سنگ حدید و دُر با طرح چهارده معصوم

Hematite

چهارده معصوم عنوانی است که از سوی شیعیان دوازده امامی برای چهارده نفر از بزرگان این شاخه از تشیع به کار می‌رود. چهارده معصوم در اصطلاح دوازده امامیان شامل محمد، دخترش فاطمه زهرا و دوازده امام شیعه می‌شود. این عنوان از صفت عصمت این چهارده تن گرفته شده است. از نظر شیعۀ امامیه چهارده معصوم علیهم‌السلام از تمام گناهان -چه کبیره چه صغیره- و از هرگونه سهو و خطا معصوم هستند.

چهارده معصوم به لحاظ تقوا و تأییدات الهی بر همۀ اصحاب برتری دارند و مودت و محبت ایشان بر مسلمانان واجب است. بنابر آموزه‌های شیعه، ولایت و رهبری مسلمانان بر عهدۀ اهل‌بیت علیهم‌السلام است و مسلمانان باید در مسائل دینی، اهل‌بیت علیهم‌السلام را مرجع خود بدانند و به ایشان مراجعه كنند.

چهارده معصوم، مظاهر تمام و کمال خداوند

از آنجایی که انوار معصومان علیهم‌السلام در روز قیامت، مظهر خورشید هستی هستند و در حقیقت «الله نور السموات و الارض» این‌گونه در قیامت تجلی می‌کند. مردمان را نرسد که چشم در چشم خورشید کنند. آن کسی خلیفه و انسان کامل و حجت بالغ و تمام و معصوم کامل است که تمامی اسمای الهی را به تمام و کمال خود تحقق بخشیده و از قوه به فعلیت درآورده است و از صبغۀ الهی گذشته و در مقام قرب نشسته و از ربانیون گشته است.

بی‌گمان برای خداوند، مظاهر تمام و کمالی است که از آنان به چهارده معصوم علیهم‌السلام یاد می‌شود. این انوار الهی به سبب همین ویژگی بر عرش الهی احاطه دارند، چنان که خداوند این‌گونه است. از این رو هر آفریده‌ای از ایشان صدور می‌یابد و هر آفریده‌ای از مجرای ایشان فیض وجود می‌برد و در بازگشت از سیر من الله الی الله که در آیۀ 156 سورۀ مبارکۀ بقره؛ «انا لله و انا الیه راجعون» بر آن تصریح شده از دایرۀ ربوبیت و پروردگاری ایشان به سوی خداوند باز می‌گردد و منتهای سیر عروجی و صعودی همگان این وجودات نوری الهی هستند؛ چرا که خداوند به صراحت می‌فرماید: «الی ربک الرجعی» و «الی ربک المنتهی» و از آن جایی که نفس علی علیه‌السلام و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم به حکم آیۀ مباهله یکتا و یگانه است، بنابراین همۀ این چهارده معصوم مرجع بازگشت و منتهای رشد و کمال بشر هستند.

بنابراین هرکسی که کمالی را می‌طلبد باید در ربوبیت ایشان بجوید که ربوبیت آنان ربوبیت تمام و کمال است، چراکه آن کسی خلیفه و انسان کامل و حجت بالغ و تمام و معصوم کامل است که تمامی اسمای الهی را به تمام و کمال خود تحقق بخشیده و از قوه به فعلیت درآورده است و از صبغۀ الهی گذشته و در مقام متأله نشسته و از ربانیون گشته است. چنین اشخاص ربانی و متأله، رب العالمین می‌باشند، چرا که خداوند به حکم الوهیت خود رب العالمین و این مظاهر الوهیت نیز به حکم مظهریت این‌گونه هستند.

