این الرجبیون
ماه رجب و ریزش رحمت الهی
ماه رجب هفتمین ماه از ماههای قمری، ماهی بسیار شریف و از ماههای حرام است. رجب نام نهری است در بهشت که از عسل شیرینتر و از شیر سفیدتر است و هر کس در این ماه روزه دارد، از آن نهر آب مینوشد. به ماه رجب رحب الأصب یعنی ماه ریزش رحمت خداوند بر مردم نیز میگویند.
پیامبر اسلام فرمود: «ماه رجب برای امت من «ماه استغفار» است. رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است. کسی که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، مستوجب خشنودی خداوند گردد، غضب الهی از او دور و دری از درهای جهنم به روی او بسته میشود».
فضیلت و اهمیت ماه رجب
گرچه همۀ زمانها مخلوق خداست؛ ولی برخى از آنها از شرافت و ویژگى خاصى برخوردارند. درست است که همۀ ماههاى سال، پرتویی از قدرت جهان آفرین است؛ امّا سه ماه رجب، شعبان و رمضان، داراى امتیاز و برجستگى ویژهاى هستند.
امام کاظم علیهالسلام مىفرماید: رجب، ماه عظیمى است که خداوند، اعمال نیک را در آن چند برابر و گناهان را در آن محو مىکند. پس هرکس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، به اندازۀ مسیر یک سال از جهنّم دور و هرکس سه روز از آن ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب مىشود (اقبال، ص634).
مرحوم سید بن طاوس در مورد افرادى که قبل از اسلام در دوره جاهلیت، مورد ظلم و ستم دیگران قرار گرفتند؛ اما به انتظار ماه رجب نشستند و در آن ماه پربرکت، خداى را بخواندند و حضرت حق، دعایشان را مستجاب فرمود و بلا و گرفتارى را از آنها بگرداند، چند داستان نقل کرده است که ما یکى از آنها را در اینجا مىآوریم:
شخصى، گذارش به مردى افتاد که نابینا، بیمار و خانهنشین شده بود. او از دیگران پرسید: چرا این بیمار گرفتار از خداى متعال عافیت نمىخواهد؟ به او پاسخ دادند آیا او را نمىشناسى؟ او به نفرین شخصى به نام «عیاض» گرفتار شده است.
او گفت: عیاض را فراخوانید تا ماجراى این مرد نابینا را براى ما بازگوید. وقتى عیاض آمد به او گفت: داستان پسران «ضیعا» را که این مرد از جمع آنهاست براى ما بگو. عیاض گفت: این داستان از داستانهاى دوره جاهلیت است و من دوست ندارم پس از آمدن اسلام، دیگر آن را بازگویم. آن شخص گفت: شایسته است که آن را براى ما بازگویى. عیاض گفت: پسران ضیعا، ده نفر بودند و خواهرى داشتند که همسر من بود. آنان با من درگیر شدند و همسرم را از من جدا کردند. من هرچه آنان را به خداوند سوگند دادم و احترام خویشى و قرابت را یادآورى کردم، فایدهاى نبخشید. من صبر کردم تا ماه رجب، این ماه محترم الهى فرا رسید و آنگاه دست به دعا برداشتم و با حال خستگى و درماندگى خداى را بخواندم و تقاضا کردم که همهشان نابود و یکىشان نابینا و زمینگیر شود. خداى متعال دعایم را مستجاب فرمود و همهشان نابود شدند، جز این مرد که نابینا و خانهنشین شده است.
