انگشتر حدید طلایی آرم حزب الله
انگشتر حدید طلایی آرم حزب الله
زمان آماده سازی این محصول 10 روز کاری
انگشتر حدید طلایی آرم حزب الله، رکاب انگشتر از نقره 925 عیار و کاملا دست ساز و دارای ضخامت و کیفیت بالایی میباشد، انگشتر انتخابی شما قابل سایز بوده و شما میتوانید از منوی زیر، سایز رکاب خود را انتخاب نمایید.
اطلاعات بیشتر
تاریخچه حزب الله
با پیروزی انقلاب اسلامی و اشغال لبنان توسط اسرائیل، سه تشکل اصلی شیعیان یعنی گروه امل اسلامی به رهبری سید حسین موسوی، حزب الدعوه لبنان به رهبری علی کورانی و تجمع علمای مسلمین تحت نظر صبحی طفیلی بر سر تشکیل گروهی جدید توافق کردند. در نهایت در سال 1982م حزبالله به وجود آمد و تا دو سال فعالیتهای خود علیه اشغالگران صهیونیستی را مخفیانه ادامه داد. حزبالله برای نخستین بار پس از عملیات شهادتطلبانه شهیدعلی صفی الدین در تاریخ 1984م، مسئولیت آن را بر عهده گرفت و در 1985 میلادی همزمان با عقبنشینی اسرائیل از صیدا طی بیانیهای رسمی ایدئولوژی و استراتژی خود را بیان نمود.
اولین کنگره سراسری حزبالله در تهران تشکیل گردید و اعضای شورای رهبری حزبالله از طریق رأیگیری و انتخابات عمومی در درون کادرهای حزبی انتخاب شدند.
در بهار 1991م کنگره دوم حزبالله تشکیل گردید. در این کنگره سید عباس موسوی به عنوان دبیرکل جدید این حزب انتخاب شد. سید عباس موسوی کمتر از یک سال بعد از آن توسط بالگردهای رژیم صهیونیستی ترور شد و به همراه همسر و فرزندش به شهادت رسید و شورای حزبالله روز بعد از شهادت سید عباس موسوی طی نشستی سید حسن نصرالله را به اتفاق آرا به عنوان دبیرکل حزبالله تعیین کرد.
در سال 1995 میلادی کنگره سوم حزبالله تشکیل شد و سید حسن نصرالله مجدداً به عنوان دبیر کل انتخاب گردید. در این کنگره دفتر سیاسی حزبالله به شورای سیاسی حزبالله تغییر یافت و محمد رعد به عنوان رئیس این شورا منصوب شد.
رهبران و شخصیتهای مهم
شیخ صبحی طفیلی
شیخ صبحی طفیلی روحانی سیاستمدار لبنانی و اولین دبیرکل حزبالله لبنان از سال 1368 تا 1370ش دبیر کلی حزبالله لبنان را به عهده داشت؛ اما برخی اختلافات باعث شد تا در دومین شورای حزب در سال 1370 سید عباس موسوی به عنوان دبیر کل حزبالله معرفی شود. او در سال 1377ش حرکتی با عنوان «ثوره الجیاع» (انقلاب گرسنگان) تاسیس کرد و طرفداران وی به برخی از مراکز دولتی حمله کردند و به درگیریهای شدید در منطقه و کشته شدن تعدادی منجر شدند. در نهایت وی در خانهاش محصور گردید. وی هم اکنون از منتقدان حزبالله لبنان و جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود.
سید عباس موسوی
سید عباس موسوی روحانی شیعه لبنانی بود. او سالهای اول زندگیاش را در کنار نیروهای فلسطینی با اسرائیل جنگید و وقتی برای تحصیل به عراق رفت با رژیم بعث به مقابله برخاست و هنگامی که به لبنان برگشت با تشکیل حزبالله به صورتی جدیتر وارد نبرد با اسرائیل شد. وی که از اعضای مؤسس حزبالله بود، در کنگرۀ دوم حزب به دبیر کلی انتخاب شد اما دوران تصدی او در سمت دبیر کلی حزب کمتر از 9 ماه بود. خودروی او پس از پایان مراسم بزرگداشت هشتمین سالگرد شهادت شیخ راغب حرب در 16 فوریه 1992 در مسیر بازگشت به بیروت مورد هجوم بالگردهای رژیم صهیونیستی قرار میگیرد و او به همراه همسر و فرزندش به شهادت میرسند.
