پیکسل خادم الشهدا

پیکسل خادم الشهدا

(4)

پیکسل با دو روی فلزی، که در دو سایز مختلف چاپ می شود. این نمونه به راحتی با دستمال نم دار تمیز شده و قابل شست‌وشو می باشد . شما می توانید این دایره فلزی کوچک را، با سنجاق، کلیپس یا مگنتی که پشت خود دارد، به هر جایی که بخواهید (کوله پشتی، کیف، لباس و ....) وصل نمایید.

نوع پیکسل:
سایز پیکسل:
جنس رویه:
4,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 1377
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
10 امتیاز با خرید این کالا

اطلاعات بیشتر

اندازه‌ها و اشکال پیکسل

پیکسل سوزنی ابعاد و انواع مختلفی دارد؛ چه از نظر ظاهری که اندازه‌های کوچک و بزرگ و گاهی مربع و مستطیل دارد که البته مثل پیکسل دایره‌ای محبوب نیستند و چه از نظر محتوایی که از تصاویر فانتزی، نوستالژیک، مذهبی و تایپوگرافی تشکیل شده است! با وجود اینکه پیکسل‌ها کابرهای زیاد و مهم دارند، اما این محصول بسیار با صرفه بوده و همچنین در کمتر از چند دقیقه ساخته می‌شود.

کاربرد پیکسل سوزنی

این محصول برای کودکان بسیار جذاب است. تصور کنید که تصویر تمام شخصیت‌های کارتنی مورد علاقه کودک شما روی کیف مدرسه او باشد یا برای تشویق به کارهای خوب، آنها را هدیه بگیرد. بسیار برای آنها خوشحال کننده است.

کاربرد دیگر پیکسل به عنوان گیفت و هدیه در مراسمات و همایش‌ها و نمایشگاه‌های بزرگ است که معمولاً با بررسی علایق عموم جامعه تعدادی تصویر با مفاهیم مهم روز تولید می‌کنند و به افراد هدیه می‌دهند که علاوه بر جلب رضایت مشتریان، برند خود را در ذهن آنان نهادینه می‌کنند تا روزها و یا سال‌ها بعد، اگر این افراد به محصولات آنها نیاز داشتند اولین برند که به ذهشان می‌رسد نام آنها باشد.

در استارت اپ‌ها و گروه‌های مردمی و در بین جوانان پیکسل‌ها کاربرد بیشتری دارند. البته نباید فراموش کرد که پیکسل‌ها بر خلاف بج‌ها می‌توانند به عنوان یک هدیۀ هنری یا یک وسیلۀ هنری و زیبا مورد استفاده قرار بگیرند. شما می‌توانید عکس عزیزانتان یا افراد مورد علاقه‌تان و یا بخشی از یک شعر دوست داشتنی و جملات زیبا را در قالب یک پیکسل چاپ کنید و بر روی لباس یا کیف یا روسری و یا دکور وسایل شخصی و یا حتی روی یخچال نصب کنید.

 

 

من معتقدم که اندر آن ســــرّی هست     دانی که خدا چرا تو را داده دو دست؟

دســت دگـر ز بی‌کسـان گیـری دســـــت     یک دست به کار خویشــتن پرداختــــن

مفهوم خدمت‌رسانی

مفهوم گستردۀ خدمت‌رسانی را در متون دینی می‌توان در لابه‌لای مفاهیمی از قبیل: تلاش در برآوردن نیازهای مؤمنان، ادخال سرور در قلوب آنان، احسان، اهتمام به امور مسلمانان، اعانت مسلمین، یاری رساندن به گرفتاران، گشودن گرفتاری مؤمنان و مانند آن جست‌وجو کرد.

این مفهوم گسترده شامل سود رسانی افراد نسبت به یکدیگر و یا هم‌نوعان می‌شود و به صورت وام دادن، سیر کردن، پوشاندن، رفع گرفتاری از یکدیگر و نیز همکاری زن و شوهر در محیط خانه و خدمات عام المنفعه از قبیل مدرسه سازی، تأسیس دانشگاه، ساختن خوابگاه‌های دانشجویی، وقف کردن اموال برای محرومان و اقشار آسیب‌پذیر و... بروز می‌کند، چنان که خدمتگزاری به مردم در نظام دینی به صورت نهادینه شده نیز نوعی دیگر از مصادیق خدمت‌رسانی است.

حکومت دینی، مسئولیت‌ها و خدمت‌رسانی

فلسفه وجودی حکومت دینی و حاکمیّت اسلامی، برقراری عدالت و خدمتگزاری به مردم، به ویژه محرومان و پابرهنگان است تا اینکه تحت حمایت این حاکمیت، زندگی سالمی داشته، در آسایش و امنیت به سر برند، ستمی بر آنان روا نشود، حقی از آنها ضایع نگردد و به عزت و اقتدار اسلامی برسند.

واگذاری و پذیرش مسئولیت‌ها در اسلام، در راستای استقرار و گسترش عدالت اجتماعی و خدمت‌رسانی به هم‌نوعان در همۀ عرصه‌های اجتماعی است و «مسئولیت» در نگرش اسلامی بار امانتی سنگین بر گرده افراد است که اگر نتوانند به شکل شایسته به مقصدش برسانند و حقش را ادا کنند، سخت مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. امام علی علیه‌السلام در نامه 5 نهج البلاغه به اشعث به قيس نوشت: «وَ اِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لکِنَّهُ فی عُنُقِکَ اَمانَةٌ...»؛ همانا مسئولیت [و منصب] تو، طعمه و شکار نیست، بلکه بار امانتی در گردن تو است.

هر چه مقام و جایگاه بالاتر و مهم‌تر، وظیفه خدمتگزاری بیشتر و سنگین‌تر! بر همین مبنا وظیفۀ پیامبران الهی در قبال مردم بالاترین بود و خدماتشان شایان توجه‌تر. اولیای گرامی اسلام و پیشوایان دینی نیز این گونه بوده‌اند. زندگی آن بزرگواران مملو از خدمات شایسته به بشریت از زمان حضور و تا همیشه تاریخ است و هر کدام در این میدان صحنه‌هایی بس بزرگ و با شکوه از حماسه و ایثار خلق کرده‌اند.

رهبران الهی نیز که مشروعیت حاکمیت خویش را از کانال الهی دریافت کرده‌اند و بازوان اجرایی‌شان و زنجیره‌ای که به آنان وابسته است همه و همه بایستی این گونه باشند. چنان که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی قدس‌سرّه این‌گونه بود و می‌فرمود: «من خادم شما هستم. من خادم ملت هستم، من آمده‌ام که بزرگواری شما را حفظ کنم. من آمده‌ام که دشمنان شما را زمین بزنم. من آمده‌ام که ملّت را یک ملّت مستقل کنم. ... به من اگر خدمتگزار بگویند بهتر از این است که رهبر [بگویند].

امام حسین علیه‌السلام در بیان این نکتۀ مهم چنین می‌فرماید: «اِنَّ حَوائِجَ النّاسِ اِلَیْکُمْ مِنْ نِعَمِ اللّهِ عَلَیْکُمْ فَلا تَمُلُّوا النِّعَمَ»؛ همانا نیازمندی‌های مردم به شما از نعمت‌های خدا بر شماست. بنابراین از این نعمت‌ها دلگیر نشوید.