بارى در کرامت و فضیلت این ماه، امام صادق علیهالسلام نیز مىفرماید: آنگاه که قیامت برپا شود، منادى الهى فریاد زند: «أین الرجبیون؟» کجایند آنان که ماه رجب را گرامى داشتند و از آن بهرهها بردند؟ از آن انبوه جمعیت، گروهى برخیزند که نور جمالشان محشر را روشن کند. بر سر آنان تاجهاى شاهى که مرصّع به دُرّ و یاقوت است، قرار دارد و در طرف راست هر نفر از آنان هزار فرشته، در سمت چپ نیز هزار فرشته به او کرامت و تعظیم الهى را تبریک گویند. از جانب الهى ندا آید: بندگان و کنیزانم، به عزت و جلالم سوگند، شما را جاى و مقام گرامى و عطایاى فراوان دهم و شما را در جایى جاى دهم که از زیر آن نهرها جارى است و شما در آن جاوید خواهید بود؛ زیرا شما داوطلبانه براى من در ماهى که من بزرگش داشتم روزه گرفتید. سپس خطاب به فرشتگان فرماید: فرشتگان من! بندگان و کنیزان را به بهشت داخل کنید. در اینجا امام صادق علیهالسلام فرمود: این پاداش، براى کسى است که گرچه یک روز از اول یا وسط یا آخر ماه رجب را روزه بدارد (اقبال، ص630).
پیامبر در بیان عظمت و اهمیت ماه رجب مىفرماید: خداى متعال در آسمان هفتم فرشتهاى به نام «داعى» قرار داده است. هرگاه ماه رجب فرا رسد، آن فرشته دعوتکننده، هرشب تا به صبح گوید: خوشا به حال کسانى که به ذکر الهى مشغولند؛ خوشا به حال کسانى که با میل و رغبت تمام، رو به سوى درگاه خدا آرند. و خداوند مىفرماید: من همنشین کسى هستم که با من همنشین باشد، و مطیع کسى هستم که فرمان مرا ببرد و آمرزندهام کسى را که از من طلب آمرزش کند. این ماه رجب ماه من، بنده هم بنده من، و رحمت هم از آن من است؛ هرکس مرا در این ماه بخواند، پاسخ مثبت دهم؛ و هرکس از من چیزى بخواهد، به او عطا کنم؛ و هرکس از من هدایت جوید، هدایتش کنم (فضائل الاشهر، ص31).
یکى از کارهاى مهم و شایسته در ماه رجب، کمک به مستمندان است. امام صادق علیهالسلام از پدران گرامیاش از امام على علیهالسلام نقل مى کند که آن حضرت فرمود:...هرکس به خاطر خدا در ماه رجب صدقه بدهد، خداوند وى را آن چنان اکرام فرماید که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر قلب انسانى خطور کرده باشد (فضائل الأشهر، ص38).
اگر هیچ حادثهاى در ماه رجب رخ نمىداد، باز هم رجب ارزش خاص و ویژگى استثنائى خود را داشت؛ ولیکن حوادثى در آن به وقوع پیوسته که موجب شرافت و کرامت مضاعف این ماه شده است. آن حوادث عبارتند از: ولادت امام باقر علیهالسلام در اول رجب؛ ولادت امام هادى علیهالسلام در دوم یا پنجم رجب (بنابر روایتى)؛ ولادت امام جواد علیهالسلام در دهم این ماه؛ ولادت مبارک امام على علیهالسلام در خانه کعبه در سیزدهم ماه رجب، ده سال قبل از بعثت؛ شهادت امام کاظم علیهالسلام در بیست و پنجم این ماه؛ بیست و هفتم این ماه، عید مبارکى است؛ زیرا آخرین پیامبر برگزیده الهى حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله در این روز از جانب خداى متعال مأمور هدایت مردم و ابلاغ هدایت و رسالت الهى شد؛ اولین شب جمعه این ماه به نام لیلةالرغائب نام گرفته و... .
بندگان صالح و آگاه الهى، ماه رجب و شعبان را به عنوان زمینه و مقدمهاى جهت کسب آمادگى براى درک درست و شایسته ماه مبارک رمضان بهحساب مىآورند. براى آگاهى از برنامهها و عبادات و دعاهاى این ماه به کتب ادعیه چون «مفاتیح الجنان»، «اقبال الأعمال» و غیره مراجعه کنید.