سید حسن نصرالله
سید حسن نصرالله (1960میلادی) دبیر کل کنونی حزبالله لبنان است. او از جمله افرادی بود که حزبالله را تأسیس کردند. وی مدتی مسئول اجرایی حزبالله بود و در سال 1992 میلادی و پس از شهادت سید عباس موسوی به عنوان دبیر کل حزبالله انتخاب شد. حزبالله در دوران وی به قدرتی منطقهای تبدیل شد و توانست پس از انجام عملیاتهای متعدد، در سال 2000 میلادی اسرائیل را وادار به عقبنشینی از لبنان و آزاد کردن اسرای لبنانی نماید. سید حسن نصرالله در سالهای اخیر به علت شدت تهدیدات امنیتی کمتر در انظار عمومی دیده میشود. فرزند وی سید هادی نیز در سال 1997م در درگیری با نیروهای اسرائیلی به شهادت رسید. سید حسن نصرالله از اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام میباشد.
عماد مغنیه
عماد مغنیه معروف به حاج رضوان از فرماندهان برجسته حزبالله بود. وی ابتدا عضو جنبش امل بود، اما پس از تشکیل حزبالله به این تشکل پیوست و پس از اجرای موفقیتآمیز چند عملیات به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلندپایه حزبالله منصوب شد و پس از آن به عنوان مسئول عملیات ویژه انتخاب شد. وی طراح و رهبر عملیات الوعد الصادق و در جریان جنگ 33 روزه فرمانده میدانی حزبالله در نبرد با اسرائیل بود.
عماد مغنیه سالها تحت تعقیب سرویسهای اطلاعاتی- امنیتی کشورهای مختلف بود و پلیس فدرال آمریکا از سال 1985 میلادی برای کشتن وی 5 میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود. سرانجام اسرائیل توانست با کمک سرویس اطلاعاتی برخی کشورهای عربی، وی را در 12 فوریه 2008، در دمشق به شهادت برساند.
فعالیتهای نظامی حزبالله
مقابله با اسرائیل
عمده فعالیت حزبالله در سالهای اول تشکیل خود، اجرای عملیاتهای استشهادی علیه نیروهای اسرائیلی بود، اما اندک اندک شیوۀ نبرد تغییر کرد و نیروهای حزبالله در واکنش به ترور سید عباس موسوی برای نخستین بار موشکهای کاتیوشا به سوی شهرکهای صهیونیستنشین شمال فلسطین شلیک کردند.
اسرائیل در تجاوز تسویه حساب در سال 1993 کوشید توان تسلیحاتی حزبالله را از بین ببرد اما نیروهای مقاومت علاوه بر شلیک گستردۀ موشکهای کاتیوشا به شهرکهای صهیونیستنشین شمال فلسطین، سی رشته عملیات نظامی را در طول هفت روز علیه تجاوزگران انجام داد که بعضی از آنها بیش از 10موقعیت نظامی دشمن را در آنِ واحد مورد هدف قرار میداد و اسرائیل به خواست خود نرسید.
اسرائیل یک بار دیگر در سال 1996 برای نابودی حزبالله وارد عمل شد که در نهایت مجبور شد با حزبالله به توافق برسد و به صورت کتبی بپذیرد که به غیر نظامیان حمله نکند و در رویارویی نظامی، صرفاً با نیروهای مقاومت درگیر شود. همین نکته حزبالله را قادر ساخت تا بتواند بدون اینکه اسرائیل بهانهای برای حمله به مردم داشته باشد به نیروهای اشغالگر اسرائیلی حمله کند.
سال 2000، سال عقبنشینی اسرائیل
حزبالله در دوره رهبری نصرالله از سال 1992 تا 2000 بیش از 90 عملیات سنگین را علیه نیروهای اسرائیلی اجرا کرد. آمار بالای تلفات انسانی و مالی این حملهها باعث شد که نیروهای اسرائیلی ابتدا از جزین و سپس از جنوب لبنان عقب نشستند و لبنان از اشغال اسرائیل خارج شد و فقط مزارع شبعا در اشغال اسرائیل باقی ماند.
عملیات الوعد الصادق و جنگ 33 روزه
نیروهای حزبالله 2006/7/12در مناطق اشغالی جنوب لبنان، عملیات الوعد الصادق را انجام دادند و طی آن، دو سرباز اسرائیلی به اسارت گرفته شدند.
جنگ 33 روزه در سال 2006م بود. این جنگ به «جنگ تموز» نیز معروف است. اسرائیل در سال 2004م برخلاف توافق با حزبالله، سه اسیر لبنانی را آزاد نکرد. حزبالله برای آزادی آنها، در جولای 2006م در عملیات «الوعد الصادق» دو نظامی اسرائیلی را اسیر گرفت. اسرائیل در مقابل این عملیات، به لبنان اعلام جنگ کرد. اسرائیل به صورت رسمی خلع سلاح حزبالله و آزادی دو اسیر خود را خواستار شد. خواستههایی که در پایان جنگ بدانها دست نیافت.
این جنگ 33 روز طول کشید و در صبح روز 34، جنگ برابر با 14 آگوست 2006م براساس قطعنامه1701 شورای امنیت، آتشبس برقرار شد.
