دوره آموزشی سربازی در پدافند هوایی ارتش
سلام بر شما دوستان خوب و جوانان غیور ایران. شمایی که مردونه رفتی و دفترچه پست کردی و حالا بعد از کلی پیگیری و ماجرا، تیرت به سنگ خورده و افتادی ارتش. حالا مطلع شدی که باید اساس و بارت رو ببندی و بری پدافند هوایی سمنان، وسط کویر.
همه این هایی که گفتم یه واقعیته و باید بپذیری که این اتفاق افتاده. حالا دیگه کسی نمیتونه کاری برات بکنه و دیگه باید قبول کنی که این هم بخشی از سرنوشته. چون دوستان زیادی داشتم که این حال رو تجربه کردن، بهت توصیه میکنم که با غصه خوردن و استرس گرفتن، حال خودت و بقیه رو خراب نکنی و این رو هم بخشی از ماجراجویی زندگیت بدونی.
زندگی بالا و پایین زیادی داره و این بخشش هم بستگی به خودت داره که بالاخره از پسش بربیای یا نه.
یه مقدمه کوتاه
خب حالا که آموزشی رو قراره در پدافند هوایی سمنان بگذرونی میخوام یکسری اطلاعات دست اول از اونجا بهت بدم.
شما از این به بعد جزو کارکنان وظیفه ارتش جمهوری اسلامی ایران هستی. ارتش پر افتخار ایران که همه ما قبول داریم دلشون برای این وطن میتپه. ارتشی بودن جذابیت های خاصی نداره، حتی حقوق مناسبی هم نداره. پس اون کسایی که در کادر ارتش وارد میشن، اکثرشون واقعا عاشق این کار و عاشق ایرانن. این رد خور نداره.
اولین بار که با کادر ارتش در پدافند هوایی سمنان مواجه میشی، پرسنل شیک و مرتبی رو میبینی که همگی در زمینه کاری خودشون واقعا خوبن و برای حفظ شانیت شغلی خودشونم که شده میخوان بهترین عملکرد رو ارائه بدن. اونا هم مثل شما طبیعتاً دوست نداشتن در پادگان کویری باشن ولی شغلشون ایجاب میکنه که این کار رو بکنن. بعضیهاشون در شهر سمنان ساکن هستن و بعضی هاشون در خانههای سازمانی قرارگاه در خود پایگاه ساکنند. یعنی خانواده هاشون از همون هوایی استشمام میکنن که شما میکنین.
پس خیالتون راحت باشه که به خاطر شرایط سخت اقلیمی در اونجا، اگر اذیت شون نکنید و احترامشون رو حفظ کنین، اونها هم بنای اذیت کردن شما رو ندارن. این از مقدمه اول.
چرا سربازی بریم؟
اما خیلی از ما سوالشون این هست که چرا باید سربازی بریم؟سوال کاملا درستی هم هست.
بعضی ها ممکنه سربازی رو آمادگی مردمی برای مقابله با تهدیدات خارجی بدونن ولی باید عرض کنم که جنگ های این زمانه دیگه تغییر کرده. جنگ امروز، جنگ موشک ها و پهباد هاست و هوش مصنوعی در این باره حرف اول رو میزنه. قرار نیست بقال سرکوچه اسلحه دست بگیره و مثل سی چهل سال پیش بره خاکریز خط مقدم.
امروز به نیروهای ورزیده و کار آزموده نیاز هست تا بتونن به طور تخصصی از خاک میهن دفاع کنن. همه این ها به کنار؛ آموزش های دوران سربازی هم به روز نشدند و شما قراره مثل یه رزمنده سی سال پیش آموزش ببینی. اون هم با سلاحی مثل ژ3 که طراحیش برای قبل از انقلابه، سنگینه، خیلی گیر میکنه و لگد زیادی میزنه. به نظرتون با این سلاح میشه با دشمنی که سلاح های پیشرفته داره جنگید؟
همه این مسائلی که عرض کردم، مباحثی هست که هر دوره مطرح میشه ولی چارهای براش وجود نداره. مملکت کم کم داره به سمت سربازی پیشرفته میره ولی تا وقتی که قانون سربازی اصلاح بشه هنوز کلی راه مونده. پس بهتره از این مباحث هم عبور کنید و زیاد بهش فکر نکنید چون کاری از دستتون بر نمیاد.