کوتاه سخن اینکه رجب، عید اولیای الهى، بهار راز و نیاز و عبادت، موسم خضوع و خشوع به درگاه الهى، موعد حضور و خواستن، و زمان قرار صالحان با معشوقشان حق تعالى است. پیامبر گرامى و جانشینان به حق حضرتش سه ماه رجب، شعبان و رمضان را فراوان پاس مىداشتند و این سه ماه را به روزه مىگذراندند.
روز اول رجب و ولادت امام باقر علیهالسلام
امام باقر علیهالسلام فرزند امام سجاد علیهالسلام و فاطمه دختر امام حسن علیهالسلام است. چون نسب او هم به امام حسن و هم به امام حسین علیهماالسلام میرسد، به او لقب هاشمیٌ بین هاشمیَین، علویٌ بین علویَین و فاطمیٌ بین فاطمیَین دادهاند (مفید، الارشاد، ج۲، ص155 و 158).
بر پایه حدیث لوح که جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده، پیامبر اسلام پیش از به دنیا آمدن امام باقر علیهالسلام نام او را محمد و لقبش را باقر (شکافنده) قرار داده بود. او ملقب به «باقرالعلم»، «شاکر»، «هادی» و «امین» بود؛ اما مشهورترین لقبش «باقر» (شکافنده) است. یعقوبی مینویسد: «بدان سبب باقر نامیده شد که علم را شکافت». به گفته شیخ مفید امام باقر علیهالسلام در علم، زهد و بزرگواری از همۀ برادرانش برتر، و قدر و منزلتش بیشتر بود و همه او را به عظمت میستودند.
کنیۀ معروفش «ابوجعفر» است (طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص216) که در منابع روایی، بیشتر با عنوان ابوجعفر اول از وی یاد میشود تا ابوجعفر ثانی (امام جواد علیهالسلام).
ولادت و شهادت
امام باقر علیهالسلام در ۱ رجب ۵۷ق در مدینه به دنیا آمد. برخی ولادتش را ۳ صفر همان سال نقل کردهاند (مجلسی، بحارالانوار، ج۴۶، ص۲۱۲).
شهادت امام باقر علیهالسلام را در ۵۷ سالگی و در ۷ ذیالحجه ۱۱۴ق دانستهاند؛ البته برخی به جای ذیالحجه از ربیع الاول یا ربیع الثانی نام بردهاند (ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب علیهالسلام، ج۴، ص۲۱۰). همچنین نقلهای دیگری مبنی بر شهادتش در سالهای ۱۱۵ق، ۱۱۶ق و ۱۱۸ق وجود دارد (جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۳ش، ص۲۸۶).
شهادت امام باقر علیهالسلام در دوران خلافت هشام بن عبد الملک رخ داده است؛ زیرا هشام از سال ۱۰۵ تا ۱۲۵ق خلیفه بود و آخرین سالی که مورخان در شهادت امام باقر علیهالسلام نقل کردهاند ۱۱۸ق است. در اینکه چه فرد یا افرادی در قتل وی دست داشتهاند، نقلهای مختلفی وجود دارد. بعضی از منابع، شخص هشام بن عبدالملک را عامل شهادت او دانستهاند و برخی ابراهیم بن ولید را عامل مسمومیت وی معرفی کردهاند (طبری، دلائل الامامة، ص۲۱۶).
همسران و فرزندان
براساس منابع تاریخی امام باقر سه همسر و هفت فرزند داشت:
همسر | نسب | فرزندان |
ام فروه | دختر قاسم بن محمد بن ابیبکر | امام صادق علیهالسلام و عبدالله |
ام حکیم | دختر اسید ثقفی | ابراهیم و عبیدالله |
ام ولد | کنیز | علی، زینب و ام سلمه |
دوره امامت
امام باقر علیهالسلام در سال ۹۵ق پس از شهادت پدرش به امامت رسید و تا زمان شهادت (۱۱۴ق) امامت را بر عهده داشت. احادیث برجا مانده از پیامبر که در آنها به امامت وی پس از امام زین العابدین اشاره شده، از دلایل امامت او به شمار میآید.