مقابله با جریانهای تکفیری
حزبالله، سوریه را یکی از ارکان مقاومت میداند. سوریه سالها در کنار حزبالله بوده و پس از شروع ناآرامیها در سوریه و تهدیدات گروههای تکفیری نسبت به حرم حضرت زینب علیهاالسلام، حزبالله وارد صحنه نبرد با تکفیریها شد و در کنار ارتش سوریه به جنگ با تکفیریها پرداخت. آزادسازی القصیر از مهمترین عملیاتهای حزبالله در سوریه بوده است.
فعالیتهای دیپلماتیک
تفاهمنامهها با اسرائیل
در تاریخ 25 ژوئیه 1993 اسرائیل به خاک لبنان حمله کرد. هدف این رژیم توقف فعالیت حزبالله و خلع سلاح آن، ایجاد شکاف در روابط حزب و مردم و فشار بر دولت لبنان برای جلوگیری از مقاومت بود. نیروهای بینالمللی فعال در لبنان، تعداد 1224 حملۀ هوایی و ریختن بیش از 28 هزار بمب را تنها در پنج روز اول حمله ثبت کردند.
تصور اسرائیل این بود که حزبالله دارای پانصد موشک کاتیوشا است که در طول چند روز به پایان میرسد و سپس حزبالله از پا درخواهد آمد؛ اما دفاع حزبالله، اسرائیل را به این نتیجه رساند که نمیتواند حزبالله را زمینگیر کند. در نهایت اسرائیل در 1993/7/31 به تفاهم ژوئیه تن داد. براساس این توافق حزبالله موافقت کرد که در قبال توقف تجاوز اسرائیل، از پرتاب کاتیوشا خودداری نماید.
اسرائیل 11 آوریل 1996 نیز تهاجمی را به لبنان آغاز کرد که 16 روز طول کشید. اسرائیل نام این عملیات را خوشههای خشم نهاد. این عملیات با انجام قتلعامهای چهارگانۀ سحمر در روز دوم، آمبولانس منصوری در روز سوم، نبطیۀ فوقا و قانا در روز هفتم مشهور شد. در این مدت 25 نفر به شهادت رسیدند که 14 تن از آنان، از نیروهای مقاومت حزبالله بودند.
حزبالله توانست در برابر تهاجمات اسرائیل ایستادگی کند و به توافق آوریل دست یابد. در این توافق اسرائیل به صورت کتبی پذیرفت که به غیر نظامیان حمله نکند و در رویارویی نظامی، صرفاً با نیروهای مقاومت درگیر شود. همین نکته حزبالله را قادر ساخت تا بتواند بدون اینکه اسرائیل بهانهای برای حمله به مردم داشته باشد به نیروهای اشغالگر اسرائیلی حمله کند.
حزبالله بر این اساس، عملیات انصاریه را در 1992/9/5برای مقابله با تجاوز دریایی کماندوهای اسرائیلی را سامان داد که نتیجۀ نبرد کشته و زخمی شدن هفده صهیونیست بود.
آزادسازی اسرا (مصطفی دیرانی و شیخ عبدالکریم عبید)
اسرای دربند زندانهای صهیونیستی در جنوب لبنان، پس از خروج نیروهای اشغالگر از آن مناطق رهایی یافتند اما هنوز تعدادی از رزمندگان مقاومت از جمله حاج مصطفی دیرانی و شیخ عبدالکریم عبید در زندانهای اسرائیل بودند و اسرائیل حاضر به تحویل آنان نبود. حزبالله با اجرای یک عملیات در مناطق اشغالی مزارع شبعا در جنوب لبنان توانست سه سرباز اسرائیلی را در تاریخ 2000/10/7 به اسارت خود در بیاورد و در بیروت نیز یک سرهنگ اسرائیلی را بازداشت کرد.
حزبالله توانست با در اختیار داشتن این چهار اسیر، اسرائیل را به پای میز مذاکره کشانده و پس از چهار سال مذاکره، اسرائیل را وادار کرد در برابر آزاد کردن تعدادی لبنانی و 400 فلسطینی و شهروند عرب از دیگر کشورها و تحویل اجساد 59 شهید و افشای سرنوشت 24 مفقود الاثر و تسلیم نقشۀ مینهایی که اسرائیل در اماکن مختلف در مرزهای خود با لبنان کار گذاشته، جنازۀ 4 اسیر خود را تحویل بگیرد.
عملیات مبادله در 2004/1/29 و 2004/1/30 انجام پذیرفت. از میان تمام این اسیران فقط 11 نفر به حزبالله وابستگی داشتند و از میان شهیدان نیز فقط 12 نفر از رزمندگان حزبالله بودند.
