Hematite
تولد و نامگذاری امام علی علیهالسلام
مادر حضرت علی علیهالسلام فاطمه دختر اسد، فرزند هاشم است که جزء نخستین زنانی به شمار میرود که به پیامبر اکرم ایمان آورد و حتی پیش از بعثت هم از آیین ابراهیم یکتاپرستی پیروی میکرد. فاطمه همان زنی بود که بسیار مورد احترام پیامبر بود و پدر حضرت هم عمران معروف به ابوطالب، از حامیان رسول خدا بود.
به دنیا آمدن امیرمؤمنان، علی علیهالسلام در درون خانه خدا فضیلتی است که محدّثان شیعه آن را در کتابهای خود نقل کردهاند، اما در این میان دانشمندان بسیاری از اهل تسنن هم بر این امر واقف هستند و در آثار مکتوب به آن اشاره کردهاند؛ اشاراتی مثل نقل محمد مالکی که میگوید: «وُلِدَ بِمکَّةَ الْمُشَرّفَةَ داخِلَ بَیْتِ الْحَرامِ فی یَوْمِ الْجُمعَةِ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِاللّهِ. رَجَبِ سَنَةِ ثَلاثینَ مِنْ عامِ الْفیلِ... وَ لَمْ یُولَدْ فِی الْبَیْتِ الْحَرامِ قَبْلَهُ اَحَدٌ سِواهُ، وَ هِیَ فَضیلَةٌ خَصَّهُ اللّه تَعالی بِها اِجْلالاً لَهُ وَ اِعْلاءً لَمَرْتَبَتِهِ وَ اِظْهارا لِکَرامَتِهِ؛ علی در داخل خانه خدا در مکه، روز جمعه سیزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفیل به دنیا آمد. قبل از او کسی در داخل خانه خدا به دنیا نیامده بود و این ولادت فضیلتی است که خدای بلند مرتبه علی علیهالسلام را به آن اختصاص داده است، برای تجلیل او و بالا بردن مرتبه او و آشکار نمودن کرامت و بزرگواری او».
سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل کرده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل کعبه نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمؤمنین علیهالسلام که 9 ماهه باردار بود و درد زایمان طاقت او را گرفته بود، ظاهر شد، «فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَ بِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَ کُتُبٍ، وَ اِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَ اِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی؛ پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شدهاند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق میکنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!»
یزید بن قعنب در ادامه نقل میکند: ما دیدیم که خانه خدا از پشت شکافته شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما دیگر او را ندیدیم، و دیوار دوباره به حال اوّل برگشت، به ذهن ما رسید که قفل در خانه خدا را باز کنیم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِکَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّهِ عَزّوجَلّ؛ پس دانستیم که این مسئله کاری است از طرف خدای عزیز و جلیل».
چند روز این مادر و کودک در درون خانه خدا میمانند. راستی در این چند روز مادر چه خورده و چه نوشیده؟ و دیگر نیازهای خویش را چگونه برآورده نموده است؟ و... .
اگر کمترین دقت و تأمّلی در این مسائل انجام گیرد، بیگمان به فضیلت والای این نوزاد و مادر میتوان پی برد که چگونه معجزات متعددی به احترام آن دو انجام میگیرد؛ شکافته شدن دیوار خانۀ خدا و به هم آمدن آن، ماندن چهار روز در درون خانه، پاک بودن نوزاد از آلودگی زایمان وگرنه در درون خانه خدا راه نمییافت، استفاده از غذای بهشتی و...! خوب است در ادامه گزارش را از زبان فاطمه بنت اسد بشنویم:
وقتی از خانه بیرون آمد، گفت: «اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِیَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لایُحِبُّ اَنْ یَعْبُدَاللّهَ فِیهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَ اِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَ اِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّهِ الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَ اَوْراقِها [ارزاقها]؛ به راستی من بر زنهای پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جایی عبادت کرد که دوست نمیداشت در آن مکان (یعنی کاخ فرعون) خدا را عبادت کند، مگر در حال ناچاری؛ و به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازهای از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوههای بهشتی آن استفاده بردم.»
