شهید سید محمدجواد سیفی مازندرانی

شهید امر به معروف

حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد سیفی مازندرانی

حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد سیفی مازندرانی، استاد دروس خارج اصول به صورت تخصصی، خارج فقه و کتاب رجال و فرزند آیت الله علی اکبر سیفی مازندرانی متولد سال 1359 در خانواده‌ای متدین و مذهبی، صبح پنجشنبه 16 بهمن 1393  به همراه حجت الاسلام بهشتي‌پور از قم براي برگزاري دورۀ دانش‌افزايي اساتيد و طلاب استان کردستان عازم کامياران در استان كردستان می‌شوند که دچار سانحۀ تصادف شدند و بعد از 11 روز كما و بستري در بيمارستان بعثت سنندج، دعوت حق را لبيك گفتند.

 حجت الاسلام محمد نظری با تأکید بر اینکه مرحوم حجت الاسلام سيفي مازندراني، مرد میدان عشق‌ورزی به مکتب اسلام و ترویج معارف قرآن بود، می‌گویند وی محبّ خاندان عصمت و طهارت علیهم‌السلام و سرباز ولایت در میدان تقویت نظام مقدس جمهوری اسلامی و در امر به معروف و نهی از منکر مرد میدان عمل بود و ارادتمند به سربازان امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.

در همین راستا به گفتۀ سید ‌محمد موسوی، معاونت فرهنگی ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر شهرستان کاشان سال 94 را در این شهرستان با نام و یاد حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد سیفی مازندرانی که در راه امر امر به معروف و نهی از منکر دعوت حق را لبیک گفتند آغاز نمودند.

آیت الله علی اکبر سیفی مازندرانی، پدر گرامی این استاد فقید حوزه با صدور بیانیه‏ای ارتحال فرزندش را تسلیت گفته و در پیامی به تبیین ابعاد شخصیتی وی پرداخته است که در این پیام آمده است: «حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد سیفی از فضلای مدقق (کسی که در امری دقت و باریک‌بینی کند؛ دقت‌کننده) و از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم بوده و بیش از ده سال حضور فعال در دروس خارج فقه و اصول بنده داشته‌اند و جداً مشعل فروزان حلقه‌های مختلف علمی ما بودند و طی این تلاش مستمر و بی‌وقفه به مرتبۀ اجتهاد نائل آمدند. دروس کفایه و رسائل و نیز تقریرات درسشان که شاگردان ایشان تقریر کرده‎اند گواه نبوغ علمی و بلوغ آن مرحوم به مرتبۀ اجتهاد است. در آثار علمی این عالم فرزانه نقاط قوت و وزانت علمی به وضوح مشهود می‌باشد.

ایشان طبیبٌ دوّارٌ بطبّه بودند و دائماً برای تبلیغ رسالات الله در حوزه‌های علمیۀ استان‌ها و شهرستان‌های مختلف به تعلیم و تربیت طلاب و فضلا اشتغال داشته و نیز در دانشگاه‌های مختلف کشور در تبلیغ و دفاع از حریم دین و قرآن و مکتب اهل بیت علیهم‌السلام سعی وافر داشتند.

این عالم نستوه هرگز از تلاش بی‌وقفه و جهاد علمی و تبلیغی مثال زدنی در دفاع از حریم مکتب اهل بیت علیهم‌السلام و اعزاز جایگاه ولایت مطلقه فقیه (این اصل مترقی مکتب تشیع) دریغ نمی‌ورزیدند و مهم‌تر از آن سعی فراوان در پیروی از فرامین و رهنمودهای مقام معظم رهبری داشتند و اطاعت از ولی امر مسلمین را برای خود بزرگ‌ترین فریضه می‌دانستند تا اینکه در سفری به حوزه علمیۀ مرکز استان کردستان برای ادی وظیفۀ تعلیم و تربیت طلاب و فضلاء و اساتید به لقاءالله و پرواز به ملکوت اعلی نائل آمدند و بی شک مصداق آیۀ شریفۀ 100 سورۀ مبارکۀ نساء: «و من یخرج من بیته مهاجراً إلی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع أجره علی الله» می‌باشند.
عاش سعیداً و مات سعیداً والسلام علیه یوم وُلِد و یوم مات و یوم یُبعث حیاً.