فاطمه علیهاالسلام نیز به حکم این کلیت قرآنی، مظهری از مظاهر همین ربوبیت کلی و مظهریت تمام و کمال الهی است. از این رو وی بر همۀ زنان و مردان بلکه همۀ جهانیان برتری دارد. مراد و مقصود از جهانیان تنها جهان دنیا و یا آخرت نیست، چنان که تنها جهان انس و جن دو موجود شریف خداوندی نمی‌باشد، بلکه مراد از جهانیان، همۀ ما سوی الله است. بر این اساس گفتن اینکه وی اشرف مخلوقات است، به حکم همان اتحاد و یگانگی و یکتایی نفوس آن حضرت علیه‌السلام با نفس محمدی است. زهرا علیهاالسلام به فرمودۀ اشرف هستی حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله پاره وجودی آن حضرت است. (اثبات الهداه، ج 2، ص 363 و بحارالانوار، ج 76، ص 355)

از این رو احساس فاطمی، احساس محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و بلکه آن احساس معصومان علیهم‌السلام است. (بحارالانوار، ج 43، ص 54) بنابراین نهایت اتصال و ارتباط وجودی را با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دارد، چنان که این اتصال با امیرمومنان علیهم‌السلام با بیان یکتایی نفس تحقق یافته است. اگر فاطمه علیهاالسلام این‌گونه اتصالی با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دارد، در مقام مظهریت نیز به تمام و کمال مظهر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله است و همانند دیگر معصومان علیهم‌السلام صادر نخست و مرجع همۀ موجودات و منتهای هر سیر کمالی است.

برکات آسمانی به واسطۀ ائمه اطهار علیهم‌السلام نازل می‌شود

ائمۀ اطهار علیهم‌السلام معدن علم الهی هستند، هر دعایی که بالا می‌رود و هر برکتی که از آسمان نازل می‌شود، به خاطر وجود ائمۀ اطهار علیهم‌السلام است و به واسطۀ ایشان، هستی برپاست؛ «وَ بِکُمْ یُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلا بِإِذْنِهِ». (سورۀ مبارکۀ حج، آیۀ 65)

ولایت دارای درجه است که بالاترین آن مخصوص ائمه اطهار علیهم‌السلام است. پذیرش توبۀ حضرت آدم علیهم‌السلام به واسطۀ ائمه اطهار علیهم‌السلام بود، حضرت زکریا نیز برای فرزنددار شدن، خداوند را به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام قسم داد.

موجودات جهان همه از پنج نور مقدس آفریده شده‌اند. پیامبر اسلام در این باره چنین فرموده است: «خداوند تعالی ما اهل بیت را هنگامی آفرید که نه آسمان بر افراشته بود و نه زمین گسترده، نه عرشی و نه بهشتی و نه دوزخی. ما خداوند را تسبیح می‌کردیم آن هنگام که تسبیح‌کننده‌ای نبود. هنگامی که خداوند خواست جهان را بیافریند نور مرا شکافت و از آن عرش را بیافرید؛ پس نور عرش از نور من است و نور من از نور خدا است و من برتر‌ از عرش هستم. آنگاه نور علی ابن ابیطالب را شکافت و از آن فرشتگان را آفرید؛ پس نور فرشتگان از نور علی بن ابی طالب است و نور وی از نور خداست و نور علی علیه‌السلام برتر از ملائکه است. آنگاه نور دخترم را شکافت و از آن آسمان‌ها و زمین را بیافرید؛ پس نور آسمان‌ها و زمین از نور دخترم فاطمه است و نور فاطمه از نور خداست و او والاتر از آسمان‌ها و زمین است. آنگاه نور حسن را شکافت و از آن خورشید و ماه را آفرید؛ پس نور خورشید و ماه از نور حسن است و نور وی از نور خداست و حسن والاتر از خورشید و ماه است. آنگاه نور حسین را شکافت و از آن بهشت و حورالعین را آفرید. پس نور بهشت و حورالعین از نور حسین است و نور حسین از نور خداست و حسین والاتر از بهشت و حورالعین است. و سپس خداوند از نور حسین، ائمۀ دیگر را آفرید. آنها علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بی علی و حجه بن الحسن العسکری علیهم‌السلام‌اند.

