کتاب بر بلندای حلب

کتاب بر بلندای حلب

(0)

کتاب بر بلندای حلب، خاطرات قاسم قاسمی، رزمنده ارتش جمهوری‌اسلامی‌ایران که در دومین گروه اعزامی ارتش، در اسفندماه سال1394 به‌عنوان نیروی مستشاری عازم سوریه شد و پس از استقرار در دمشق، به خلصه اعزام شد و در گُردان حضرت قمربنی‌هاشم(ع) ماموریت خود را آغاز کرد. پس از آنکه نیروهای تکفیری از حضور تکاوران ارتش در جنوب حلب مطلع شدند در 21فروردین 1395 همراه با ادوات سنگین و نیروی‌انسانی بسیار به مواضع مورد هدایت ارتش ایران، در سوریه حمله کردند. در این عملیات وسیع که چند هزار نفر از نیروهای جبهه‌النصره و تکفیری‌ها  به جنوب حلب انجام داده بودند، تکاوران ایران دلاورانه ایستادگی کردند و سرانجام، این مقاومت منجر به شکست و عقب‌نشینی تکفیری‌ها شد. شرح خاطرات قاسم قاسمی، ازقبل اعزام تا روزی که به خاک ایران باز می‌گردد و همچنین خاطرات شهدای ارتش و شرح عملیات‌ها در این کتاب به نگارش در آمده است.

110,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 430159
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
ارزان ترین قیمت در فروشگاه بهشت قلم
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
20 امتیاز با خرید این کالا
فهرست فروشندگان
بهشت قلم
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
110,000
تومان

اطلاعات بیشتر

بخشی از کتاب کتاب بر بلندای حلب:

فرمانده گردانی بودم که یک گروهانم کامل از هم پاشیده بود، گروهان دیگرم هم، مهماتی برای جنگیدن برایش نمانده بود. از فرمانده گروهانم (محسن قوطاسلو) خبری نداشتم و فرمانده محورم هم در یکی از خانه‌های بی‌نام و نشان روستای برنه، با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کرد و نمی‌دانستم باید خودم را چگونه به او برسانم. دوباره شعاردادن نیروهای دشمن شروع شده بود. صدایشان به حدی نزدیک بود که احساس می‌کردم داخل کوچه هستند. این حربه‌ی آنها کاری‌تر از جنگیدنشان بود و در این مواقع ترس را کاملا توی چهرۀ بچه‌ها می‌دیدم. سریع دست به کار شدم و از صَفرزاده خواستم که با صدای شعار، منطقه را به آشوب بکشد. خودم هم بلند شدم و با بچه‌ها شروع کردیم به شعار دادن! نیمی از روستا یک پارچه صدا شده بود و هرچند تعدادمان بیشتر از بیست نفر نبود؛ ولی چون در سنگرهای متعدد و روی ساختمان‌ها مستقر بودیم، صحنه‌ی زیبایی خلق شده بود. صفرزاده به سبک بچه‌های‌فاطمی شعار می‌داد. با صدای بلند و مردانه‌اش فریاد می‌زد: «نعرۀ حیدری» و بقیه با تمام توانشان نعره می‌کشیدند: «یا علی...!». با کاری که بچه‌ها کردند، صدای دشمن میان نعره‌های مردانه‌ی بچه‌های فاطمی گُم شد و به تدریج سکوتی مرگبار روستا را فرا گرفت...

مشخصات

مشخصات کلی
انتشارات
شهید کاظمی
شابک
9786227177039
نویسنده
زهرا کاظمی

دیدگاه ها (0)