خدمت‌رسانی، ارزشی اخلاقی

بدون تردید خدمت به بندگان خدا یک ارزش صددرصد اسلامی و اخلاقی است. آیات و روایات فراوانی درباره‌اش وارد شده است. سیره عملی رسول اکرم و امامان معصوم علیهم‌السلام نیز به خوبی گویای آن است و شاید عملی ارزشمندتر از خدمت به خلق در گفتار و سیره آن بزرگواران نیابیم. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را در ردیف ایمان به خدا آورده می‌فرماید: «دو خصلت است که چیزی بالاتر از آن دو نیست؛ یکی ایمان به خدا، دیگری سود رساندن به بندگان خدا.»

حضرت علی علیه‌السلام نیز می‌فرماید: «به همۀ مردم نیکی کن؛ چرا که ارزش هیچ عملی در پیشگاه خداوند سبحان با فضیلت کارهای نیک برابری نمی‌کند.»

از نظر ارزشی و حسن فعلی کمتر عملی به پای خدمت به مردم می‌رسد. از نظر حسن فاعلی نیز هر کس برای اجتماع و مردم سودمندتر باشد از بهترین مردم به حساب می‌آید. از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله پرسیدند: «خدا چه کسی را بیشتر دوست دارد؟» فرمود: «کسی که برای دیگران سودمندتر باشد.» علی علیه‌السلام می‌فرماید: «اَفْضَلُ النّاسِ اَنْفَعُهُمْ لِلنّاسِ»؛ بهترین مردم کسی است که برای مردم مفیدتر باشد.

امام صادق علیه‌السلام کسانی را که مرجع مردم در گرفتاری‌ها و مشکلات هستند، مؤمن حقیقی شمرده می‌فرماید: «خداوند در روی زمین بندگانی دارد که مردم در انجام خواسته‌های دنیایی و آخرتی خود به آنان پناه می‌برند. آنها مؤمنان حقیقی و روز قیامت در امانند.»

خدمت‌رسانی در آثار مکتوب علمای اخلاق در شمار فضیلتی اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است. از جمله مرحوم نراقی در جامع السعادات روایات متعددی درباره این موضوع آورده و در مقابل، بی اعتنایی به امور مسلمانان، ترک یاری و سهل‌انگاری در آن را از صفات رذیله و دلیل ضعف ایمان دانسته و آن را نتیجۀ کینه و دشمنی، کسالت، حسادت، بخل و ضعف نفس انسان شمرده است.

معیارهای ارزشمندی

در ارزشمندی خدمت‌رسانی می‌توان معیارهای زیر را برشمرد:

  1. ارزش ذاتی: براساس آیات و روایات، اصل خدمت‌رسانی کاری پسندیده، عقلایی و تحسین برانگیز، همچنین کاری ماندگار و دارای اثری جاودان است. از قرآن کریم (آیۀ 17 سورۀ مبارکۀ رعد) استفاده می‌شود که آنچه به سود مردم باشد جاودانی و آنچه سودمند نباشد، همانند کف روی آب از بین رفتنی است.

امام صادق علیه‌السلام در تفسیر آیۀ 31 سورۀ مبارکۀ مریم که دربارۀ حضرت عیسی علیه‌السلام نازل شده می‌فرماید: «مقصود از «جَعَلَنی مُبارَکاً» این است که خداوند او را برای مردم بسیار سودمند قرارداد.»

پیامبر اکرم این سودرسانی را عملی شایسته و ریشۀ عقلانیت شمرده، می‌فرماید: «ریشۀ عقلانیت پس از دین (و ایمان به خدا) عبارت است از بشر دوستی و نیکی به مردم؛ اعم از نیک و بد.»

  1. حسّ نوع دوستی: معیار دیگر ارزشمندی خدمت‌رسانی، حس نوع دوستی و خیرخواهی است. عواطف انسان دوستانه حکم می‌کند که خدمت به هم‌نوعان، به فریاد آنان رسیدن، رفع گرفتاری آنان و شاد کردن آنان کاری بسیار پسندیده و اخلاقی است.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرماید: «مؤمنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار درد می‌شود، سایر اعضا از راه تب و بیداری و ناراحتی همدردی خود را با آن عضو ابراز می‌دارند و به کمکش می‌شتابند.

  1. بهره‌های دنیایی: معیار دیگر ارزشمندی خدمت‌رسانی، آثار و برکاتی است که در همین دنیا از آن به دست می‌آید. در پرتو خدمت‌رسانی، جامعه اسلامی بهره‌مند می‌گردد و برکات بر مسلمانان سرازیر شده، به نظم، امنیت، آرامش و رفاه می‌رسند. خود خدمتگزاران نیز اعتبار اجتماعی پیدا می‌کنند، مورد ستایش و تحسین مردم قرار می‌گیرند، حمایت و یاری مردم را به خود جلب می‌کنند، آوازه آنان بلند می‌شود و از رهاوردهای دیگر خدمت‌رسانی در همین دنیا برخوردار می‌شوند.
  2. پاداش‌های اخروی: در این زمینه روایات فراوانی وجود دارد. پاداش‌هایی از قبیل آمرزش گناهان، ورود به بهشت، دریافت مدال و درجه بهشتی، ثبات قدم و ایمنی در قیامت، برخورداری از شفاعت و غیر اینها بیانگر میزان ارزندگی خدمتگزاری است.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هر مؤمنی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد، خداوند برای هر قدمی یک ثواب می‌نویسد و یک گناه از او کم می‌کند و یک درجه در بهشت به مقام او می‌افزاید.»

         5. قرب الهی: خدمت‌رسانی یکی از بهترین راه‌های تقرب به خدای سبحان است. هر کاری که انسان را در رسیدن به این کمال یاری کند ارزشمند است. امام صادق علیه‌السلام به یکی از یارانش فرمود: «بر تو باد که برای خدا خیرخواه بندگانش باشی و بدان که هیچ گاه خدا را به کاری برتر از این دیدار نخواهی کرد.»

         6. هماوردی با اعمال عبادی: معیار دیگر برای بیان ارزشمندی خدمت‌رسانی آن است که در پاره‌ای روایات برای خدمت‌رسانی، ارزشی همسان و حتی بالاتر از برخی عبادات در نظر گرفته شده است.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «کسی که برای برآوردن حاجت برادر مؤمن خود بکوشد، مانند آن است که نُه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد، به گونه‌ای که روزها را به روزه‌داری و شب را به شب زنده‌داری بگذراند.»

آداب خدمت‌رسانی

خدمت‌رسانیِ ارزشمند آدابی دارد که برخی از آنها را به اختصار بیان می‌کنیم.