از پادگان پدافند هوایی سمنان بگو
اما پادگان پدافند هوایی سمنان چجور جاییه؟ من هم مثل شما قبل از اینکه به این پادگان برم، کلی در اینترنت در بارهاش جستوجو کردم. با مطالبی که خوندم کاملا روحیهام رو از دست دادم و آماده شدم برم اونجا و دهنم سرویس بشه. اما این طور نشد. چرا؟ الان بهتون میگم.
عمده راحتی ما مربوط به افرادی میشد که باهاشون در یک آسایشگاه افتادیم. همون اول کار اومدن طبق سواد و تحصیلات افراد رو از هم جدا کردن و ما که فوق لیسانس و دکتری داشتیم همه باهم یک جا افتادیم که به نظرم اتفاق خیلی خوبی بود. این باعث شد که رفقای نزدیکی در طول این دوماه پیدا کنم که واقعا نمونه شون در ایران کم نظیره. فکر کن از کل ایران کلی رفیق مشتی پیدا میکنی که هم به سطح فرهنگ و فکرت نزدیکن و هم قدرت درک و فهم اکثرشون به اندازه کافی بالاست.
این باعث شده بود که به طور خودجوش همیشه در اوقات بیکاری(که زیاد هست) جلسات خداشناسی، پزشکی به خصوص طب ایرانی و حتی مسائل جدید مثل مباحث سیاسی یا حتی راههای سرمایهگذاری و کسب درآمد تشکیل بشه و کلی اطلاعات جدید از مطالعات بقیه پیدا کنی. شاید هم دوره ما اینقدر خاص بود! به هرحال ممکنه برای شماهم اتفاق بیوفته.
پادگان پدافند هوایی سمنان یه پادگان خیلی قدیمیه که زمان شاه ساخته شده. برای افسرایی بوده که میخواستن در جایی امن، آزمایشات موشکی کنن. خب بعد از انقلاب ساختمانهایی به این مجموعه اضافه شده و به عنوان یک منطقه نظامی ویژه و عملیاتی، پذیرای سربازان آموزشی از کل کشوره. اقلیمش کویریه و از اطراف تا چشم کار میکنه بیابانه. هیچ آبادی اطرافش وجود نداره و از پشت فنسهای پادگان حتی نور شهر یا آبادی هم به چشم نمیخوره. آسمان خیلی زیبایی داره و اکثر وقتا باد شدید میوزه.
حالا که ماه اردیبهشت هست، آفتاب سوزان و شبهای خنکی داره که لازمه با لباس گرم بخوابید. این آفتاب سوزان باعث میشه کل صورت و گردن و دستهای شما بسوزه و تغیییر رنگ بده. حتی پوست پوست بشه. پس کرم ضد آفتاب رو فراموش نکنید.
جلوی پادگان همیشه ماشین برای شهر سمنان هست و شما رو با مبلغ منصفانهای تا (میدان استاندارد) میبرن. از اونجا هم میتونین برای تهران و سایر شهر های نزدیک ماشین پیدا کنید. اگر خودتون ماشین دارید، با ماشین خودتون بیاید. اونجا پارکنیگ داره. ولی حتما روی ماشینتون باید چادر بکشید تا آفتاب یا طوفان خاک آسیبی بهش نزنه.
خانوادهها میتونن روزهای جمعه برای ملاقات شما بیان، ولی پیشنهاد میکنم اونها رو توی زحمت و خطر نندازید و دوری رو تحمل کنید تا این دوماه تموم بشه، چون جاده خطرناکی داره.
حالا که قراره برای دوماه با هفتاد نفر دیگه در یک سالن زندگی کنید، حتما دارو به کارتون میاد. آنتی بیوتیک ها، قرص های سردرد، سرماخوردگی، ضد اسهال و گلودرد حتما همراه ببرید که محتاج بهداری نباشید. بهداری پادگان با اینکه دکترهای دلسوز و خوبی داره ولی امکانات زیادی نداره و داروهاش محدوده.
