر همین اساس است که اسامی امامان ما برخوردار از معنی و محتوای مناسب است و از معانی زشت و مشمئزکننده به دور است.

لذا ما معتقدیم نام‌هایی که رسول خدا برای دخترش حضرت فاطمه علیهاالسلام گذاشت، بی دلیل نبوده و از معانی بلند برخوردار است.

سنگ حدید

سنگ حدید نوعی کریستال مات است که به رنگ‌های سیاه، سیاه مایل به خاکستری و قهوه‌ای مایل به قرمز موجود است. این سنگ از اکسید آهن سیاه و فلزی شکل تشکیل می‌شود که با منیتیت (سنگ آهن مغناطیسی) و اکسید آهن مغناطیسی متفاوت است.

سنگ حدید به نام "سنگ خون" نیز نامیده می‌شود؛ زیرا رنگ قرمز شفاف سنگ سنباده از این سنگ به دست می‌آید و مایعات خنک کننده در دستگاه برش، هنگام برش هماتیت خونی رنگ می‌شوند.

از کشورهای اصلی منبع این سنگ می‌توان به آلمان، ایتالیا، برزیل، ایالات متحده آمریکا، سوئیس، کانادا، روسیه، سوئد و ایتالیا اشاره کرد.

نوعی از هماتیت که در جواهرسازی استفاده می‌شود. شکل تراش خورده هماتیت آبی رنگ مایل به خاکستری است که بعد از اتمام مراحل تراش به رنگ نوک مدادی درآمده و جلایی مناسب و براق فلزی پیدا می‌کند و به عنوان مهره، تسبیح و… مصرف می‌شود و می‌تواند نگین انگشتری مناسبی باشد. خود هماتیت به عنوان جایگزین مروارید سیاه به کار می‌رود، اما باید بدانید که وزن آن خیلی سنگین‌تر از مروارید است.

برخی از حدیدها به خاطر وجود منگنز، خاصیت مغناطیسی و آهن‌ربایی دارند که بیشتر در برزیل به دست می‌آید.

 تشخیص سنگ حدید اصل

برای تشخیص سنگ حدید اصل می‌توانید آن را بر روی ظروف یا کاشی‌هایی از جنس چینی که لعاب ندارند بکشید؛ سنگ حدید اصل، خط قرمزی را ایجاد می‌کند (البته باید مراقب خش افتادن بر روی خود نگین حدید باشید).

 خواص درمانی سنگ حدید

* تقویت قلب.

* تنظیم گردش خون.

* درمان فشار خون.

* تصفیه خون.

* تحریک جذب آهن توسط خون و درمان کم‌خونی.

* تسکین درد‌های آرتروز و انقباضات ماهیچه‌ای.

* ایجاد تعادل و تنظیم چاکرای اول.

* ایجاد قدرت، استقامت و نشاط.

* تقویت تمرکز و حافظه.

* ممانعت از جذب امواج منفی دیگران.

* تقویت اعتماد به نفس و اراده.

* غلبه بر وسواس عملی و اعتیاد.

* درمان پرخوری و مصرف دخانیات.

* درمان اضطراب و بی خوابی.

* کمک به تعادل بدن.

* بهبود جذب اکسیژن توسط بدن.

سنگ حدید چه آثاری به دنبال دارد

سنگ حدید را مانند یک حرز می‌دانند که می‌تواند بلا را دفع کند و اثر آن را خنثی سازد و به منظور ایمنی و محافظت در برابر خطرات و غلبه بر دشمنان کاربرد دارد.

سنگ حدید هفت جلاله می‌تواند در باطل کردن سحر و جادو و محافظت از شر جن کاربرد داشته باشد.

 محافظت از انگشتر مردانه سنگ حدید

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «این انگشتری را از نجاست و بوی گند و بد حفظ کن و آن را داخل حمام و دستشویی نبر! پس هر کس بر جان خودش ایمن نیست و از هلاکت می‌ترسد، از این انگشتری استفاده کند و آن را از دشمنانت بپوشان تا مبادا از آن استفاده کنند و آن را به کسی نده، مگر آنکه او هم از شیعیان باشد و به او مطمئن باشی».

 روش شارژ و نگهداری سنگ حدید

با توجه به اینکه مواد اصلی این سنگ از آهن است، توصیه می‌شود که در مسیر آب و یا با آب شستشو نشود. می‌توانید برای شارژ مجدد سنگ، در نمک خشک دریا قرار دهید و روی آن را بپوشانید.

 روایت ائمه از سنگ حدید و خواص آن

در وسایل الشیعه از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «دوست دارم هر مومنی پنج انگشتر در دست کند؛ عقیق بابت دفع فقر، فیروزه بابت گشایش کار، یاقوت بابت دفع پریشانی، حدید بابت غلبه بر دشمنان، دُرّ نجف بابت آسان شدن امور. و همچنین بد نمی‌دانم در دست کردن انگشتر حدید را وقتی که به دیدن کسی می‌رود که از او می‌ترسد از اهل شر برای آنکه شر او ساکن می‌شود و انگشتر حدید شیاطین را دور می‌کند و به درستی که هر کسی که انگشتر حدید در دست کند با نظر کردن به آن، خداوند زیارت حج یا عمره در نامه عمل او بنویسد که ثوابش، ثواب پیامبران و صالحان باشد.»