1 ـ اخلاص: ممکن است عملی در ظاهر خدمت محسوب شود؛ ذات آن عمل کاری پسندیده و عقلایی باشد، از عواطف انسان دوستانه ناشی شود، آثار و برکاتی داشته باشد و تحسین دیگران را نیز برانگیزد، ولی نزدیک کننده انسان به خدا نبوده، در رساندن انسان به کمال بُرد نداشته باشد. چنین عملی از دیدگاه اسلام چندان ارزشی ندارد. بنابراین میزان ارزشمندی خدمتگزاری به نیت و انگیزه بستگی دارد. هرچه انگیزه خالص‌تر باشد، عمل ارزشمندتر خواهد بود. کارهایی که با «صبغه الهی» رنگ‌آمیزی شده ارزشمندتر، اثرگذارتر و ماندگارتر است. به همین دلیل «حُسْن فعلی» در ارزش‌گذاری عمل به تنهایی کفایت نمی‌کند، آنچه مهم‌تر است «حُسن فاعلی» است. عمل بایستی از پشتیبانی جانی سالم، اندیشه‌ای الهی و دستی رحمانی برخوردار باشد تا بالا رود و صاحبش را با خود به همراه ببرد؛ چرا که خدمت‌رسانی عرصه بروز ادب با ربّ الارباب است و صبغه الهی دادن به کارها. برای کسی که با خدا معامله می‌کند توقّع شنیدن تعریف و تمجید دیگران نیز دور از شأن است.

شکوه این ادب در ایثارگری امام علی علیه‌السلام و خاندان بزرگوارش در دستگیری از مسکین، یتیم و اسیر به خوبی تجلّی کرده که داستانش را خداوند سبحان در سورۀ «هَلْ اَتی» به نمایش گذاشته است.

حضرت علی علیه‌السلام شرط اوج گرفتن عمل و قبولی آن را اخلاص برمی‌شمارد. البته خدماتی که کارگزاران و خدمتگزاران مردم در نظام اسلامی انجام می‌دهند خواه ناخواه در معرض دید مردم قرار می‌گیرد و مردم از کمّ و کیف آن مطّلع می‌شوند. طبیعی است که از آنها مسرور گردند و خدمتگزاران نظام را مورد تحسین و ستایش قرار دهند، ولی باید توجه داشت که این سرور و شادمانی مردم و تحسین و ستایش آنان، مادامی که انگیزۀ اصلی خدمتگزاران، خدا و تحصیل رضایت او باشد و در اصل عمل و کیفیت آن تأثیری نکند، خللی در اخلاص ایجاد نمی‌کند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در روایتی ستایش مردم در این‌گونه موارد را مژدۀ دنیایی مؤمن برشمرده که به صورت نقد نصیب او می‌شود و فرموده: «مژدۀ دیگرش در آخرت است که پاداش‌های اخروی را برایش بشارت می‌دهند.» حال اگر عملی به ظاهر خوب و پسندیده از جانی ناسالم، اندیشه‌ای ناپاک و توأم با ریاکاری و خودنمایی صادر شود و چنان بُردی نداشته باشد که انجام دهنده را به خدا نزدیک‌تر کند، چنین کاری آفت زده است و چندان ارزشی ندارد.

بنابراین میزان ارزشمندی عمل به نیّت و انگیزۀ انجام دهندۀ آن وابسته است. کارهای نیک ریایی که انسان برای رضایت نفس خود انجام می‎دهد یا متوقع پاداشی است، ارزشی در پیشگاه خداوند و اثری در تربیت و سعادت و کمال صاحبش ندارد!

حال، چه کنیم که در این مسیر گام برداریم و کارهایمان را به گونه‌ای انجام دهیم که هم خود قبول درگاه الهی گردند و هم ما را به خدای سبحان نزدیک کند؟ این کار به دیدبانی، مراقبت شدید و رعایت کردن اخلاق و آداب اسلامی نیازمند است؛ بایستی به گونه‌ای خدمت کنیم که بتوانیم رضایت خداوند را جلب نماییم و هیچ انگیزه‌ای را جز رضای او در انجام کارها دخالت ندهیم.

2 ـ توکّل: سامان یافتن کارها و نتیجه دادن آنها گذشته از تلاش و اخلاص، به توکل انسان به خداوند بستگی دارد. در امر خدمت‌رسانی باید بر خداوند توکل کرد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله تفسیر توکل را از جبرئیل پرسید! جبرئیل فرمود: «معنای توکّل این است که انسان یقین کند به اینکه سود و زیان و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آنها نا امید بود. اگر بنده‌ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و به غیر خدا چشم طمع نداشته باشد، این همان توکل بر خداست.»

حضرت علی علیه‌السلام به امام حسن مجتبی علیه‌السلام فرمود: «در همۀ امور، نفس خود را به خدا پناهنده دار؛ زیرا در پرتو این پناهندگی، خود را به پناهگاهی مطمئن و نیرومند سپرده‌ای!»

3 ـ عبودیت و بندگی: ادبِ دیگر خدمت‌رسانی آن است که خدمت به خلق، انسان را غافل از خدای سبحان و مطیع شیطان نکند؛ در عین سودرسانی به خلق از خالق نبُرد. در متن مردم باشد و در محضر خدا. در خدمت مردم باشد و مطیع فرمان خدا.

سودرسانی به مردم اگر با انگیزۀ الهی انجام بگیرد عبادت است؛ لیکن شرط است که خدمتگزار برای عبودیت، انجام تکالیف شرعی و انس و خلوت با خدا بهترین ساعات شبانه روزش را اختصاص دهد و خدمت‌رسانی او را از انجام فرایضش باز ندارد! همین ارتباط و توجه و انس الهی است که شور و نشاط می‌آفریند و انسان را در مسئولیت‌های اجتماعی موفق می‌کند. حضرت علی علیه‌السلام به مالک اشتر توصیه می‌کند: «نیکوترین وقت‌ها و بهترین ساعات شب و روزت را برای خود و خدای خود انتخاب کن، اگرچه همۀ وقت برای خداست، اگر نیّت درست و رعیّت در آسایش قرار داشته باشد.»

از کارهایی که به خدا اختصاص دارد و باید با اخلاص انجام دهی، انجام واجباتی است که ویژه پروردگار است، پس در بخشی از شب و روز، وجود خود را به پرستش خدا اختصاص ده و آنچه تو را به خدا نزدیک می‌کند بی‌عیب و نقصانی انجام ده، اگر چه دچار خستگی جسم شوی.

4 ـ محبت به مردم: مردم عایله خدایند و خدا دوست داشتنی و عشق ورزیدنی است. کسی که می‌خواهد از طریق سودرسانی به عایله خدا به معشوقش برسد، باید دلش را از هرگونه کینه و دشمنی با مردم تهی و در عوض آن را سرشار از محبّت به آنان سازد. این ادب در روایتی قدسی در بیان خداوند چنین آمده است: «اَلْخَلْقُ عِیالی، فَاَحَبُّهُمْ اِلَیَّ اَلْطَفُهُمْ بِهِمْ وَ اَسْعاهُمْ فی حَوائِجِهِمْ»؛ مردم عایله و جیره‌خواران منند، محبوب‌ترین آنها نزد من کسی است که به عایله‌ام مهربان‌تر و در برآوردن نیازمندی‌هایشان کوشاتر باشد.