علی اکبر سیفی مازندرانی

 پیام رهبر معظم انقلاب در پی درگذشت حجت الاسلام محمدجواد سیفی

رهبر معظم انقلاب در پی درگذشت استاد محمدجواد سیفی مازندرانی، پیام تسلیتی صادر کرده‌اند که متن پیام تسلیت ایشان بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب فقیه مجاهد حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج شیخ علی اکبر سیفی مازندرانی دامت برکاته

خبر درگذشت فرزند گرامی جنابعالی جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای شیخ محمدجواد سیفی رحمة الله علیه موجب تألم و تأسف اینجانب شد.

مراتب علم و عمل در آن جوان فاضل عزیز که در اطلاعیه جنابعالی منعکس است، نشان از تلاش‌ها و مجاهدات خود جنابعالی در حوزه‌های مختلف علم و عمل می‌باشد و من یشابه أبه فما ظلم.

اینجانب ضمن دعا برای آن مرحوم از خداوند متعال درخواست تسلی و سکینۀ قلبی برای جنابعالی و والده ماجده و همسر و دیگر بازماندگان آن مرحوم می‌نمایم و توفیقات روزافزون جنابعالی را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.

سیدعلی خامنه‌ای

انتشار پیام تسلیت آیت الله علوی گرگانی برای درگذشت حجت الاسلام سیفی

آیت الله محمدعلی علوی گرگانی به مناسبت درگذشت مدرس حوزه علمیۀ قم، حجت الاسلام والمسلمین محمدجواد سیفی مازندرانی پیام تسلیتی صادر کرد که به شرح ذیل است:

بسمه تعالی

قال الله تعالی: «و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله»

محضر مبارک استاد معظم حضرت آیت الله آقای شیخ علی اکبر سیفی مازندرانی (زیده عزه)

خبر درگذشت فرزند برومند و شایستۀ شما، مدرس حوزه علمیۀ قم، حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای شیخ محمدجواد سیفی مازندرانی که در راه امر مقدس تبلیغ دچار این حادثۀ ناگوار شدند، موجب تأثر و تألم شدید اینجانب گردید.

اینجانب این ضایعۀ اسفبار را در درجۀ اول به محضر مقدس امام زمان علیه‎السلام و حوزه‌های علمیه  و سپس بازماندگان آن مرحوم، مخصوصاً جنابعالی تسلیت گفته و امیدوارم خداوند روح آن مرحوم را با روح ائمه اطهار علیهم‌السلام محشور بگرداند.

محمدعلی العلوی الحسینی


بیانیۀ گام دوم انقلاب از زبان آیت الله علی اکبر سیفی مازندرانی

آیت الله علی اکبر سیفی مازندرانی طی سخنانی به تشریح بخش‌هایی از بیانیۀ گام دوم انقلاب پرداختند که متن سخنان ایشان به شرح است:

مقام معظم رهبری زید‌عزه در بیانیۀ خویش، سرفصل‌هایی را برای حیات جدید انقلاب فرموده‌اند که سرمشق و سرلوحۀ هر کسی است که خود را انقلابی می‌داند. اگر کسی ادعای انقلابی‌گری داشته باشد؛ ولی این سرفصل‌ها را در مسلک و منش خویش به‌عنوان یک اصل قرار ندهد، از دایرۀ انقلاب خارج است.

صاحب‌نظران و کسانی که در این بیانیه تأمل کرده‌اند، آن را دارای هفت عنوان کلی می‌دانند: ۱. علم و پژوهش؛ ۲. معنویت و اخلاق؛ ۳. اقتصاد؛ ۴. عدالت و مبارزه با فساد؛ ۵. استقلال و آزادی؛ ۶. عزت ملی در عرصه روابط خارجی و مرزبندی با دشمن؛ ۷. سبک زندگی.

در اینجا دو محور از این بیانیۀ مهم؛ یعنی «معنویت و اخلاق» و «عدالت و مبارزه با فساد» را مورد اشاره قرار می‌دهیم.

بر ما حوزویان واجب و ضروری است مطالبی را که رهبری معظم در ضمن این بیانیه به آن اهتمام ورزیده‌اند، علاوه بر محور قرار دادن آنها در زندگی شخصی خود و پیشی گرفتن از دیگران در عمل به آنها، این محورها را مستدل به آیات و روایات بیان کنیم؛ چراکه اینها چیزی جز ارزش‌های الهی انقلاب نیست. باید گفت در این‌باره از ما حوزویان توقع بیشتری وجود دارد.