امام باقر علیه‌السلام در حدیثی ادامۀ ماجرا را چنین روایت می‌فرماید: «سپس خداوند به رسولش فرمود: قسم به عزت و جلالم اگر تو و علی و خاندان شما نبودید، بهشت و جهنم و زمین و آسمان و ملائکه و هیچ مخلوق دیگری را نمی‌آفریدم.
ای محمد! تو خلیل و حبیب و برگزیده و محبوب‌ترین مخلوق من هستی و اولین کسی که من خلقت را با آن ابتدا کرده‌ام و پس از آن علی و بعد از او ائمه را آفریدم... .»

خلقتی که در این قبیل روایات آمده، به معنای خلقت نور و حقیقت چهارده معصوم است که قبل از حضرت آدم علیه‌السلام بوده است، اما خلقت بدن‌های آنها همان تولد ظاهری آنهاست.

مقام و درجه كدام يك از 14 معصوم بالاتر است؟

همانطور كه انبياء با وجود اشتراك در فضيلت پيامبري، به دليل ويژگي خاص عصر و زمان، از نظر درجه و مقام معنوي با يكديگر تفاوت داشته‌اند (بقره: 253، اسراء: 21 و 25) ائمه علیهم‌السلام نيز با وجود يكساني در مقام امامت، هر يك موقعيت ويژه‌اي داشته‌اند. ائمه عليهم‌السلام از دو مقام ولايي و منزلت معنوي برخوردار بوده‌اند. از نظر مقام ولايي، ائمه علیهم‌السلام به عنوان وصي و جانشين پيامبر، همگي از وجوب اطاعت برخوردارند. ولي در بُعد مقام معنوي، هر يك داراي موقعيت خاصي هستند كه به جهت اختلاف مراتب كمال، به آن نائل آمده‌اند. با توجه به آن شخصيت خاص است كه هر امامي مي‌‌تواند مسئوليت امامت را در زمان خود ايفا نمايد. لزوم تبعيت از مقام ولايي امام، از لوازم مقام امامت بوده و نياز به دليل خاصي ندارد. در عين حال احاديث فراواني دربارۀ وجوب اطاعت از امام وارد شده است. در حديثي رسول اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله فرموده: «الائمة بعدي اثني عشر اولهم علي بن ابي طالب و آخر هم القائم المهدي هم خلفایي و اوصيايي و حجج الله علي امتي، المقرّبهم مؤمن و المنكر لهم كافر»؛ ائمه پس از من دوازده نفر مي‌باشند؛ اولين آنها علي بن ابي طالب و آخرين آنها مهدي قائم است. ايشان جانشينان و اوصياء و حجت‌هاي الهي بر امتم هستند، شخص اقراركنندۀ به آنها، مؤمن و فردي كه آنان را انكار نمايد، كافر است. (شيخ علي بحراني، مثار الهدي، ص 678-679)

مقام و مرتبۀ معصومين علیهم‌السلام

شكي نيست كه ائمه علیهم‌السلام با پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله از نظر مقام و موقعيت معنوي در يك درجه نمي‌باشند.
پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله فخر كائنات و از همۀ انسان‌ها از جمله امامان، برتر است. پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله فرموده: «من سرورِ آدم در روز قيامت هستم و اولين كسي كه قبرش شكافته مي‌شود و اولين شفاعت كننده و اولين شفاعت شده مي‌باشم. و اينكه پيامبر پس از سفر معراج خود، امامت نمازِ با انبياء در بيت المقدس را بر عهده داشته، بيانگر فضيلت ايشان بر همۀ پيامبران مي‌باشد.

دربارۀ امامان معصوم عليهم‌السلام نيز بايد بدانيم كه امام علي عليه‌السلام برتر از ساير ائمه مي‌باشد. در حديثي از امام صادق عليه‌السلام به نقل از پيامبر اكرم صلي‌الله‌عليه‌وآله گفته شده: ما در امر (وجوب اطاعت به آنچه فرمان مي‌دهيم) و فهم و (علم به) حلال و حرام در يك مسير هستيم و اما رسول خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله و علي عليه‌السلام براي آن دو برتري مي‌باشد. (محمدباقر مجلسي، مرآة العقول، ج 3، ص 178)