وقتی خدمت‌رسانی با مهر و محبت همراه گردد، مشکلاتِ خدمت رساندن هم آسان‌تر می‌شود و تحمل سختی‌های این راه سهل‌تر می‌گردد. خدمت‌رسانی گرچه با توکّل بر خدا و از روی اخلاص انجام گرفته، امّا مهربانی و محبت مردم، دشواری‌های راه را به همواری بدل می‌کند.

5 ـ عدل و انصاف با مردم: از آداب آن است که از رفیق‌بازی، ملاحظه دوستان، فرزندان و مریدان و ستم روا داشتن بر دیگران به شدّت برحذر باشد و از تبعیض میان ارباب رجوع، فرق گذاشتن، موافق و مخالف درست کردن و پایمال کردن حقوق دوری کند. در عهدنامه علوی می‌خوانیم: «نسبت به خدا، مردم، نزدیکان و هواداران خود در رابطه با نوع برخورد و ادای حقوقِ آنان، انصاف را از نظر دور مدار وگرنه ستمکار خواهی بود، ... و چیزی در تغییر نعمت و دوری از رحمت الهی مؤثرتر از ستمگری نیست؛ زیرا خدا دعای ستمدیدگان را می‌شنود و در کمین ستمکاران است و انتقام آنان را خواهد گرفت.

6 ـ ارتباط مستقیم با مردم: از دیگر آداب خدمت‌رسانی مسئولان، حضور در متن مردم، ارتباط مستقیم با آنان، شنیدن درد دل‌هایشان و گرهی از کارشان گشودن، ریاست‌ها و مدیریت‌ها را استحکام و تداوم می‌بخشد و ایام تصدّی خادمان به مردم را قرین شور و نشاط.

7 ـ تواضع و گشاده‌رویی: مسئولان موظفند بر اساس آموزه‌های دینی این ادب اسلامی را به خوبی مراعات کنند. خودپسندی، تکبّر، ترش‌رویی و کج‌خلقی نفرت‌انگیز است و مردم را نسبت به نظام اسلامی مأیوس می‌کند و منکری بالاتر از مأیوس کردن دل‌های امیدوار مردم نیست.

فروتنی، اخلاق کریمانه و نرم‌خویی با مردم، شمیم جانشان را می‌نوازد و به زندگی امیدوارشان می‌سازد.

8 ـ استقامت در کار: بدون تردید خدمت‌رسانی شایسته به مردم با مشکلات و سختی‌های بسیار توأم است. مسئولان و کارگزاران نظام اسلامی نباید از این مرارت‌ها بهراسند. آنان باید از هجوم کارها و مواجهه با کثرت ارباب رجوع ملول و آزرده‌خاطر نشوند و همۀ آنها را به دیدۀ لطف و عنایت و نعمت از جانب پروردگارشان بدانند و با سودرسانی به خلق خدا رضایت خالق را جلب کنند.

اگر کسی بخواهد بر کارها مسلّط شود و به گونه‌ای شایسته سامانش دهد، بایستی بر رَخْش چالاک صبوری سوار شود و پیش بتازد. صبر و استقامت است که ناگواری‌های کار را در کام انسان گوارا می‌سازد.

9ـ تحمّل نیش و نوش‌ها: در خدمت‌رسانی، گذشته از تحمل سختی کار و استقامت در خوب انجام دادن آن، تحمّل نیش‌ها، زخم زبان‌ها و نسبت‌های ناروا و فرو خوردن خشم در این هنگام بسیار ضروری است. کسی که حلیم و خویشتن‌دار نباشد و با شنیدن حرفی از کسی زود از کوره در رود، رنگ ببازد و رو ترش کند، نخواهد توانست توفیقی در خدمتگزاری به دست آورد. یکی از توصیه‌های امام علی علیه‌السلام به «حارث همدانی» این است که می‌فرماید: «خشم خود را فرونشان، هنگام توانایی (از کیفر) بگذر، در وقت غضب خویشتن‌دار باش و با وجود تسلّط داشتن (از انتقام) دوری کن تا پاداش نیکو برایت باشد.»

10 ـ وفا به عهد و پیمان: خداوند متعال سفارش فراوان به وفای به عهد می‌کند و تخلّف نکردن از عهد و پیمان را در چهار آیۀ قرآن کریم جزو ویژگی‌های خود برمی‌شمارد؛ «اِنَّ اللّهَ لا یُخْلِفُ الْمیعادَ.» بدیهی است خدمت‌رسانی چه در بعد فردی و چه اجتماعی و چه از موضع مقام و مسئولیت، هرگز نباید با وعده‌های پوچ همراه باشد. فرد خدمت‌رسان تنها به اموری وعده می‌دهد که مطمئن است می‌تواند از عهدۀ آن برآید. انسان‌های بی شخصیّتی که برای رسیدن به آرزوهای خود، وعده‌های توخالیِ خدمت‌رسانی می‌دهند و به جای عمل، به شعار روی می‌آورند، هرگز در شمار خدمت‌رسانان واقعی قرار نمی‌گیرند.

11 ـ پرهیز از منّت‌گذاری: ادب اسلامی اقتضا می‌کند برای کارهای نیکی که انسان انجام داده بر کسی منّت ننهد و به رُخش نکشد؛ چرا که این عمل کار نیک را از ارزش می‌اندازد. خدمت‌رسانی بی‌منّت به مردم شکر نعمتی است که خدا به خدمتگزاران داده است.

12 ـ پرهیز از مردم‌آزاری و ایجاد مزاحمت: مردم‌آزاری تنها این نیست که ارباب رجوع را معطّل و بلاتکلیف بگذاری یا کارش را به بهانه‌های واهی به امروز و فردا بیندازی یا جواب سربالا به او بدهی و مانند اینها؛ بلکه گاهی بی‌اعتنایی و تحویل نگرفتن، در برابر سخنانش سکوت کردن و پاسخش را ندادن، با بی‌رغبتی کارهایش را پیگیری کردن نیز مردم‌آزاری است.

13 ـ مشکل گشایی: مشکل گشایی، برطرف کردن غم و اندوه، برآوردن نیازهای مردم و شاد کردن آنان از بهترین شیوه‌های خدمت‌رسانی است که در سیرۀ پیشوایان معصوم به وفور دیده می‌شود.

سعید بن قیس همدانی گوید: روزی در شدت گرما امیرمؤمنان علیه‌السلام را کنار دیواری دیدم. عرض کردم: اماما! در این ساعت و هوای گرم اینجا چه می‌کنید؟ فرمود: «تنها به این دلیل از خانه خارج شده‌ام که ستمدیده‌ای را یاری برسانم و یا به فریاد بیچاره‌ای برسم!»

اگر سری به ادارات بزنید خواهید دید که هر کدام روزانه رقم بالایی ارباب رجوع دارند. پذیرش این خیل عظیم جمعیت، شنیدن درد دل‌هاشان، پاسخگویی مناسب و رفع مشکل آنان در فرهنگ اسلامی بر بسیاری از عبادت‌های مستحب ترجیح دارد.