▪  معنویت و اخلاق
یکی از مهم‌ترین مظاهر معنویت که اسلام به آن توجه نموده، مسئله حجاب و عفاف است؛ در صریح آیات شریفه قرآن تصریح شده که بی‌حجابی موجب مرض، کدورت و سیاهی قلب می‌شود؛ عدم عفت در نظر به اجنبیه و نامحرم، موجب فساد قلب است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَن یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَی طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَلَکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ  إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنکُمْ  وَاللَّهُ لَا یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ  وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ»؛ اگر می‌خواهید متاعی را از همسران پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله بگیرید، رودررو و چشم‌درچشم و از فاصلۀ نزدیک به آنها نگاه نکنید، بلکه از ورای حجاب درخواستتان را مطرح کنید (آیۀ 53 سورۀ مبارکۀ احزاب). طبعاً حجاب همسران پیامبر در منزل، مثل حجابشان در بیرون از منزل نبود و شاید مقداری از قسمت زیرگلو و یا مقداری از موی جلوی پیشانی (البته نه در حدی که خارج از شأن زنان پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله باشد) پیدا بود. اصحاب که برای غذا گرفتن به آنها مراجعه می‌کردند، طول می‌دادند و می‌نشستند، لذا آیۀ فوق نازل شد و به آنها فرمود: «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ»؛ و در ادامه، مطلب مذکور را این چنین تعلیل نمود: «ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ» که این همان معنویت است. معنویت همان طهارت و سلامت قلب است که از حجاب و حفظ نگاه از نامحرم ناشی می‌شود و طهارت قلب است که در روز سختی‌ها به دادمان می‌رسد: «یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ إِلاَّ مَنْ أَتَی اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلیم» (آیۀ 89 سورۀ شعراء).

در آیۀ 30 سورۀ مبارکۀ نور می‌خوانیم: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُم»، خداوند متعال در آیات سورۀ مبارکۀ شمس، یازده قسم می‌خورد تا این مطلب را بفرماید که کسی سعادتمند است که تزکیۀ نفس کرده باشد: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا، وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا، ... قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا» و این تنها موردی است که این همه قسم برای بیان آن ذکر می‌شود. قرآن کریم، حفظ نگاه از نامحرم را یکی از مؤثرترین امور در تزکیۀ نفس دانسته است.

در روایات صحیحه آمده است: «النَّظْرَةُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُوم»؛ یک نگاه شهوت‌انگیز به مواضع زیبای زن، تیر زهرآگین شیطان است. ائمه‌ علیهم‌السلام در مقام شوخی نیستند و بیانات آنها در مقام بیان احکام فقهی از باب مبالغه نیست. این سخن از باب ایراد خطابه و سخنوری و مبالغه نیست، بلکه یکی از حدود الهی را بیان می‌کند.

یک نگاه شهوت‌انگیز کافی است که انسان را به ورطۀ فساد و تباهی بکشاند؛ چراکه «إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةٌ سَوْدَاءُ فَإِنْ تَابَ انْمَحَت وَ إِنْ زَادَ زَادَتْ حَتَّی تَغْلِبَ عَلَی قَلْبِهِ فَلَا یُفْلِحُ بَعْدَهَا أَبَداً»؛ اگر آن نقطۀ سیاه بزرگ شود، تمام قلب را فرا می‌گیرد و او را تبدیل به یک جرثومۀ فساد می‌کند.

قرآن کریم حتی به ‌صوت زنان نیز اهمیت داده است؛ در آیۀ 32 سورۀ مبارکۀ احزاب آمده است: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا»؛ صوتی که در آن، زن صدای خویش را ترقیق کند و با ناز و کرشمه و غمزه صحبت کند، در مردان «طمع» ایجاد می‌کند، چراکه روح شیطانی و شهوت آنها را تحریک می‌کند و این طمع، ضد معنویت است.

مشهور فقهای ما حکم به حرمت زُل زدن و نگاه کردن به زن از فاصله نزدیک داده‌اند. «غض» که در آیۀ شریفۀ «یغضوا من ابصارهم» آمده، به‌معنای نگاه را فروهشتن و نگاه را به پایین انداختن است.