زمان ما (سال 1402) آب پادگان شور بود و املاح زیادی داشت. شاید الان این طور نباشه. داشتن برای آب خوری دستگاه تصفیه آب نصب میکردن. اما اگر نبود یا خراب بود یادتون باشه که به هیچ وجه از آب پادگان مصرف نکنید و حتما در طی مدتی که آنجا هستید از آب معدنی استفاده کنید. این توصیه رو برادرانه بهتون میکنم. (خودتون بررسی کنید که آبش مناسب هست یا نه).
ابتدای کار که وارد پادگان میشید، تلفن همراه هوشمند و مواد دخانی (سیگار) شما رو میگیرن. تلفن همراه شما رو پست میکنن به جایی که شما میخواین و نگه نمیدارن. به جای اینکه تلفن هوشمند با خودتون ببرید، یک تلفن ساده و بدون دوربین که رم نخوره رو با خودتون بیارید. اینجا یکی از پادگانهای ایرانه که تلفن همراه داشتن در اون برای سرباز آزاده. مواد دخانی شما مثل سیگار و فندک صورت جلسه میشه و نگهداری میکنن ولی به دردتون نمیخوره و خراب میشن. پس برای دوماه استعمال دخانیات رو فراموش کنید.
این وسایل رو همراه خودتون بیارید:
یک دست لباس زیر و رو. لیوان(پلاستیکی یا فلزی)، قاشق و چنگال. ساعت مچی ساده، دفتر و خودکار و اگه اهل مطالعه هستید، کتاب! دیگه هیچ چیز نیارید. از همه چیز یک دست نو بهتون میدن.
اقلامی که نو بهتون میدن اینهاست:
یک ساک نظامی بزرگ(راک ساک)، لباس نظامی و یک جفت پوتین، اورکت نظامی، پلیور پشمی، کلاه پشمی، دستشکش پشمی، زیرپوش و شورت، تیشرت سبز ورزشی و شلوار، 2 عدد جوراب ساق بلند، کلاه نظامی، 2 دست پتو پلنگی،2 دست لحاف، 2 دست روبالشتی، مسواک، خمیر دندان، 2 عدد صابون، جاصابونی، لیف، شامپو، حوله حمام و حوله دستی.
اونجا بهتون سلف یا ظرف غذا هم میدن که باید برگردونید بهشون. پس همونطور که گفتم نیازی نیست چیزی با خودتون بیارید. هرچی بیارید بار اضافی هست که بعداً برای جابه جاییشون دچار مشکل میشید.
نکته مهم:
قبل از اومدن به خدمت حتما سری به بانک سپه بزنید و سرباز کارت خودتون رو دریافت کنید. نیروهای مسلح برای شما در بانک سپه حساب باز کرده و حقوق شما رو هر ماه به اون حساب میریزه.
اگر متاهل هستید، حتما از مدارک تاهل تون مثل شناسنامه خودتون و همسرتون و عقدنامه یا سند ازدواج کپی تهیه کنید، ببرید دفتر اسناد رسمی اونها رو برابر اصل کنید و همراه خودتون داشته باشید چون ازتون میخوان.(بعدها متوجه شدم هیچ کدام از اون مدارک رو ثبت نکردن و مجبور شدم دوباره این مدارک رو تهیه کنم و به یگان جدیدم تحویل بدم!).
مدارک تحصیلی تون رو همراه تون داشته باشید. اگر دوره خاصی در زمینههای خاص گذروندید، اگر در مسابقات قرآنی، عقیدتی، اذان، مداحی یا از این دست برنامه ها مقامی دارید، مدارکش همراهتون باشه که به کارتون میاد.
حافظان قرآن از امتیاز ویژه ای برخوردار هستند. کسانی که حافظ کل قرآن باشند، مرخصی تشویقی و یک درجه نظامی تشویقی دارند و میتونن یگان محل خدمتشون رو خودشون انتخاب کنن.
پس مدارکتون رو هرچی هست با خودتون ببرید چون به کارتون میاد. کد پستی منزلتون، مقداری پول نقد، کارت های بانکی تون و از این قبیل اقلام رو همراه داشته باشید.
این کل چیزی هست که لازم بود بدونید. یادتون باشه لبخند دوای هر دردیه. پس زود به زود بخندید و شاد باشید تا این روزهای پر خاطره براتون شیرین بگذره. منو از نظراتتون بی بهره نزارید. امیدوارم موفق و پیروز باشید. یاعلی مدد.
0 نظرات