امام حسن علیه‌السلام مشغول طواف خانه خدا بود که شخصی به آن حضرت مراجعه و درخواست کمک کرد. امام علیه‌السلام طواف را رها کرد و به حل مشکل او پرداخت. شخصی اعتراض کرد و گفت: «آیا طواف خانه خدا را به خواهش یک نفر، ترک می‌کنی؟» حضرت پاسخ داد: «چرا چنین نکنم؟ پیامبر اکرم فرموده است: «هر کس در پی حاجت برادر مسلمانش برود و آن را برآورده سازد، ثواب یک حج و عمره دارد و اگر برآورده نشد، ثواب عمره دارد.» من هم ثواب حج و عمره را بردم و هم بازگشته به طوافم می‌رسم.»

14 ـ آداب دیگر: افزون بر آنچه ذکر شد، آداب دیگری نیز در خدمت‌رسانی وجود دارد که اهتمام در پیشی گرفتن کارهای خوب و کوچک شمردن کارهایی که در برآوردن نیازهای مردم انجام می‌شود، از جملۀ آنهاست. دولتمردان و خدمتگزاران هر چه در قبال ملّت قهرمان و نمونه ایران انجام دهند کم است. نباید این احساس به فرد دست دهد که برای مردم بسیار کار کرده است. تکالیف، بسیار سنگین و پاسخگویی در پیشگاه پروردگار نیز بسی دشوار است.

ادب دیگر، تظاهر نکردن به کارهاست. لزومی ندارد به رخ مردم کشیده شود. اگرچه موارد گوناگون و گاهی بیلان کار دادن برای تنویر افکار عمومی و یا جهات دیگر ضروری است.

آثار تربیتی خدمت‌رسانی

الف ـ آثار فردی

1 ـ پرورش روحی و تکامل معنوی؛ بدون تردید خدمت به خلق از جمله بهترین راه‌های سلوک الی الله و رسیدن به قرب الهی است. از آموزه‌های اسلامی در این باره استفاده می‌شود که خدمت به مسلمانان و انسان‌ها سبب تکامل روحی و معنوی انسان می‌شود. اسلام از پیروانش خواسته تا نفوس خود را با خدمت مخلصانه به مردم تکامل بخشند. از این رو در پاره‌ای از روایات چنین کاری عبادت شمرده شده و خدمتگزاران محبوب‌ترین مردم معرفی شده‌اند. در واقع راز و رمز محبوبیّت در پیشگاه خداوند همین است که انسان به مردم خوبی کند و در رفع مشکلات آنان بکوشد تا رضایت خداوند جلب شود و دست انسان را بگیرد و به خواسته‌های درونی‌اش برساند.

2 ـ نشاط معنوی؛ اثر وضعی خدمت به مردم و شادمان کردنشان این است که خداوند با این کار الطافش را شامل حال انسان می‌کند و روحیه و نشاطی معنوی در او می‌آفریند؛ به گونه‌ای که هر چه در این راه گام برمی‌دارد بیشتر لذّت می‌برد و سختی‌های آن را به جان می‌خرد.

3 ـ جلوگیری از لغزش‌های ذلت بار؛ خدمت مخلصانه به مردم از فرو افتادن انسان در لغزش‌گاه‌های خوارکننده که فرومایگی او را در پی دارد، جلوگیری می‌کند؛ چراکه خدمتگزار به انگیزه نیکی به مردم و جلب رضایت خداوند قدم برمی‌دارد و همین قصد و نیکی مدد الهی را شامل حالش کرده، او را از لغزش بازمی‌دارد و چنانچه لغزش نیز از او صورت بگیرد، به برکت همان نیت و انگیزۀ الهی مورد آمرزش قرار می‌گیرد.

4ـ حمایت الهی بدرقۀ راه خدمتگزاران؛ خادمان به مردم از حمایت و کمک خداوند برخوردار و همواره در پناه او خواهند بود.

5ـ بزرگواری و سروری؛ خدمت به مردم در روح خدمتگزار تأثیر گذاشته، احساس بزرگی و بزرگواری و شخصیت اجتماعی را برایش به ارمغان می‌آورد و در انجام مسئولیت‌ها و مأموریت‌های محوّله موفقش می‌کند.

6ـ محبوبیت اجتماعی: امام علی علیه‌السلام نتیجۀ خدمتگزاری مخلصانه را تسخیر قلوب مردم و محبوبیت نزد آنان می‌داند: «مَنْ بَذَلَ مَعْرُوفَهُ مالَتْ اِلَیْهِ الْقُلُوبُ»؛ کسی که به مردم نیکی کند، دل‌های آنان به او جذب می‌شود.»

ب ـ آثار اجتماعی

1 ـ شکوفایی اخلاق و معنویت مردم: خدمت به مردم مقدمۀ ایمان، عبادت و شکوفایی اخلاق و معنویت و آرامش روانی در گسترۀ اجتماع است. بسیاری از تیرگی‌های اخلاقی، کج‌خلقی‌ها، فاصله گرفتن از معنویت‌ها، از ناحیۀ فقر و محرومیت، معضلات اجتماعی، بیکاری، فساد حاکم بر ادارات و دستگاه‌های دولتی و لاینحل ماندن گره‌های زندگی ناشی می‌شود. امکان دارد شدت فقر و بیکاری و مشکلات زندگی انسان را تا سر حد کفر و بی‌دینی بکشد!

بدون تردید خدمت‌رسانی زمینۀ شکوفایی اخلاق الهی و روی آوری به ارزش‌های دینی را در جامعه فراهم می‌سازد، وقتی مردم از نظر معیشت و زندگی شخصی و اجتماعی دغدغۀ خاطر نداشته باشند و ناچار نباشند برای به دست آوردن لقمه‌ای نان، تن به گناه و کارهای خلاف شرع دهند، وقتی ببینند کارها با تدبیر دولتمردان و کارگزاران نظام به خوبی پیش می‌رود، وقتی به هر اداره‌ای قدم می‌نهند با روی گشادۀ انسان‌هایی خدوم روبه‌رو می‌شوند و ناگزیر نمی‌شوند برای حل مشکل خویش تملق بگویند، وقتی زمینۀ اشتغال و ازدواج را برای فرزندان خود و دیگران فراهم می‌بینند و سرانجام وقتی هیچ‌گونه تبعیضی در ادارات مشاهده نکنند، قطعاً نشاط می‌گیرند؛ اعصابشان آرامش دارد؛ اضطراب و دلهره نمی‌گیرند؛ از کوره در نمی‌روند و بدخلقی نمی‌کنند. آنگاه که در جمع خانواده نیز حاضر می‌شوند عقده‌ای ندارند تا آن را روی زن و فرزندانشان خالی کنند، لذا خود به خود محیط زندگی با نور ایمان، پرستش و اخلاق اسلامی عطرآگین می‌گردد.

مردم در چنین جامعه‌ای بهتر خدا را می‌پرستند. بیشتر حال عبادت و تضرع پیدا می‌کنند و توفیق بیشتری برای تهذیب نفس می‌یابند و بهتر از گذشته در صحنه‌های اجتماعی حضور یافته، ایثار و فداکاری می‌کنند. اینان، انسانیت، نوع دوستی و اخلاق اسلامی را به نمایش خواهند گذاشت و همگام با خدمتگزاران مخلص زمزمه خواهند کرد: «قَوِّ عَلی خِدْمَتِکَ جَوارِحی وَاشْدُدْ عَلَی الْعَزیمَةِ جَوانِحی وَ هَبْ لِیَ الْجِدَّ فی خَشْیَتِکَ وَالدَّوامَ فِی الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِکَ...».