حزبالله در سال 2008 در پی نبرد 33 روزه، با انجام مذاکرات با اسرائیل و با وساطت آلمان موفق شد باقیماندۀ اسرای لبنانی را آزاد کند و همچنین پیکر هشت شهید مقاومت در جریان نبرد 33 روزه و اجساد مابقی شهدای مقاومت لبنان و فلسطین از جمله پیکر شهید دلال مغربی و گروه 12 نفره او را از اسرائیل تحویل بگیرد.
فعالیتهای سیاسی
حزبالله خود را یک جنبش جهادی میداند که هدف آن در وهلۀ نخست، جهاد با دشمن صهیونیستی است و تلاشهای سیاسی پشتوانه و حامی این حرکت جهادی است.
بر این اساس حزبالله برای اینکه گرفتار زدوبند و بدهبستانهای سیاسی نشود، وقتی پا در عرصه سیاسی گذاشت که موقعیت خود را تثبیت کرده بود.
حزبالله برای اولین بار در سال 1992 در انتخابات لبنان شرکت جست و 12کرسی کسب کرد. در سال 1996، 10 کرسی و در سال 2000، 8 کرسی از 128 کرسی مجلس لبنان را به دست آورد و در انتخابات عمومی سال 2005 در سطح کشور به تنهایی 14 کرسی و در جنوب لبنان تمام 23 کرسی را در ائتلاف با جنبش امل کسب نمود و برای اولین بار محمد فنیش را به عنوان وزیر آب و انرژی به کابینه فرستاد.
حزبالله با احزاب مختلف لبنانی ارتباطهای دوجانبه و چندجانبه دارد. این دیدارها با هدف ادامۀ تماسها و روابط یا بحث و بررسی مسائل مشخص یا نزدیک کردن دیدگاهها یا همکاری در زمینههای مورد توافق طرفین دیدار صورت گرفته است.
فعالیتهای رسانهای
رسانههای حزبالله عبارتند از: رسانههای صوتی و تصویری مانند تلویزیون المنار (تأسیس1991) و رادیو النور (تأسیس 1988)؛ رسانههای مکتوب مانند هفتهنامه العهد؛ پایگاههای اینترنتی مانند پایگاه اینترنتی قاوم، جنوب لبنان و واحد ارتباطات رسانهای حزبالله؛ طراحی و ساخت بازیهای رایانهای.
حزبالله از این رسانهها برای بیان دیدگاهها و مواضع خود، انتقال صحیح اخبار و اطلاعات که غالباً توسط رژیم صهیونیستی پردهپوشی میشوند و همچنین تأثیرگذاری بر جامعه یهود به زبانهای عربی، انگلیسی، فرانسه و عبری بهره میگیرد. رویکرد رسانههای وابسته به حزبالله صهیونیسم ستیزی و ترویج آرمانها است.
حزبالله همچنین به پیشنهاد عماد مغنیه یکی از پایگاههای مقاومت خود را در منطقه ملیتا تبدیل به موزه کرده است.
فعالیتهای اجتماعی
حزبالله با ایجاد مؤسسات مختلف کوشیده است در عرصۀ خدمترسانی به مردم لبنان حضور داشته باشد. برخی از این اقدامات عبارتند از:
- ایجاد مؤسسه جهاد سازندگی؛ وظیفۀ این مؤسسه بازسازی خرابیهای ناشی از تجاوزات اسرائیل و ویرانیهای ناشی از بلایای طبیعی است.
- جمعآوری زبالههای شهری حومه جنوب بیروت در سالهای 1988 میلادی تا 1991 میلادی.
- تأمین آب آشامیدنی حاشیۀ جنوبی بیروت.
- فعالیتهای کشاورزی.
- توجه به امور بهداشتی و درمانی با احداث جمعیت اسلامی بهداشت و مراکز درمانی و بیمارستانی متعدد.
- فعالیتهای آموزشی و ارائه خدمات کمک آموزشی به دانشآموزان.
- تأسیس بنیاد شهید در جهت ارائه خدمات متنوع به خانوادههای شهدا.
- تأسیس کمیتۀ امداد خیریه اسلامی در جهت حمایت از محرومان.
جایگاه حزبالله در لبنان
حزبالله هر چند مخالفانی در سطح لبنان دارد اما اکنون به عنوان یکی از گروههای تأثیرگذار در لبنان مطرح است. این حزب هم در مجلس لبنان چندین نماینده دارد و هم در انتخابات شهرداریها در شهرهای مختلف توانسته است اعتماد عمومی مردم را جلب کند.