انگشتر

انگشتر جزء لوازم زینتی محسوب می‌شود و مورد استفاده مردان و زنان قرار می‌گیرد. آنطور که از شواهد پیداست، انگشتر تاریخچه‌ای کهن دارد که حتی در تاریخ اسلام نیز توانسته است خودنمایی کند و به یک جزء مهم تبدیل گردد. انگشتر یا حلقۀ دست نواری اغلب از جنس فلز است و معمولاً به عنوان آلت زینتی به دور انگشتان دست قرار می‌گیرد.

انگشتر یکی از نمادین‌ترین جواهرآلات است؛ زیرا بعضی از انگشتر‌ها حلقه ازدواج هستند و بعضی از انگشتر‌ها میراث خانوادگی اشخاصند که از مادر یا پدر و اجداد آن‌ها به ارث رسیده است و بعضی به خاطر قداست و خاصیتی که دارند مورد استفاده اشخاص قرار می‌گیرد.

تاریخچه انگشتر

انگشتر پیشینه‌ای نامعلوم دارد و به طور قطع مشخص نیست از چه زمانی مورد استفاده قرار گرفته است، اما شواهد نشان می‌دهد که انگشتر از مصر باستان، در پی تکامل «مُهر» سرچشمه گرفته باشد؛ چون مُهر‌ها نشانه قدرت بودند، افرادی که مُهر‌های برجسته و انگشتر خاتم «مُهر» داشتند، به عنوان اشخاص قدرتمند و بانفوذ، مورد احترام مردم قرار می‌گرفتند.

مقامات بالای حکومت نیز با اعطای انگشترشان به نماینده‌هایشان، برای اجرای فرامینشان، اختیار تام می‌دادند که در تورات نیز به نمونه‌ای از این عمل، اشاره شده است: «سپس فراهه، انگشترش را درآورد و به جوزف داد». به احتمال زیاد، تغییر و تحوّل انگشتر خاتم و تبدیل شدن آن به یکی از آلات زینتی نیز در مصر باستانْ رخ داده است.

انگشتر در اسلام

حلقه‌ای از طلا یا نقره است که معمولا سنگی قیمتی بر آن جای دارد و در یکی از انگشتان قرار می‌گیرد.

پیروان هر کیش و مذهبی برای خود نشانه‌ای دارند که با آن شناخته می‌شوند؛ چنانکه مسیحیان صلیب و هندو‌ها و بوداییان خال سرخ در پیشانی و مو‌های مخصوص دارند، اهل ایمان نیز با علاماتی شناخته می‌شوند که یکی از آنها، انگشتر به دست راست کردن است. امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌فرماید: «نشانه‌های مومن، پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز گزاردن، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک نهادن و خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم» با صدای بلند.»

در فضیلت انگشتر به دست کردن و آداب آن

 مؤکّد است مردان و زنان، انگشتر در دست راست کنند.

در بعضى احادیث سفارش شده که در دست چپ کنند، امّا اگر نقش شریفى یا نگین شریفى داشته باشد، باید در وقت استنجا بیرون آورد.

از سلمان فارسى رضى‌اللّه‌عنه نقل است که پیامبر به امام علی علیه‌السّلام فرمود: «یا على، انگشتر در دست راست بکن تا از مقرّبان باشى.» عرض کرد که: «یا رسول اللّه مقرّبان کدامند؟» فرمود: «جبرئیل و میکائیل.» پرسیدند که «چه انگشتری در دست کنم؟» فرمود: «عقیق سرخ، به درستی که آن اقرار کرده است براى خدا به یگانگى و براى من، پیغمبرى و براى تو یا على به آنکه وصىّ منى و براى فرزندان تو به امامت و براى دوستان تو به بهشت و براى شیعیان فرزندان تو به جنّت الفردوس.»

از حضرت علی علیه‌السّلام منقول است که حضرت جبرئیل به پیامبر فرمود: «هرکه انگشتر در دست راست کند و قصدش سنّت و متابعت تو باشد و ببینم او را که در قیامت متحیّر مانده است، دستش را بگیرم و به تو و به حضرت علی علیه‌السّلام برسانم.»

جنس انگشتر مردانه

سنّت است که انگشتر از نقره باشد و مردان را انگشتر طلا در دست کردن، حرام است.

انگشترهاى نامناسب

  • در کتاب کافی آمده است كه پیامبر به حضرت على عليه‌السلام فرمود: «انگشتر طلا در دست نكن كه زينت تو در آخرت است».

 

مشخصات

مشخصات کلی
برند
فروشگاه محصولات و مصنوعات فرهنگی ربیع
تولید کننده
فروشگاه اینترنتی ربیع
مدل رکاب
رکاب نقره
عیار
925 عیار
ساخت کشور
ایران

دیدگاه ها (0)