پس از امام علي عليه‌السلام بعيد نيست كه امام حسن و امام حسين عليهماالسلام نسبت به ساير ائمه علیهم‌السلام برتر باشند. به دليل سخن ابن عباس كه از پيامبر نقل نموده: علي بن ابي طالب عليه‌السلام برترين خلق خدا غير از من است و حسن و حسين دو سرورِ جوانان اهل بهشت و پدر آن دو از آن دو برتر است. پس از آنچه كه دربارۀ برتري امام علي عليه‌السلام نسبت به همۀ ائمه و امام حسن و حسين علیهم‌السلام نسبت به ساير ائمه بيان شد، دربارۀ برتري ساير ائمه علیهم‌السلام نسبت به يكديگر به طور يقين نمي‌توان سخن گفت. هرچند مي‌دانيم كه امام باقر و امام صادق عليهماالسلام، خصوصاً امام صادق عليه‌السلام به لحاظ شرايط زماني خود تأثير عميقي در دين اسلام و تحكيم اصول تشيّع داشته است، لذا عقل حكم مي‌كند كه آن دو را برتر به معناي كسب ثواب بيشتر بدانيم. و نيز عقل ايجاب مي‌كند كه با توجه به جايگاه ويژۀ امام زمان، وي را نسبت به مابقي افضل به معناي علم و عمل بيشتر قلمداد نمایيم. هر چند توقف و خودداري از ابراز نظر در جايي كه دليل يقيني در دست نداريم بهتر است. (آيت الله شیخ محمدآصف محسني، مشرعة بحارالانوار، ج 1، ص 463)

درجه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و لبیک او در عالم ذر

حضرت ختمی مرتبت، سید الانبیاء والمرسلین محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله گل سرسبد در میان این ستارگان، صاحب عالی‌ترین مقامات و بر فراز بلندترین قلۀ قرب الی الله است. چنانکه به قول امام صادق علیه‌السلام، حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله اولین رسولی بود که ندای حق را (در عالم ذر) لبیک گفت و او نزدیک‌ترین افراد به باری‌تعالی بود و به درجه‌ای از مقام معنوی و روحانی پانهاد که هیچ فرشتۀ نزدیک درگاه خداوند و پیامبر ویژه‌ای به آن مقام نرسید. تا آنجا که خدایش در بیان شدت قرب او به خود فرمود: «فکان قاب قوسین او ادنی».(سورۀ مبارکۀ نجم، آیۀ9)

اوست که در شب معراج تمام پله‌های صعود و مقامات معنوی را یک شبه طی می‌کند و به نهایت ممکن می‌رسد. در میان چهارده معصوم تنها شخصی است که از دریچۀ وحی مستقیماً با خدای سبحان مرتبط است. قرآن کریم بر او نازل می‌شود، کامل‌ترین دین و نعمت تامه الهی توسط او به انسان‌ها هدیه می‌شود و اوست که اخلاق کریمانه را به نهایت کمال می‌رساند (بحارالانوار، ج ۱۶، ص 210) و یگانه فردی که باری‌تعالی در کلام خود سلام و صلوات دائمی خود، فرشتگان و مؤمنین را مخصوص او می‌گرداند. (سورۀ مبارکۀ احزاب، آیۀ 56)

هرکدام از این خصوصیات به تنهایی می‌تواند شأن و جایگاه منحصر به فرد حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله را مشخص کند.

شناخت جایگاه و عظمت معصومین علیهم‌السلام وظیفه و امر خطیری است که نباید در حق آن کوتاهی شود؛ زیرا افراط و تفریط در این امر هر دو خطا و موجب گمراهی است. چنانکه امام علی علیه‌السلام در کلمات قصار 113 نهج البلاغه فرمود: «درباره من دو گروه به هلاکت می‌رسند، یکی آنها که در محبت به من غلو می‌کنند (و مرا خدا می‌پندارند) و دیگر آنها که در حق من کوتاهی می‌کنند». پس ما موظف به شناخت حدود و قدر معصومین علیهم‌السلام هستیم و باید با پرهیز از هرگونه تندروی یا بی اهمیتی بلکه با تمسک به آنها راه سعادت و خوشبختی را بپیماییم.

0 نظرات

ارسال نظرات