2 ـ دمیدن روح امید؛ فقر و بیکاری، فساد، تبعیض، مشکلات معیشتی، دست و پنجه نرم کردن با انواع گرفتاری‌ها و نیافتن راه چاره برای گریز از مشکلات، روح امید و نشاط را از مردم می‌گیرد و جامعه را به کالبدی بی‌جان مبدّل می‌سازد و زمینۀ بی‌ایمانی، رشد مفاسد اجتماعی و انواع نابسامانی‌های اجتماعی را فراهم می‌کند.

وقتی مردم از مسئولان و مدیران و دولتمردان نظام اسلامی صداقت، تعهد و دلسوزی و تلاش پیگیر برای رفع مشکلات را مشاهده کنند و آثار و برکات خدماتشان را در صحنه اجتماعی ببینند، روح امید، نشاط، عشق و ایمان در جانشان دمیده می‌شود و آنان را به زندگی امیدوار می‌کند و جنبش و تحولی دوباره می‌گیرند.

3ـ رشد عزّت اسلامی؛ مردم وقتی پا در هر اداره‌ای نهند و با افرادی زحمت‌کش، خدمتگزار و مخلص روبه‌رو شوند، اخلاق اسلامی، برخورد کریمانه و عزّت و احترام آنان را ببینند، در خود احساس شرافت و بزرگی خواهند کرد. دیگر ناچار نمی‌شوند برای مشکل‌گشایی خود به پول و پارتی متوسل گردند و خود را به ذلت دچار کنند و زبان به التماس بگشایند.

این احساس عزت اسلامی روح آنها را به گونه‌ای پرورش می‌دهد که در فراز و نشیب‌های زندگی همواره احساس کرامت و شرافت کنند. در برابر هرکس و ناکسی سر فرود نیاورند و رفته‌رفته به ملّتی سرفراز و آزاده مبدّل می‌شوند که بتوانند از استقلال و آزادی خود و مملکتشان دفاع کنند.

امام علی علیه‌السلام فرمود: «مَنْ عَدَلَ فی سُلْطانِهِ وَ بَذَلَ اِحْسانَهُ اَعْلَی اللّهُ شَأْنَهُ وَ اَعَزَّ اَعْوانَهُ»؛ هرکه در تصدّی و مسئولیتش دادگری کند و نیکی‌های خود را بذل نماید، خداوند او را بلندمرتبه و اعوان و انصارش را عزیز و غالب گرداند. (شرح غررالحکم، ج5، ص 396)

4 ـ ریشه‌کنی بسیاری از مفاسد اجتماعی؛ در سایۀ خدمت‌رسانی به موقع و مفید و حل معضلات اجتماعی و سامان یافتن کارها، زمینۀ بسیاری از مفاسد اجتماعی و اخلاقی از بین می‌رود. از این رو مردم برای گذران زندگی دنبال شغل‌های کاذب و غیر مشروع نمی‌روند، جوانان به مواد مخدّر، مشروبات الکلی، فحشا و منکرات پناهنده نمی‌شوند، اوقات خود را سر خیابان‌ها، کوچه‌ها و گذرها سپری نمی‌کنند و تن به سرقت اموال، دزدی و دیگر بزهکاری‌ها نمی‌دهند.

5 ـ برانگیختن حسّ سپاسگزاری؛ سودرسانی به مردم، حس سپاسگزاری را در آنها برمی‌انگیزد. دل‌ها در اصل بر پایۀ دوستی نیکوکاران سرشته شده است و انسان همواره در برابر خوبی‌ها و خدمات نیکوکاران زبان به نیکی می‌گشاید و از آنان قدردانی می‌کند. انسان‌های خدوم همواره در خاطره‌ها زنده می‌مانند و شاید هیچ عملی به اندازه نیکی و خدمت به مردم حس سپاسگزاری آنان را برنینگیزد.

6ـ اتحاد و همبستگی و استحکام روابط اجتماعی؛ رواج نیکی، سودرسانی به یکدیگر، صفا و صمیمیت، حس انسان دوستی در جامعه، روابط مردم را نسبت به یکدیگر استحکام می‌بخشد و روح برادری را زنده می‌کند. اتحاد و انسجام آنها را بیشتر می‌کند و تفرقه و دو دستگی و حتی چند دستگی‌ها را از میان می‌برد و جامعه را به جامعه‌ای قرآنی مبدّل می‌سازد. خداوند متعال چنین جامعه‌ای را، «جامعه‌ای در حال رشد» دانسته و این‌گونه به نمایش گذاشته است در آیۀ 29 سورۀ فتح: «محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانۀ آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات است و توصیف آنها در انجیل همانند زراعتی است که جوانه‌های ‌خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و به قدری رشد و نمو کرده که زارعان را به شگفتی وامی‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد!

شایستگی دولتمردان، تدبیر آنان، صداقت، تلاش خستگی‌ناپذیر، تعهد و دلسوزی، روحیۀ ایثار و فداکاری و خدمتگزاری آنان، از مردم و اجتماع اسلامی سدّی پولادین و بنیانی مرصوص می‌سازد که امواج سهمگین، توان در هم شکستن آن را ندارد.

7 ـ پرورش روحیۀ شهادت‌طلبی؛ خدمت‌رسانی مخلصانه به مردم روح حماسه‌آفرینی و شهادت‌طلبی را در آنان زنده می‌کند. به گونه‌ای که برای حضور در صحنۀ دفاع صف می‌کشند. از یکدیگر سبقت می‌گیرند و به آسانی از چرب و شیرین دنیا دست برمی‌دارند و از آرمان‌های دینی و نظام اسلامی حمایت می‌کنند.

خادمان حسینی چه ویژگی شاخصی باید داشته باشند؟

یکی از تاریخی‌ترین شخصیت‌ها که به عنوان خادم امام حسین علیه‌السلام شناخته شده، «جون» غلام سیاه‌پوست امام حسین علیه‌السلام بوده است که ویژگی‌های این غلام سیاه به عنوان ویژگی‌های خادم امام حسین علیه‌السلام در نظر گرفته شده. برای مثال خادم؛ یعنی کسی که کارهای امام را انجام می‌دهد،کارهای زمین مانده‌اش را به این معنا که امور خادم دست اربابش است، مسکن، غذا، بیمه و... را همه مدیون ارباب است. خادم یعنی موقوفه امام شدن، دربست با امام بودن. اینها ویژگی‌هایی است که خادم امام حسین علیه‌السلام در بالاترین درجات به آن می‌رسد.

