کتاب خون دل

کتاب خون دل

(0)

کنکاش تاریخی نامه منشور روحانیت امام خمینی(ره)

دیدگاه امام (ره) در جریانِ خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان در حوزه‏ هاى علمیه و تحمل تلخی فشارها و ضربات این جریانات در طول دوران مبارزه و بیان امام نسبت به مروجان اسلام آمریکایی، همچنین ژست تقدس مآبى عده ای از روحانیون در حوزه های علمیه که چنان تیشه به ریشۀ دین و انقلاب و نظام مى‏زنند که گویى وظیفه‏ اى غیر از این ندارند و این امر چنان بر امام سخت و طاقت فرسا بوده که وقتی پس از نیم قرن برای نگارش منشور روحانیت دست به قلم شد با تلخی نوشت: خون دلی که از پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است، هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است.

از جمله آثار این نویسنده میتوان به اسرار آیت، آخرین نخست وزیر، غبار در خرداد و... اشاره کرد.

 

40,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 7636
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
ارزان ترین قیمت در فروشگاه بهشت قلم
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
موجودی: 1
10 امتیاز با خرید این کالا
فهرست فروشندگان
بهشت قلم
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
40,000
تومان

اطلاعات بیشتر

گزیده متن

چند ماهی از پایان جنگ گذشته بود که امام دست به قلم شد و نامه ای خطاب به روحانیون نوشت که به نامه منشور روحانیت معروف شد. امام در این نامه برای نخستین بار از رنج ها و ملالت های جریاناتی در حوزه های علمیه سخن می گوید که ار ابتدای شروع نهضت به مقابله با او پرداختند.

در 15 خرداد 1342 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسان می نمود. بلکه علاوه بر آن، از داخل جبهه خودی، گلوله حیله و مقدس مآبی و تحجر بود؛ گلوله زخم زبان و نفاق و دورویی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب جر و جان را می سوخت و می درید.

 

گزیده ای از منشور امام خمینی (ره)

مسئلۀ کتاب آیات شیطانى کارى حساب شده براى زدن ریشۀ دین و دیندارى و در رأس آن اسلام و روحانیت است. یقیناً اگر جهانخواران مى‏توانستند، ریشه و نام روحانیت را مى‏سوختند ولى خداوند همواره حافظ و نگهبان این مشعل مقدس بوده است و ان‏شاءاللّه‏ از این پس نیز خواهد بود، به شرط آنکه حیله و مکر و فریب جهانخواران را بشناسیم. البته بدان معنا نیست که ما از همۀ روحانیون دفاع کنیم، چرا که روحانیون وابسته و مقدس‏نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه‏هاى علمیه هستند افرادى که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدى فعالیت دارند. امروز عده‏اى با ژست تقدس مآبى چنان تیشه به ریشۀ دین و انقلاب و نظام مى‏زنند که گویى وظیفه‏اى غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه‏هاى علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‏اى از فکر این مارهاى خوش خط و خال کوتاهى نکنند، اینها مروّج اسلام امریکایى‏اند و دشمن رسول اللّه‏. آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طلاب عزیز حفظ شود؟
     استکبار وقتى که از نابودى مطلق روحانیت و حوزه‏ها مأیوس شد، دو راه براى ضربه زدن انتخاب نمود؛ یکى راه ارعاب و زور و دیگرى راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتى حربۀ ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههاى نفوذ تقویت گردید. اولین و مهمترین حرکت، القاى شعار جدایى دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازه‏اى کارگر شده است تا جایى که دخالت در سیاست دون‏شأن فقیه و ورود در معرکۀ سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى‏آورد؛ یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشته‏اند. گمان نکنید که تهمت وابستگى و افتراى بى‏دینى را تنها اغیار به روحانیت زده است، هرگز؛ ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، به مراتب کاریتر از اغیار بوده و هست.
     در شروع مبارزات اسلامى اگر مى‏خواستى بگویى شاه خائن است، بلافاصله جواب مى‏شنیدى که شاه شیعه است! عده‏اى مقدس نماى واپسگرا همه چیز را حرام مى‏دانستند و هیچ‏کس قدرت این را نداشت که در مقابل آنها قد علم کند. خون دلى که پدر پیرتان از این دستۀ متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهاى دیگران نخورده است. وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضیلت شد. به زعم بعض افراد، روحانیت زمانى قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپاى وجودش ببارد و الاّ عالم سیّاس و روحانى کاردان و زیرک، کاسه‏اى زیر نیم کاسه داشت. و این از مسائل رایج حوزه‏ها بود که هر کس کج راه مى‏رفت متدینتر بود. یاد گرفتن زبان خارجى، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک بشمار مى‏رفت. در مدرسۀ فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفى از کوزه‏اى آب نوشید، کوزه را آب کشیدند، چرا که من فلسفه مى‏گفتم. تردیدى ندارم اگر همین روند ادامه مى‏یافت، وضع روحانیت و حوزه‏ها، وضع کلیساهاى قرون وسطى مى‏شد که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعى حوزه‏ها را حفظ نمود.

مشخصات

مشخصات کلی
شابک
978-622-6609-44-9
موضوع
انقلاب اسلامی
قطع
رقعی
تعداد صفحات
357
سال انتشار
1398
نوبت چاپ جاری
اول
شناسه ملی
5822222
نویسنده
جواد موگویی
نوع جلد
شومیز/ جلد نرم
وزن
433

دیدگاه ها (0)