اکنون سؤال این است که در بعضی از ادارات و بیمارستان‌های ما چه می‌گذرد!؟ در برخی از سمینارهایی که به عناوین مختلف برپا می‌شود، چه اتفاقاتی می‌افتد!؟ گاهی مشاهده می‌شود که زن و مرد باهم مخلوط می‌باشند و روسری زن تا وسطِ سرش آمده و...؛ در فیلم‌های صدا و سیمای جمهوری اسلامی، زن و مرد اجنبی در کنار هم چگونه صحبت می‌کنند!؟ مگر اینها با یکدیگر محرمند که این‌گونه با هم سخن می‌گویند!؟ دختران ما هم اینها را می‌بینند و به آنها هم سرایت می‌کند. مگر تلویزیون نباید دانشگاه اسلام ناب باشد!؟ چرا اموری را که قرآن مظهر معنویت می‌داند، عمل نمی‌کنید!؟

▪  عدالت و مبارزه با فساد

برخی بعد از سخنان مقام معظم رهبری فقط بیانیه می‌دهند و می‌گویند، باید مقام معظم رهبری را تقویت کنیم، مطالب ایشان باید عملی شود و...؛ اما باید به آنها یادآور شد که «بزرگی سراسر به گفتار نیست / دو صد گفته چون نیم کردار نیست» یا به قول سعدی: «سعدیا گرچه سخندان و مصالح‌گویی/ به عمل کار برآید به سخندانی نیست».

این‌گونه افراد، اول باید به زندگی خودشان نگاه کنند؛ آیا کسی که کارگزار و مسئول نظام جمهوری اسلامی است و پایۀ حقوقش هفده میلیون تومان است، نمی‌داند که این امر بر خلاف فرموده‌های مکرر امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نهج‌البلاغه خطاب به مسئولان است!؟ مسئولان حکومتی ایشان چنین حقی نداشتند و برایشان ممنوع بود که در زندگی شخصی خود، چندین برابر عامۀ مردم از بیت‌المال دریافتی داشته باشند. مسئولان ما نیز باید نگاه کنند که آیا عدالت اجتماعی مدنظر اسلام را مراعات کرده‌اند یا خیر!؟ آیا سبک زندگی آنها با عامۀ مردم تطبیق دارد یا نه؟

من در یکی از ملاقات‌هایم با مقام معظم رهبری که به داخل اتاق و اندرونی خانۀ ایشان رفتم، با دیدن زندگی شخصی ایشان بُهت‌زده شدم. زندگی ایشان مثل زندگی یک طلبۀ محصل بود؛ مبلمان بسیار ساده و فرش‌های قدیمی اتاق ایشان، گویای این مطلب بود که ایشان اگر دم از عدالت می‌زنند، عمل هم می‌کنند. در میان روحانیون مسئول نیز می‌توان به زندگی سادۀ آیت‌الله جنتی و مرحوم آیت‌الله مؤمن اشاره کرد. اینها در طول عمرشان یک زندگی عادی داشته و دارند. زندگی اکثر طلبه‌های محصل و محققان و مجتهدان ما نیز یک زندگی عادی است و حقوقشان از سهم امام علیه‌السلام که بیت‌المال است، کمتر یا مطابق اکثر مردم است.

در پایان ذکر این نکته را شایسته می‌دانم که بعد از آنکه مقام معظم رهبری بر اقتصاد مقاومتی تأکید و توصیه فرمودند، با عده‌ای از اساتید و نخبگان حوزه، تحقیق جامعی را در طول چند سال انجام دادیم که ثمره آن کتابی با نام «الاقتصاد المقاوم» به زبان عربی شد. این کتاب راه‌گشای خوبی در این عرصه می‌باشد و مطالعۀ آن را به فضلای محترم حوزه توصیه می‌کنم.

خرم آن شهید گمنام که خدا او را سرشناس می‌سازد، نه آن کس که دیگران سرشناسش کنند...

امیدوارم روزی برسد که با نوشتن کتاب خاطرات این شهید عزیز دین خود را به ایشان ادا کرده و ذره‌ای از شخصیتشان را به قشر جوان و مردممان بشناسانیم چراکه این شهید عجیب غریب و گمنام مانده‌اند.

"جهت شادی روحشان 5 صلوات بفرستید"

0 نظرات

ارسال نظرات