در ادامۀ روایت میلاد حضرت علی علیهالسلام آمده است: مولود نورانی که در درون خانه خدا به دنیا آمده و چهار شبانه روز از او و مادرش با غذای بهشتی پذیرایی شده، برای نام گذاریاش نیز خدای خانه باید تصمیم بگیرد، نه پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگ؛ و چنین هم شد، خداوند منّت خویش را بر او کامل نمود و با جملاتی از عالم غیب به گوش فاطمه مادر نوزاد رساند که او را چه نام نهد.
از فاطمه بنت اسد در تاریخ نقل شده است که میگوید: «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ. الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَ اَدّبْتُهُ باَدَبی وَ وَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَ هُوَ الَّذی... یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَ یُقَدِّسُنی وَ یُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ و اَطاعَهُ وَ وَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَ عَصاهُ؛ پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد: ای فاطمه [او را] به نام علی نامگذاری کن! پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که میگوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگیهای علم خود آگاه ساختم و او کسی است که... بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.»
آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه کرد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و بشارت ولادت علی علیهالسلام را داد. همۀ خانواده که در پیشاپیش آنها محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم قرار داشت، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند، محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم نوزاد را در بغل گرفت و زبان خویش را در دهان او قرار داد و اذان و اقامه در گوش او خواند. آن گاه ابوطالب شتران زیادی را به عنوان ولیمه این نوزاد قربانی کرد و تمام مردم را به خانه خویش دعوت نمود؛ به این صورت که اوّل هفت بار خانه خدا را طواف کردند، آن گاه داخل خانه ابوطالب رفتند و بر علی علیهالسلام سلام کردند.
زمانی که حضرت علی علیهالسلام ۶ ساله بود، پدرش ابوطالب که ریاست بنیهاشم را بر عهده داشت، دچار مشکل مالی شد. پیامبر که خود در کودکی تحت سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود و در این زمان بالای ۳۰ سال سن داشتند، برای سبک کردن بار عائله به ابوطالب پیشنهاد کرد که سرپرستی حضرت علی علیهالسلام را او بر عهده بگیرد. ابوطالب پذیرفت و حضرت علی علیهالسلام از کودکی در خانۀ پیامبر اکرم تحت نظر او قرار گرفت و هنگامی که حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم اعلام دریافت وحی الهی کردند، امیرالمومنین علیهالسلام در سن ۱۰ سالگی به او ایمان آورد و مسلمان شد و پس از آن با شجاعت، رشادت و عاشقانه در کنار رسول اکرم و حضرت فاطمه علیهاالسلام زیستند.
نام «علی» در لوح زبرجد
اسامی و نامها گاهی اوقات فلسفهها و ماجراهایی در پشت خود دارند! اسامی بایستی به نوعی بر مسّمای خود دلالت داشته باشند، در غیر این صورت و اگر میان اسم مسّمی ارتباط و دلالتی نباشد، اسمگذاری چه معنا و هدفی خواهد داشت؟! بعضی از اسمها و نامها مخصوص برخی از مسّماها هستند که شاید تنها برازندۀ خود آنها باشند و بر غیر آنها دلالت روشنی نداشته باشند. نامگذاری کودکی که متولد میشود یکی از این موارد است که بایستی نهایت دقت در انتخاب اسم انجام شود. اما بعضی از کودکان و نوزادان را کسانی برتر از انسانهای معمولی برایشان اسم انتخاب میکنند. بعضی از نوزادان اسمشان از جانب خدا و عالم غیب برگزیده میشود!
نامگذاری از عالم غیب
از جمله ویژگیهای مختص امیرالمومنین علیهالسلام که تنها در مورد ایشان صادق است و مزید شرافت آن حضرت است، موضوع نامگذاری حضرت امیر علیهالسلام است که از عالم غیب برایشان این نام (علی) برگزیده شد. در واقع قبل از ولادت حضرت علی علیهالسلام نام او در تمام کتب آسمانی بوده است و هزاران سال قبل از خلقت او در تمام آسمانها و ابواب جنب و عرض حق تعالی نام «علی» ثبت شده بود. نام مبارک امیرالمومنین علیهالسلام همراه با نام گرامی رسول اکرم به عنوان نبی و امام نزد پروردگار عالم و نیز همۀ کتب آسمانی ثبت و ضبط بوده است و بر این مطلب فریقین از شیعه و اهل سنن گواهی دادهاند!