پس از سال 2005 حزبالله در شمار گروههای 8 مارس قرار گرفت. در سال 2005 همزمان با ترور حریری التهاب گستردهای در عرصه سیاسی لبنان پدید آمد که نتیجۀ آن دستهبندیهای جدید دو قطبی فراتر از الگوهای مذهبی سابق در کشور بود. این تغییرات در نوع خود بیسابقه بود. گروه 8 مارس در پی گردهمایی سال 2005 حزبالله در بیروت و به دنبال مخالفت با خلع سلاح این گروه مقاومت اسلامی، حمایت از سوریه و مقاومت در برابر اسرائیل شکل گرفت. جبهه متحدی که برگرفته از حزبالله، حزب امل و حزب مسیحی آزاد بود و بعدها جریانهای دیگری نیز به آن اضافه شدند. همزمان با این ترور و با کمک کشورهایی چون آمریکا، فرانسه، عربستان سعودی و مصر، جریانی با نام 14 مارس در درون لبنان شکل گرفت که خواستار خروج سوریه از لبنان و خلع سلاح مقاومت شد.
البته در طی این سالها این دستهبندیها تا حدودی تغییر کرده است اما به طور کلی میتوان گفت که جریان المستقبل (سنی)، حزب الکتائب و نیروهای لبنانی (مسیحی) و جریان سوسیالیست ترقیخواه لبنان (دروزی) اصلیترین گروههای طرفدار جریان 14 مارس و جنبش اَمَل و حزبالله لبنان (شیعی)، جریان آزاد ملی لبنان (مسیحی)، جماعت اسلامی لبنان و جنبش توحید اسلامی (اهل تسنن) و حزب دموکرات لبنان (دروزی) عضو 8 مارس هستند.
طراح آرم حزبالله
مجید دلدوزی خود را اینگونه معرفی میکند: متولد 1334 محله شاهآباد تبریز و دیپلم ریاضی هستم؛ البته نامرتبط با هنر. آشناییام با هنر به قبل از انقلاب برمیگردد که پدرم فرش میبافت و من اَشکال نقشه فرش را برایش اصلاح میکردم، مثل بسیاری از جوانهای آن روزگار، من هم برای خودم دفتری داشتم که در آن تعدادی نقاشی، کاریکاتور، شعر و طرحهای مجرد در مورد انقلاب کار کرده بودم.
صبح روزی که دستگیر شدم در پادگان اعلامیه پخش کرده بودند و رکن دو «اطلاعات»، حدس زده بود که من مسئول آوردن و پخش این اعلامیهها در پادگان هستم. به همین دلیل تمام وسایلم را گشته بودند و از داخل کیسه انفرادیام دفترم را پیدا کرده بودند و ضمیمه پرونده به ساواک فرستاده بودند.
بعد از دستگیریام فهمیدم فرمانده گروهان ما به دلیل داشتن روابط عاطفی با من گزارش فرارم را به مافوق نداده بود، اما وقتی همه از این موضوع با خبر شدند، گزارش را تنظیم کرد و به باشگاه افسری منتقل شدم و از آنجا به ساواک تحویلم دادند. در بازداشتگاه چهارپنج روزی کسی سراغم نیامد. سرگردی که در ساواک مسئول پروندهام بود بازجویی خاصی از من نمیکرد. هرچند وقت کسی میآمد که «خودت را معرفی کن، همدستانت را بگو.» بالاخره بعد از مدتی دیدم دیگر کاری با من ندارند. خودم معترض شدم که تکلیفم را روشن کنید.
تا اینکه یکبار وقتی مرا برای بازجویی میبردند، سرگرد مسئله اعلامیهها را مطرح کرد. خودم را از وجود اعلامیهها بیخبر نشان دادم. آنقدر گفتم که باور کردند اعلامیهها مال من نیست. اما دفترم را که پر از مطالب و طرحهای انقلاب بود از پروندهام بیرون کشید و بعد که اعتراف کردم مال من است، آن را ورق زد. چند صفحه اول را که ورق زد، گفت: «اینجا ناخنهایت را میکشند»، به صفحات بعدی که رسید، گفت: «اینجا انگشتانت قطع میشود»، تا به صفحات وسط برسد، به گمانم اعدام شده بودم. بالاخره گفت: بماند برای فردا. چند روز به همین ترتیب بازجوییام کردند تا بالاخره اعتراف کردم، شوروعشق و حال جوانی مرا وادار کرد تا کاری برای انقلاب کنم و فرار کردم، نه تشکیلات دارم و نه عضو تیم و تشکیلاتی هستم و طرحهای این دفترم را از روی علاقه هنریام کشیدهام.
سرگرد گفت: «دفترت برایم خیلی جذاب و مطالبت برایم خیلی عجیب است و گیرایی خاصی دارد.» انتظار هر عکسالعملی از سرگرد داشتم، الا این گفتهها. گفت: «اینجا بمانی اذیت میشوی». مرا به ارتش فرستاد و در پادگان مراغه بازجویی و بازداشت بودم. خدمت سربازیام در خرداد 58 تمام شد. خیلی علاقهمند بودم که دفترم را پیدا کنم، اما به گمانم در آتشسوزی پادگان در روزهای انقلاب، دفترم در آنجا سوخته بود.