خادم امام حسین علیه‌السلام بودن چه ابعادی دارد؟

در وهله اول ممکن است این طور به نظر برسد که خادم امام حسین علیه‌السلام کسی است که از عزاداران پذیرایی می‌کند، کفش‌ها را جفت می‌کند، جارو می‌زند، آشپزی می‌کند و یا کارهایی از این دست، اما باید در نظر داشت خادم امام حسین علیه‌السلام بودن علاوه بر یک بعد مادی که بر اساس آن به این امور می‌پردازد، نمایندۀ تفکر حسینی نیز هست، به این معنا که این افراد با پیروی از مکتب امام حسین علیه‌السلام تلاش می‌کنند در اخلاق و رفتار و گفتار به گونه‌ای باشند که بتوانند نماینده مناسبی برای امام حسین علیه‌السلام باشند. بر این اساس ترشرویی یا خسته شدن در کار آنها وجود ندارد و هر کاری را از سر عشق و ملاطفت برای عزاداران امام حسین علیه‌السلام انجام می‌دهند که این در بعد معنوی یک خادم واقعی می‌گنجد. به نظر می‌رسد وقتی بعد معنوی تقویت شده باشد خود به خود بعد مادی رفتار خادم امام حسین علیه‌السلام شکل می‌گیرد و در این حالت برای چنین شخصی فرقی نمی‌کند که چه نوع خدمتی به عزادار می‌دهد، چون می‌داند این خدمت‌ها را امام حسین علیه‌السلام مشاهده می‌کنند و می‌توانند با این کار رضایت سالار شهیدان را به دست آورند.

خدمت به امام حسین علیه‌السلام تا چه حد می‌تواند برای جوانان سازنده و زندگی‌بخش باشد؟

مسلماً وقتی ما جوانان را وارد عرصه عمل می‌کنیم نوعی احساس اعتماد به نفس به آنها می‌دهیم، اعتماد به نفسی که بر اساس آن در خود این توان را می‌بینند که می‌توانند به امامشان خدمت کنند، شاید در شرایطی غیر از این خیلی از جوان‌ها دلشان بخواهد به نحوی ارادتشان را به خاندان عصمت و طهارت نشان بدهند، اما زمینه‌ای وجود نداشته باشد، خودشان هم در شرایطی نباشند که بتوانند زمینه‌ساز خدمت باشند، اما اجرای چنین طرح‌هایی دست‌ها را باز می‌گذارد تا جوانان که بیش از هر گروه سنی دیگری مظهر پاکی و نجابت هستند، به این سیستم وصل شوند و علاوه بر اینکه خدمت‌رسانی می‌کنند، خودشان هم بهره‌های معنوی ببرند.

خادمی شهدا در مدرسه، دانشگاه، کوچه و خیابان آموخته نمی‌شود، بلکه افراد با دل و جان آن را به واسطه نزدیکی با شهدا فرا می‌گیرند.

خادم الشهدا همان جبهه‌ای است که شهدا در کوران انقلاب آن را بدون هیچ‌گونه درس و دانشگاهی تجربه کرده بودند که همۀ اینها نشأت از اسلام ناب محمدی دارد.

همان‌طور که شهدا آموخته بودند فداکاری کنند، لبخند بزنند، کم بخورند و بخوابند، امروز هم فرزندان امام خامنه‌ای، سه نسل بعد، دوباره مشق عاشقی که فرزندان خمینی نوشته بودند را می‌نویسند و جهاد نفس را پیش می‌برند تا آمادۀ عرصۀ جهاد فرهنگی شوند.

آرامش در خادمی

خادمان به مناطق عملیاتی می‌آیند تا رنگ و بوی شهدا بگیرند، چراکه مناطق عملیاتی افراد را از نظر روحی و جسمی به واقع شارژ می‌کند. حضور در این مناطق باعث می‌شود تا روحیه و فرهنگ ایثار و مقاومت را در خود تقویت کنند و پس از بازگشت مروّج فرهنگ شهدا باشند.

نمونه‌ای از یک خادم

«سمیر محمدعلی ابراهیم احمد السعدی»، 10 سال است که آشپز حرم امام حسین علیه‌السلام می‌باشد. از آنجایی که سال‌ها در ایران و عراق زندگی کرده، به هر دو زبان فارسی و عربی و هر دو فرهنگ کاملاً آشناست و چون خودش را خادم امام حسین علیه‌السلام می‌داند و خوب با هیئت و هیئت‌داری ایرانی و خدمت در موکب‌های عراقی اربعین آشناست با مسئولان اربعین ایران همکاری می‌کند.

حال خادمی خود را این‌گونه وصف می‌کند:

من در حرم سید الشهداء کار می‌کنم، قسمت آشپزخانه. می‌گویند هر کسی پیش هر کسی کار کند، می‌شود نوکرش و می‌گویند فلانی نوکر فلانی است و سرور و آقایش اوست. حتی اگر نوکر پادشاه هم باشی، بالاخره نوکری و پیش خانواده‌ات کسر شأنت هست که خادمی، اما وقتی خادم سید الشهداء باشی افتخار دیگری، حالی دیگریست. وقتی می‌دانی سرورت، اربابت، آقا امام حسین علیه‌السلام است، دنیا و آخرتت را از آقا می‌خواهی. رزق و روزی و عافیت و عاقبت به خیری را هم از آقا می‌خواهی و می‌دانی فردای قیامت هم اربابت شفاعتت می‌کند.

خادم‌های دیگر فقط در دنیا خادم هستند، اما وقتی خادم حسینی، در آخرت هم خادم حسینی و این پادشاهی تضمین شده‌ای است هم برای دنیا هم برای آخرت. همه می‌میریم. بارها شده من در قبرستان بودم و دیدم که روی قبری نوشته خادم الحسین علیه‌السلام این یعنی نوکر امام حسین علیه‌السلام بوده. حالا نه فقط داخل حرم، هیئت و یا جای دیگر، بالاخره نوکر حسین بوده. می‌روم تا ببینم چه کسی بوده که چنین لقبی گرفته است.

نمی‌دانم چه بگویم. از شش صبح تا دو بعدازظهر سرکار هستم، اما بارها شده ساعت شش بعدازظهر به خانه رفته‌ام. همسرم می‌پرسد چرا؟ می‌گویم نمی‌دانم. وقتی شیفتم تمام می‌شود با خستگی تنم می‌روم حرم آقا می‌پرسم آقا امروز را قبول کردی؟ می‌نشینم و با آقا درد و دل می‌کنم. حقوق کارم کم هست اما پربرکت است و دنیا و آخرت را برایم دارد. غش در آن نیست، خودت هستی، خدای خودت و ارباب.

خیلی وقت‌ها دوستانم از ایران زنگ می‌زنند و می‌خواهند که برایشان هنگام آشپزی برای زائران اباعبدالله دعا کنم، من هم دعا می‌کنم و می‌گویم یا ابا عبدالله درست است که ما آشپزست هستیم، اما از صدقه سر شما پیش مردم آبرو داریم. به شما متوسل می‌شوم که حاجتشان را بدهی.