قبل از خلقت
شب معراج و چهار محل اسم امام علی علیهالسلام در حدیثی زیبا که میر سید علی فقیه شافعی همدانی در مودة القربی نقل نموده است رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به امام علی علیهالسلام فرمودند: در چهار محل اسم تو را با اسم خودم توأم دیدم:
- در شب معراج وقتی به بیت المقدس رسیدم بر صخره آن یافتم لا اله الا الله محمد رسول الله ابدته به علی وزیره؛ یعنی لا اله اله الله محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رسول خداست، او را به علی علیهالسلام وزیر او تایید نمودم.
- به سدرة المنتهی که رسیدم دیدم ثبت شده است: أنی أنا الله لا اله الا انا وحدی و محمد صفوتی من خلقی ایدته به علی وزیره و نصرته به؛ یعنی به درستی که من خدایی هستم که غیر از من خدای یگانهای نیست، محمد صلیاللهوعلیهوآلهوسلم حبیب من است از میان خلق تأیید و یاری نموده او را به علی علیهالسلام وزیر او.
- وقتی به عرض رب العالمین رسیدم، دیدم بر قوائم آن نوشته شده است: إنی أنا الله لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته به علی علیهالسلام وزیره و نصرته به.
- وقتی به بهشت رسیدم دیدم بر در بهشت نوشته شده لا اله الا أنا محمد حبیبی من خلقی ایدته بعلی وزیره و نصرته به.
لوح آسمانی و نامگذاری امام علی علیهالسلام
میر سید علی همدانی فقیه شافعی در مودة القربی به نقل از عباس بن عبدالمطلب نقل نموده است که هنگامی که علی علیهالسلام از مادرش فاطمه متولد شد، فاطمه نام پدرش اسد را بر او گذارد اما ابوطالب از آن نام راضی نبود به فاطمه همسرش فرمود امشب بیا برویم بالای کوه ابوقبیس و خدا را بخوانیم شاید ما را خبر دهد از اسمی که برای این بچه انتخاب شده است. چون شب شد هر دو به کوه ابوقبیس رفتند و به دعا مشغول شدند. ابوطالب در قالب شعری چنین مناجات میکرد:
یا ربّ هذا الغسق الدجی والقمر المبتلج المضی
بیّن لنامن أمرک الخفّی ماذا تری فی اسم ذاالصبّی
لما تسمّی لذاک الصبّی
یعنی ای پروردگار! ای صاحب شب ظلمانی و ماه و نور دهنده! آشکار کن برای ما از خزانۀ اسرار غیب خود اسم این نوزاد را چه بگذاریم.
در آن حین ندایی از طرف آسمان بلند شد و ابوطالب سر بلند نمود. لوحی مانند زبرجد سبز دید که بر آن چهار سطر نوشتهاند، لوح را برگرفت و به سینه چسبانید و دید این اشعار بر آن ثبت است:
خصصّنما بلوالد الزکی و الطاهر المنتخب الرضی
واسمه من قاهر العلیّ علیّ اشتق من العلی
یعنی اختصاص دادم شما را به فرزند پاک و پاکیزه که انتخاب شده است و بینهایت از او راضی هستم و اسم او از جانب خدای اعلی، "علی" گذارده شده که مشتق از علی اعلی میباشد.
آنگاه ده شتر به شکرانۀ این امر عظیم قربانی نمود. آن لوح را در مسجد الحرام آویختند و بنی هاشم به آن لوح افتخار مینموند. آن لوح موجود بود تا زمان جنگ حجاج با عبدالله بن زبیر در مکه که پس از آن مفقود شد.
این روایت و مشابه آن در بسیاری دیگر از کتب اهل تسنن و نیز شیعه نقل شده است و موید آن است که ابوطالب موحدی الهی بوده است که تقاضای نام فرزندش را از پروردگار مینماید و نیز معلوم میشود که چگونه ابوطالب پاکدل از نامگذاری الهی برای علی علیهالسلام امیرالمومنین مطلع گردیده است.
شگفتیها دربارۀ کسی که شیعه او را امام اول خویش میخواند پایانناپذیر است و آیا برتر و شایستهتر از او در زمان خویش و پس از آن برای جانشینی رسول گرامی اسلام بود؟!