یک سال بعد از انقلاب ازدواج کردم و به تهران آمدم. نهضت سوادآموزی برای روستاها معلم میخواست که من هم رفتم و ثبتنام کردم. یک ماه در کلاسهای آموزشی که در دانشگاه تهران برگزار میشد شرکت کردم. سر کلاس همیشه طرح میکشیدم تا اینکه روزی یکی از ناظران نهضت دفترم را دید و این بهانهای شد که جذب روابط عمومی نهضت سوادآموزی تهران شوم.
شروع فعالیت جدیام در عرصه هنر در روابط عمومی نهضت بود. آنجا توفیق شد و چند بار از طریق نهضت سوادآموزی به جبهه رفتم. در جبهه امکانات خیلی کم بود. کلیشه عکس امام را درمیآوردیم و روی عکس رادیولوژی با کاتر برش میزدیم و با اسپری روی دیوار عکس امام را چاپ میکردیم.
11 ماه در نهضت سوادآموزی فعالیت کردم ولی به دلیل محدود بودن فعالیتها، نهضت را رها کردم و به امور تربیت آموزش و پرورش رفتم. فضای آنجا در مقایسه با نهضت بهتر بود و کارهای بیشتر و بهتری میشد انجام داد. هنوز که هنوز است کارهای آن سالها ساده و بدیع به نظر میرسد.
به اصرار پدر خانمم در آموزش و پرورش هم نماندم و به سپاه رفتم. بعد از گذراندن چندین دوره به تبلیغات سپاه معرفی شدم و بعد از مدتی به همراه چند نفر از دوستان، به عنوان نیروهای تبلیغاتی، به لبنان اعزام شدیم. حزبالله لبنان آن زمان مثل الآن نبود. آن زمان هم از لحاظ آشنایی با انقلاب، هم از لحاظ دفاعی خیلی ضعیف بود. بیروت مدام بمباران میشد. محل استقرار ما هم پادگان امام علی بود. در دفتر روزنامه «العهد»، طرحهای وقایع روز و ایام الله را کار میکردیم. روزهایی که در لبنان بودیم، آرم حزب الله، طراحی، تکمیل و تأیید شد. هرچند من این آرم را از آن خود نمیدانم چون خیلیها دربارهاش نظر دادند و مرا در تکمیل آن کمک کردند.
آن زمان حزبالله لبنان نوپا بود و به شدت تحت تأثیر سپاه و انقلاب ایران قرار داشت، به همین علت رهبران حزبالله و به خصوص سید عباس موسوی تأکید داشتند که شبیه آرم سپاه باشد. شهید سید عباس موسوی مدام تأکید میکردند شباهت این آرم با آرم سپاه حفظ شود تا اینکه بالاخره همینی شد که الآن به عنوان آرم حزبالله استفاده میشود.
سنگ حدید
سنگ حدید نوعی کریستال مات است که به رنگهای سیاه، سیاه مایل به خاکستری و قهوهای مایل به قرمز موجود است. این سنگ از اکسید آهن سیاه و فلزی شکل تشکیل میشود که با منیتیت (سنگ آهن مغناطیسی) و اکسید آهن مغناطیسی متفاوت است.
سنگ حدید به نام "سنگ خون" نیز نامیده میشود؛ زیرا رنگ قرمز شفاف سنگ سنباده از این سنگ به دست میآید و مایعات خنک کننده در دستگاه برش، هنگام برش هماتیت خونی رنگ میشوند.
از کشورهای اصلی منبع این سنگ میتوان به آلمان، ایتالیا، برزیل، ایالات متحده آمریکا، سوئیس، کانادا، روسیه، سوئد و ایتالیا اشاره کرد.
نوعی از هماتیت که در جواهرسازی استفاده میشود. شکل تراش خورده هماتیت آبی رنگ مایل به خاکستری است که بعد از اتمام مراحل تراش به رنگ نوک مدادی درآمده و جلایی مناسب و براق فلزی پیدا میکند و به عنوان مهره، تسبیح و… مصرف میشود و میتواند نگین انگشتری مناسبی باشد. خود هماتیت به عنوان جایگزین مروارید سیاه به کار میرود، اما باید بدانید که وزن آن خیلی سنگینتر از مروارید است.
برخی از حدیدها به خاطر وجود منگنز، خاصیت مغناطیسی و آهنربایی دارند که بیشتر در برزیل به دست میآید.
تشخیص سنگ حدید اصل
برای تشخیص سنگ حدید اصل میتوانید آن را بر روی ظروف یا کاشیهایی از جنس چینی که لعاب ندارند بکشید؛ سنگ حدید اصل، خط قرمزی را ایجاد میکند (البته باید مراقب خش افتادن بر روی خود نگین حدید باشید).
