کتاب مطیع
کتاب مطیع
نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی معلم شهید محمد علی مطیع
اشک از گوشه چشمهایش ریخت پایین. دست کشیدم روی پیشانیاش، گفت: «معلومه هنوز خودسازی نکردهام. باید دوباره کار کنم».
عملیات والفجر هشت، مجروح شده بود. این حرفها را وقتی گفته بود که حاج آقا عبودیت رفته بود عیادتش توی بیمارستان.
اطلاعات بیشتر
گزیده متن
گفتم: «خدا را شکر؛ هم جهاد کردی و هم سالم برگشتی خانه.»
لبه ملحفه را توی دستهایش مشت کرد و گفت: «من شهادت را دیدم. دیدم که میگفتند بیا.» صدایش خیلی به سختی شنیده میشد. گونهها و صورتش باندپیچی شده بود. آب دهانش را به سختی قورت داد و گفت: «مجروح که شدم، دیدم که روحم از بدنم فاصله گرفت و بالا رفت. اما کمی که بالا رفتم، یاد بابا افتادم. گفتم خبر شهادتم را که بشنوند، حتماً بیتابی میکنند. همین که این فکر به ذهنم رسید، انگاری دوباره برگشتم پایین».
اشک از گوشه چشمهایش ریخت پایین. دست کشیدم روی پیشانیاش، گفت: «معلومه هنوز خودسازی نکردهام. باید دوباره کار کنم».
عملیات والفجر هشت، مجروح شده بود. این حرفها را وقتی گفته بود که حاج آقا عبودیت رفته بود عیادتش توی بیمارستان.
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.