فاطمه
هنگامی که فاطمه علیهاالسلام متولد شد، خدای تعالی به یکی از فرشتگان وحی فرمود به زمین برود و این نام را به زبان محمد بگذارد، و رسول خدا بدین ترتیب نام فاطمه را برای نوزاد تازه تولد یافته خود انتخاب کرد.
هنگامی که وضع حمل فاطمه علیهاالسلام نزدیک شد، خدیجه کسی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آنها خواست تا به خانه او آیند و هنگام ولادت فاطمه علیهاالسلام او را یاری دهند.
زنان برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب - که مالی نداشت- ازدواج کردی ما نیز به کمک تو نخواهیم آمد.
خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال غم و اندوه به سر میبرد که ناگاه چهار زن گندمگون بلند قامت -همچون زنان بنی هاشم- را مشاهده کرد که وارد خانه شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد. یکی از آن چهار زن به سخن آمد و گفت: «ای خدیجه! نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره هستم، این یک آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) است که همدم تو در بهشت خواهد بود و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی کلثوم خواهر موسی بن عمران است. خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل تو را کمک دهیم.» آن گاه کمک کردند تا فاطمه علیهاالسلام به دنیا آمد.
حضرت رسول صلىاللهعليهوآلهوسلم به فاطمه عليهاالسلام فرمود: «اى فاطمه خداوند براى تو اسمى از اسامى خود را مشتق كرد، و او «فاطر» است و تو «فاطمه» هستى.» همچنین پيامبر بزرگوار اسلام فرمود: «از آن جهت دخترم، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش به دور نگه داشته است.»
امام على(عليه السلام) فرمود: «از آن جهت «فاطمه»، «فاطمه» ناميده شد كه خداوند دوستداران او را از آتش جهنم به دور نگه داشته است.» همچنین على بن ابراهيم، از يقطينى، از محمد بن زياد؛ مولاى بنى هاشم روايت کرده كه گفته: يكى از مشايخ مورد اطمينان و موثق ما به نام نجيبة بن اسحاق فزارى، از عبدالله بن حسن بن حسن روايت كرده كه حضرت ابوالحسن عليهالسلام فرمود: «چرا فاطمه، فاطمه ناميده شده است؟» عرض كردم: «برای اینکه تفاوتى باشد بين نام او و ديگر اسامى.» حضرت فرمود: «از آن جهت به اين اسم ناميده شده كه خداوند تبارك و تعالى پيش از آفرينش موجودات به آنها علم داشت و مىدانست كه حضرت رسول صلىاللهعليهوآلهوسلم در بين قبائل مختلف ازدواج خواهد كرد و آنان در وراثت اين مقام طمع خواهند كرد، لذا بعد از آنكه فاطمه متولد شد او را بخاطر فرزندانى كه از او متولد مىشوند، فاطمه ناميد و اين منصب را در بين آنان قرار داد و با اين برنامه آنان را از آن چه كه در آن طمع كرده بودند محروم ساخت و بدين جهت فاطمه را فاطمه ناميد كه طمع آنان را از وراثت در اين امر قطع كند.» و نیز حضرت صادق عليهالسلام در ذيل آيۀ شريفۀ: «انا انزلناه فى ليلة القدر» فرمودند: « مقصود از «ليلة» فاطمه و مقصود از «قدر» خداوند است و هر كس «فاطمه» را بدان گونه كه سزاوار و شايان معرفت است، بشناسد، «ليلة القدر» را درك كرده است و از آن جهت «فاطمه» فاطمه ناميده شده كه مردم از شناخت او بريده و دور نگه داشته شدهاند و فاطمه از بدی بریده و از کثافت به دور بود.»
یکی از مسائلی که در اسلام به آن اهمیت داده شده و حتی از حقوقی است که فرزند نسبت به پدر و مادر دارد، مسأله انتخاب نام خوب برای فرزند است.
اگر با دقت در اسامی پیامبران الهی بنگریم میبینیم همۀ آن رهبران الهی از نامهای پر محتوا و با معنی و در ضمن مناسب با شخصیت خودشان بودهاند و بر همین اساس است که اسامی امامان ما برخوردار از معنی و محتوای مناسب است و از معانی زشت و مشمئزکننده به دور است.
لذا ما معتقدیم نامهایی که رسول خدا برای دخترش حضرت فاطمه علیهاالسلام گذاشت، بی دلیل نبوده و از معانی بلند برخوردار است.
0 نظرات