پدرم بین‌الحرمین در حال عزاداری بود که فوت کرد و این تاجی است بر سر خانواده ما که پدر ما در هیئت عزاداری امام حسین علیه‌السلام بوده و فوت کرده است. من هم 10 سال است که در کارهای اربعین به موکب‌های ایرانی کمک می‌کنم. چون عربی و فارسی را خوب بلدم و با مردم ارتباط بیشتری دارم، هر کاری که بتوانم برای اربعین انجام می‌دهم. امام صادق علیه‌السلام فرموده‌اند: «هر کسی امام حسین را با معرفت زیارت کند، بهشت بر او واجب می‌شود.» پس مایی که این‌همه زحمت می‌کشیم و پیاده‌روی می‌کنیم و به کربلا می‌رویم، کاری نکنیم که زیارتمان در کربلا بماند. باید با کوله پشتی پربار برگردیم و این زیارت در زندگی ما تأثیر داشته باشد.

شلوغ کردن فایده ندارد، باید با معرفت آمد. اگر می‌آیم و می‌بینم زائری جای خواب ندارد، اما جای خواب من زیاد است، برای زائر حضرت جا باز کنم. باید در این زیارت گذشت داشته باشم. اینکه برای رسیدن به ضریح مردم را کنار بزنم کار درستی نیست. امام حسین علیه‌السلام همه جا هست. شما که هر وقت قلبتان می‌گیرد یا اباعبدالله می‌گویید، پس عقیده دارید که صدایتان به حضرت می‌رسد. عرب‌ها می‌آیند بیرون حرم می‌ایستند و می‌گویند السلام علیک یا ابا عبدالله (خودش هم می‌ایستد و بی اختیار تو را هم می‌ایستاند و آنقدر عمیق به امام حسین سلام می‌دهد که باور می‌کنی باور دارد حسین علیه‌السلام همین جاست روبه‌روی او).

من دیده‌ام که برخی ایرانی‌ها بچه‌هایشان را روی دوششان بلند می‌کنند و روی سر مردم می‌گذارند تا به ضریح برسند؛ یکدفعه دیدی کسی که کنار تو ایستاده امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرج‌الشریف است. آن وقت این‌گونه بی‌ادبی می‌کنی؟ اینکه تو بچه‌ات را روی سر مردم می‌اندازی یا مردم را کنار می‌زنی تا به ضریح بررسی از کجا می‌دانی کسی که جلوی تو هست کیست؟ معرفت داشته باش. مهم نیست که 20 میلیون نفر زائر وجود داشته باشد. حتی 100 میلیون زائر هم وجود داشته باشد، مقام امام حسین علیه‌السلام نه بالا می‌رود نه پایین می‌آید، اما اگر با معرفت زیارت کردی در زندگی خودت تأثیر می‌گذارد. مهم این است که آنچنان خوب شوی که مردم بگویند؛ دیدی چه قدر اخلاقش خوب شده است، پارسال کربلا بوده.

پیکسل چیست؟

پیکسل سوزنی در واقع نوعی بج سینه است. پیکسل در ایران به این نام مشهور است و در خارج از ایران به نام button یا همان دکمه آن را می‌شناسند. حتی دستگاهی که پیکسل به وسیلۀ آن تولید می‌شود را تحت عنوان پیکسل زن می‌شناسیم؛ این در حالی است که خارجی‌ها از آن تحت عنوان دکمه‌ساز یا button maker یاد می‌کنند.

فرق پیکسل و بج سینه را می‌توان در رنگی و چاپی بودن پیکسل دانست. تفاوت بج سینه و پیکسل را می‌توان در شکل و اندازه ثابت و محدود پیکسل دانست. هرچند که هر دوی اینها یعنی بج و پیکسل، هدف یکسانی دارند اما بج سینه از انعطاف بیشتری در تولید به شکل دلخواه مشتری برخوردار است. این را هم بگوییم که بج سینه دارای محدودیت‌هایی در چاپ رنگی می‌باشد و اصلاً با قابلیت چاپ پذیر بودن پیکسل قابل مقایسه نیست.

پیکسل‌ها عموماً به شکل پیکسل گرد یا پیکسل دایره‌ای شناخته شده هستند، اما پیکسل‌های مربعی و مستطیلی هم وجود دارند. پیکسل مستطیل و پیکسل مربع، هرگز به محبوبیت شکل رایج پیکسل دایره نیست.

پیکسل برای طیف سنی نوجوانان دارای محبوبیت خاصی می‌باشد؛ زیرا علاوه بر کاربست به عنوان جایگزین بج سینه از پیکسل روی کفش، آستین لباس و کوله‌پشتی نیز استفاده می‌کنند.

قیمت پیکسل ارزان است و همین ارزان بودن پیکسل سبب شده تا گاهی به عنوان پیکسل هواداری در لیست اقلام هواداری جای بگیرد. با نصب تصویر بازیگران و بازیکنان یا لوگوی تیم‌ها روی سینه، می‌توان تعلق خاطر به گروه یا فردی خاص را ابراز کرد.

اکثر افراد جامعه سعی در نمایش تفکرات خود دارند؛ مثلا لباس و پوششی را انتخاب می‌کنند که بیانگر تفکر، عقاید و علایق آنها است. این تفکرات و علایق را به شکل نماد، جمله و یا تصویری مفهومی در ظاهر خود به نمایش می‌گذارند.

برای نمایش علایق افراد در زمینه‌های مختلف می‌توان از پیکسل استفاده کرد. این محصول از در دسترس‌ترین و مناسب‌ترین ابزار برای بیان عقاید و علایق یک فرد است.

نمادهای چاپ شده روی پیکسل‌هامی‌تواند مفاهیم زیادی نظیر عشق، ترس، امید و ناامیدی و برندی خاص و حتی طرفداری از سبک یا شخصیت خاصی را نشان دهند. پیکسل باعث می‌شود تا شما بدون کوچک‌ترین کلمه‌ای علایق و عقاید خود را به دیگران معرفی کنید.

در دنیای کنونی نمادها نقش مهمی در انتقال تفکر افراد جامعه دارند. با استفاده از نمادها می‌توان فرهنگ‌ها و سبک زندگی‌های مختلف را به جامعه نشان داد. هر تفکری می‌تواند نمادهای خاص خودش را داشته باشد و با اشکال مختلف نشان داده شود. به طور کلی نمادها زبان جامعه امروز است؛ به طوری که همۀ برندهای برتر دنیا سعی در بولد کردن و به نمایش گذاشتن نمادهای خود هستند.

لوگوهای تبلیغاتی معرّف شرکت‌های بزرگ هستند. با اینکه پیکسل و بج سینه هر دو کاربرد مشابهی دارند اما بج سینه از انعطاف بیشتری در تولید به شکل دلخواه، برخوردار است. در حالی که قابلیت چاپ رنگی در پیکسل بسیار بهتر می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت در صورتی که می‌خواهید عکس مورد نظر خود (به خصوص عکس رنگی) را به عنوان شیئی تزئینی چاپ کنید، استفاده از پیکسل گزینه مناسب‌تری است.

شاید در نگاه اول کاربرد پیکسل به عنوان شیئی فقط تزیینی باشد، اما این تنها کاربرد آن محسوب نمی‌شود، به عنوان مثال شما می‌توانید از پیکسل برای تبلیغ برند یا لوگو، عقیده و... استفاده کنید یا طرفداری خود از شخص یا گروهی و... را نشان دهید؛ همچنین ب

دیدگاه ها (0)