خواص درمانی سنگ حدید
* تقویت قلب.
* تنظیم گردش خون.
* درمان فشار خون.
* تصفیه خون.
* تحریک جذب آهن توسط خون و درمان کمخونی.
* تسکین دردهای آرتروز و انقباضات ماهیچهای.
* ایجاد تعادل و تنظیم چاکرای اول.
* ایجاد قدرت، استقامت و نشاط.
* تقویت تمرکز و حافظه.
* ممانعت از جذب امواج منفی دیگران.
* تقویت اعتماد به نفس و اراده.
* غلبه بر وسواس عملی و اعتیاد.
* درمان پرخوری و مصرف دخانیات.
* درمان اضطراب و بی خوابی.
* کمک به تعادل بدن.
* بهبود جذب اکسیژن توسط بدن.
سنگ حدید چه آثاری به دنبال دارد
سنگ حدید را مانند یک حرز میدانند که میتواند بلا را دفع کند و اثر آن را خنثی سازد و به منظور ایمنی و محافظت در برابر خطرات و غلبه بر دشمنان کاربرد دارد.
سنگ حدید هفت جلاله میتواند در باطل کردن سحر و جادو و محافظت از شر جن کاربرد داشته باشد.
محافظت از انگشتر مردانه سنگ حدید
امام صادق علیهالسلام فرمود: «این انگشتری را از نجاست و بوی گند و بد حفظ کن و آن را داخل حمام و دستشویی نبر! پس هر کس بر جان خودش ایمن نیست و از هلاکت میترسد، از این انگشتری استفاده کند و آن را از دشمنانت بپوشان تا مبادا از آن استفاده کنند و آن را به کسی نده، مگر آنکه او هم از شیعیان باشد و به او مطمئن باشی».
روش شارژ و نگهداری سنگ حدید
با توجه به اینکه مواد اصلی این سنگ از آهن است، توصیه میشود که در مسیر آب و یا با آب شستشو نشود. میتوانید برای شارژ مجدد سنگ، در نمک خشک دریا قرار دهید و روی آن را بپوشانید.
روایت ائمه از سنگ حدید و خواص آن
در وسایل الشیعه از امام صادق علیهالسلام آمده است: «دوست دارم هر مومنی پنج انگشتر در دست کند؛ عقیق بابت دفع فقر، فیروزه بابت گشایش کار، یاقوت بابت دفع پریشانی، حدید بابت غلبه بر دشمنان، دُرّ نجف بابت آسان شدن امور. و همچنین بد نمیدانم در دست کردن انگشتر حدید را وقتی که به دیدن کسی میرود که از او میترسد از اهل شر برای آنکه شر او ساکن میشود و انگشتر حدید شیاطین را دور میکند و به درستی که هر کسی که انگشتر حدید در دست کند با نظر کردن به آن، خداوند زیارت حج یا عمره در نامه عمل او بنویسد که ثوابش، ثواب پیامبران و صالحان باشد.»
انگشتر
انگشتر جزء لوازم زینتی محسوب میشود و مورد استفاده مردان و زنان قرار میگیرد. آنطور که از شواهد پیداست، انگشتر تاریخچهای کهن دارد که حتی در تاریخ اسلام نیز توانسته است خودنمایی کند و به یک جزء مهم تبدیل گردد. انگشتر یا حلقۀ دست نواری اغلب از جنس فلز است و معمولاً به عنوان آلت زینتی به دور انگشتان دست قرار میگیرد.
انگشتریکی از نمادینترین جواهرآلات است؛ زیرا بعضی از انگشترها حلقه ازدواج هستند و بعضی از انگشترها میراث خانوادگی اشخاصند که از مادر یا پدر و اجداد آنها به ارث رسیده است و بعضی به خاطر قداست و خاصیتی که دارند مورد استفاده اشخاص قرار میگیرد.
تاریخچه انگشتر
انگشتر پیشینهای نامعلوم دارد و به طور قطع مشخص نیست از چه زمانی مورد استفاده قرار گرفته است، اما شواهد نشان میدهد که انگشتر از مصر باستان، در پی تکامل «مُهر» سرچشمه گرفته باشد؛ چون مُهرها نشانه قدرت بودند، افرادی که مُهرهای برجسته و انگشتر خاتم «مُهر» داشتند، به عنوان اشخاص قدرتمند و بانفوذ، مورد احترام مردم قرار میگرفتند.
مقامات بالای حکومت نیز با اعطای انگشترشان به نمایندههایشان، برای اجرای فرامینشان، اختیار تام میدادند که در تورات نیز به نمونهای از این عمل، اشاره شده است: «سپس فراهه، انگشترش را درآورد و به جوزف داد». به احتمال زیاد، تغییر و تحوّل انگشتر خاتم و تبدیل شدن آن به یکی از آلات زینتی نیز در مصر باستانْ رخ داده است.