حاکمان زمان امام باقر علیهالسلام
دوران امامت وی همزمان با پنج تن از خلفای بنی امیه بود:
- ولید بن عبدالملک (96-86ق)؛
- سلیمان بن عبدالملک (99-96ق)؛
- عمر بن عبدالعزیز (101-99ق)؛
- یزید بن عبدالملک (105-101ق)؛
- هشام بن عبدالملک (125-105ق).
در اعیان الشیعه آمده است که عبدالملک بن مروان به پیشنهاد امام باقر، اقدام به ضرب سکه اسلامی کرد. پیش از آن معاملات با سکههای رومی انجام میشد. از آنجا که این ماجرا در زمان امام سجاد علیهالسلام رخ داده، برخی پیشنهاد ضرب سکه را به امام سجاد علیهالسلام نسبت داده و برخی گفتهاند امام باقر علیهالسلام به دستور امام سجاد علیهالسلام این پیشنهاد را مطرح کرده است.
نهضت علمی
سستی پایههای حکومت امویان، برای امام باقر و امام صادق علیهماالسلام زمینهای را فراهم آورد که برای سایر ائمه فراهم نشد. این زمینه سبب شد تا امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بیشترین آرای فقهی، تفسیری و اخلاقی را در کتب فقهی و حدیثی از خویش بر جای گذارند. ازاینرو راویانی چون محمد بن مسلم ۳۰ هزار حدیث و جابر جعفی ۷۰ هزار حدیث از امام باقر نقل کردهاند.
مناظرات
- مناظره امام با اسقف مسیحیان؛
- مناظره با حسن بصری؛
- مناظره با هشام بن عبدالملک؛
- مناظره با محمد بن منکدر؛
- مناظره با نافع بن ازرق؛
- مناظره با عبدالله بن معمر لیثی؛
- مناظره با قتادة بن دعامة (کلینی، الکافی، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۳۱۱).
کتابشناسی
برخی از کتابهایی که درباره امام محمد باقر علیهالسلام منتشر شدهاند عبارتند از:
- پیشواى پنجم امام محمد باقر علیهالسلام ، گروه نویسندگان، قم، در راه حق، ۱۳۷۱ش (این کتاب به عربى و اردو ترجمه شده است)؛
- راویان مشترک فریقین از امام محمد باقر علیهالسلام، تهیهکننده مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم واحد تاریخ و سیره اهل بیت قم، ۱۳۷۳ش؛
- زندگانی حضرت امام محمد باقر علیهالسلام: گزیدهای از منتهی الامال محدث قمی، بهکوشش رضا استادی، قم، دفتر نشر برگزیده، ۱۳۸۰ش؛
- زلال معرفت: پژوهشی در زندگانی امام محمد باقر علیهالسلام، محمدباقر طاهری، قم، گلستان ادب، ۱۳۸۱ش؛
- شکافنده علوم امام محمد باقر علیهالسلام، گروه مؤلفان مجمع جهانی اهلبیت؛ ناظر منذر حکیم؛ با همکاری شهابالدین حسینی، مترجم کاظم حاتمی طبری، ۱۳۸۵ش؛
- پیام معصومین به انسانها و انسانیتها: امام باقر علیهالسلام، برگرفته از آثار محمدرضا حکیمی؛ تدوین سید محمدصادق حیدری، قم، دلیل ما، ۱۳۸۹ش؛
- شکافنده دانش: امام محمدباقر علیهالسلام، رسول جزینی، کانون اندیشه جوان، چاپ اول، ١٣٩٧ش (این اثر ١٨٤ صفحهای در سه فصل به توضیح زندگی علمی امام محمد باقر علیهالسلام پرداخته است).
0 نظرات