شهید رحیم کابلی

شهدای خان طومان

شهید رحیم کابلی متولد 11 مهر 1342 در بهشهر مازندران، از جوانان انقلابی بود که در سال‌های دفاع مقدس اوج جوانی‌اش را در جبهۀ نبرد حق علیه باطل گذراند. پس از پایان جنگ خدمتش را در نهاد انقلابی سپاه ادامه داد و در همین ارگان بازنشسته شد.

شروع جنگ در سوریه همزمان شد با دوران بازنشستگی او، اما این موضوع دلیلی نشد تا شهید کابلی لباس رزم را از تن در بیاورد و خود را به معرکۀ جنگ با تروریست‌ها رساند. وی به همراه تعدادی از همرزمان خود در اردیبهشت 95 پس از یک درگیری سخت و نابرابر در خان طومان سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش به وطن بازنگشت.

همسر شهید

اول برای برگشتنش دعا می‌کردم ولی به خواب عروسم آمد و گفت: «دعا نکنید جنازه‌ام برگردد، جایم خوب است و در کنار مادر سادات، حضرت فاطمه علیهاالسلام هستم» از آن شب دیگر از خدا بازگشت به خانه‌اش را طلب نکردم و به خشنودی او راضی هستم.

در زمان جنگ تحمیلی با رزمنده‌های علی آباد کتول در یک گردان بود و با همسر خواهرم رفاقت داشت و آشنایی ما نیز از همان جا آغاز شد.

بعد از جنگ وقتی برای دیدن خانواده‌ام به علی آباد کتول می‌آمدیم، حاج رحیم به دیدار پدر و مادران شهدای همرزمش می‌رفت. هیچ وقت ندیدم که خانوادۀ شهدا را فراموش کند.

حاج رحیم طاقت رفتن یک خار در پای فرزندانش را نداشت، وقتی در بستر بیماری بودم، همۀ کارهای منزل را ایشان انجام می‌دادند. اگرچه در این سال‌های زندگی شاید بیشتر از 5 سال در منزل حضور نداشت، اما حضورش در مراسم‌های معنوی شهدا، سخنرانی یادواره‌ها و اردوی راهیان نور پر رنگ بود و به من می‌گفت: «شما هستید خیالم از منزل و تربیت فرزندانمان راحت است.»

همسرم قول داده بود که هیچ وقت تنهایم نمی‌گذارد، باور داشتم و دارم که سرش برود قولش نمی‌رود، برای همین است که صدایش را می‌شنوم و بودنش را در کنارم احساس می‌کنم.

در منزل ما همیشه از شهادت با شوق صحبت می‌شد و حاج رحیم بارها به من گفته بود که همسر شهیدی به تو می‌آید، یک بار همسرم رو به من گفت: «اگر شهید بشم و جسدم را بیارن شما چه کار می‌کنید؟» به او گفتم: «در منزل با تو وداع می‌کنم، اگه شما سر نداشتید، نزد امام حسین علیه‌السلام و اگه دست در بدن نداشتید، نزد حضرت ابوالفضل علیه‌السلام و اگه پیکرتون برنگشت نزد حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام رو سفید میشم.»

هوای ما را خیلی داشت، سوریه که بود روزی چندین بار با ما تماس می‌گرفت و حالمان را جویا می‌شد. حتی پنج شنبه 17 اردیبهشت، زمان آغاز عملیات با ما تماس گرفت و خداحافظی کرد و گفت شب دوباره تماس می‌گیرد، ولی دیگر صدای زنگ تلفن به گوش نرسید و فردای آن روز خبر شهادت ایشان را شنیدیم.

وقتی خبر شهادتش آمد، سجدۀ شکر به جا آوردم، چون خودش سفارش کرده بود. از شهادتش ناراحت نشدم به این دلیل که همسرم به آنچه که لیاقتش را داشت رسیده بود.

حاج رحیم یک مرد واقعی و دوستدار اسلام و حضرت زینب علیهاالسلام بود، همرزمش می‌گفت: «او روزها را در سوریه روزه می‌گرفت»، زمانی که پسرم تصویر لحظۀ شهادتش را نشانم داد، به او گفتم: «مطمئنم که بابا اون روز هم روزه بوده است».

وصیتنامۀ شهید حاج رحیم کابلی

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

خدمت برادران و خواهران خوب و با ایمانی‌ام سلام‌ علیکم

چند وقتی بود که می‌خواستم مطالبی را برایتان بنویسم که نشده بود، الان که این فرصت در حرم باصفای امام مهربانی‌ها حضرت علی‌ بن موسی الرضا علیه‌السلام فراهم شده چند خواهش و تمنا از شما دارم.

اولاً همۀ شما را سفارش می‌کنم در گفتار و عمل پشتیبان ولایت فقیه باشید. دوست را شناخته و با او هماهنگ باشید و همراه. مراد از دوست کسانی هستند که به معنای واقعی با تفکرات امام و شهدا ولایت همراهند.

دشمن را شناخته و از آنها بیزاری بجویید در گفتار و رفتار، دشمن با شیطان بزرگ آمریکاست و طرفداران آمریکا.

شب‌های جمعه مرا هم به یاد بیاورید و در حق بنده دعا کنید. تمامی کوتاهی‌ها و بی‌ادبی‌هایم را ببخشید.

در مراسم اهل البیت جشن میلاد و شهادت، از امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف غافل نشوید. امام را دعا کنید و شهدا را نیز همچنین. لحظه‌ای از ولایت غافل نباشید و در همۀ احول آقا را دعا کنید.

نماز شب اول قبرم را بخوانید. بر سر مزارم حاضر شوید و دعام کنید.

اگر برایتان مقدور است مراسم محرم (سه شب اول محرم) و مراسم شب 28 صفر منزل ما فراموش نشود. مخلص تمام پاسداران و بسیجیان ولایی و هیأتی‌های ولایی هستم.

محضر همۀ آنها عرض ادب و سلام و احترام دارم به ویژه اعضای هیأت بیت‌النور، حضرت رقیه علیهاالسلام، منتظران مهدی، خاتم الانبیاء، محبان رضا علیه‌السلام و بسیاری از هیأت‌های دیگر.

در صورت رضایت هر بزرگواری که می‌تواند برایم یک روز روزه و 17 رکعت نماز (یک روز کامل) به جا آورد ممنون می‌شوم.

محل دفن بنده برابر نظر همسر محترمه‌ام

روی قبرم بنویسید فدایی ولایت، نوکر حرم.

نمازم را امام جمعۀ محترم بهشهر حجت‌الاسلام و المسلمین حاج آقا جباری بخوانند.

خدایا خدایا تو را به جان مهدی، خامنه‌ای امام مرجع عالی مقام به لطف خود نگه‌دار.

سلام و درود بر امام راحل و جمیع شهدای گلگون کفن و تمامی پاسداران و بسیجیان و رهروان مخلص ولایت.

التماس دعا

9 آذر 94 ـ 18 صفر 1437

مشهدالرضا علیه‌السلام

 

0 نظرات

ارسال نظرات