انگشتر در اسلام
حلقهای از طلا یا نقره است که معمولا سنگی قیمتی بر آن جای دارد و در یکی از انگشتان قرار میگیرد.
پیروان هر کیش و مذهبی برای خود نشانهای دارند که با آن شناخته میشوند؛ چنانکه مسیحیان صلیب و هندوها و بوداییان خال سرخ در پیشانی و موهای مخصوص دارند، اهل ایمان نیز با علاماتی شناخته میشوند که یکی از آنها، انگشتر به دست راست کردن است. امام حسن عسکری علیهالسلام میفرماید: «نشانههای مومن، پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز گزاردن، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک نهادن و خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم» با صدای بلند.»
در فضیلت انگشتر به دست کردن و آداب آن
مؤکّد است مردان و زنان، انگشتر در دست راست کنند.
در بعضى احادیث سفارش شده که در دست چپ کنند، امّا اگر نقش شریفى یا نگین شریفى داشته باشد، باید در وقت استنجا بیرون آورد.
از سلمان فارسى رضىاللّهعنه نقل است که پیامبر به امام علی علیهالسّلام فرمود: «یا على، انگشتر در دست راست بکن تا از مقرّبان باشى.» عرض کرد که: «یا رسول اللّه مقرّبان کدامند؟» فرمود: «جبرئیل و میکائیل.» پرسیدند که «چه انگشتری در دست کنم؟» فرمود: «عقیق سرخ، به درستی که آن اقرار کرده است براى خدا به یگانگى و براى من، پیغمبرى و براى تو یا على به آنکه وصىّ منى و براى فرزندان تو به امامت و براى دوستان تو به بهشت و براى شیعیان فرزندان تو به جنّت الفردوس.»
از حضرت علی علیهالسّلام منقول است که حضرت جبرئیل به پیامبر فرمود: «هرکه انگشتر در دست راست کند و قصدش سنّت و متابعت تو باشد و ببینم او را که در قیامت متحیّر مانده است، دستش را بگیرم و به تو و به حضرت علی علیهالسّلام برسانم.»
جنس انگشتر مردانه
سنّت است که انگشتر از نقره باشد و مردان را انگشتر طلا در دست کردن، حرام است.
انگشترهاى نامناسب
- در کتاب کافی آمده است كه پیامبر به حضرت على عليهالسلام فرمود: «انگشتر طلا در دست نكن كه زينت تو در آخرت است».
مشخصات
دیدگاه ها (0)
لطفا پیش از ارسال نظر، این موارد را مطالعه کنید:
این محصولات ساخته و پرداخته هنرمندانی است که نظرات شما را میبینند و از آن بهرهمند میشوند؛ پس لازم است محتوای ارسالی شما منطبق برعرف و شئونات جامعه و با بیانی دوستانه و عاری از لحن تند، تمسخرو توهین باشد. طبیعتاً نظرات دلگرم کننده شما موجب شکوفایی ذوق هر هنرمند خواهد بود. از ارسال لینک سایتهای دیگر و ارائهی اطلاعات شخصی نظیر شماره تماس، ایمیل و آیدی شبکههای اجتماعی پرهیز کنید. در نظر داشته باشید هدف نهایی از ارائهی نظر دربارهی کالا، ارائهی اطلاعات مشخص و مفید برای راهنمایی سایر کاربران در فرآیند انتخاب و خرید یک محصول است. ما در این قسمت به نظرات و سوالات شما در اسرع وقت پاسخ میدهیم، پس شکیبایی پیشه کنید. سوالات شخصی خود، مبنی بر پیگیری سفارشات یا مشکلات در ثبت خرید را از طریق تماس با فروشگاه مرتفع کنید. هرگونه نقد و نظر در خصوص سایت ربیع، مشکلات دریافت خدمات و درخواست کالا و نیز گزارش تخلفات را از طریق تماس با شمارهی 02591002425 در میان بگذارید و از نوشتن آنها در بخش نظرات خودداری کنید.
سایز انگشتر یک پارامتر مهم برای خرید اینترنتی محسوب میشود. اگر سایز انگشتر خود را نمیدانید، حتما آموزش زیر را مشاهده کنید.
سایز انگشتر خود را به راحتی بدست بیاورید. در نظر داشته باشید انگشترها در سایزهای مختلفی قابل ارائه هستند. برای اینکه انگشتر را با سایز دلخواه خودتان خریداری کنید ، آموزش زیر را با دقت مشاهده کنید.
اندازه گیری سایز انگشتر با استفاده از محیط دور انگشت (سایز انگشتر با دور انگشت)
اندازه گیری با استفاده از حلقه سایز انگشتر
اندازه گرفتن انگشتر با استفاده از میله سایز