انگشتر نگین عقیق سبز با ذکر زیبای یا رقیه علیهاالسلام

انگشتر نگین عقیق سبز با ذکر زیبای یا رقیه علیهاالسلام

زمان ساخت این محصول 10 روز کاری
(17)

انگشتر نقره مردانه با سنگ عقیق سبز منقّش به ذکر زیبای یارقیه علیهاالسلام، رکاب انگشتر از نقره 925 عیار و کاملا دست ساز بوده و دارای ضخامت و کیفیت بالایی می‌باشد، انگشتر انتخابی شما قابل سایز می‌باشد و شما می‌توانید از منوی زیر، سایز رکاب خود را انتخاب نمایید.

سایز انگشتر:
سایز بر اساس:
جعبه انگشتر:
910,000 تومان
این کالا فعلا موجود نیست اما می‌توانید گزینه خبرم کنید را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
پیشنهاد شگفت انگیز
کد محصول: 1712
ارسال توسط فروشگاه اینترنتی ربیع
ارسال در سریع ترین زمان ممکن
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
کشور سازنده: ایران
50 امتیاز با خرید این کالا

اطلاعات بیشتر

روا گشـــته حاجات ما با رقيه                  من و دست و دامان تو يا رقيه

من از كودكی آشنای تو بودم                   و درس شبــم: آب، بابا، رقيه

 

نظر و قول بزرگان و مراجع درباره وجود مقدس حضرت رقیه علیهاالسلام و تصریحاتی که در تاریخ درباره ایشان شده است، چیست و پرده از چه واقعیاتی بر می‌دارد؟

بسیاری از اعاظم و بزرگان درباره موجودیت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها مباحث فراوانی داشته‌اند؛ از جمله مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی از مراجع تقلید که در سال 1381 به سوریه رفت و آنجا کنار مزار حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها سخنرانی و به وجود مقدس ایشان در شام تصریح کرد و گفت: «مزار حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها از ابتدا در شام مشهور بوده، گویا امام نشانی را از خود در این شهر به یادگار گذاشته‌اند تا فردا کسانی پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان رسالت و حوادث آن بپردازند؛ از این رو، این دختر خردسال گواه بزرگی است که در میان اسرا حتی دختران خردسال هم بوده‌اند! ما ملتزم به آن هستیم که دفن حضرت در این مکان که شهرت بر آن قائم است، باید پذیرفته شود؛ چراکه آن حضرت در این مکان جان سپرده و دفن شدند و باید بزرگ داشته شوند و این دفن نشان از ستم بزرگی است که بر خاندان طهارت رفته است، ستمی که از آدم تا خاتم بر آن گریستند! به سخنان باطل گوش ندهید که می‌گویند حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها کودکی بیش نبود، مگر حضرت علی اصغر علیه‌السلام طفلی شش ماهه نبود؟ اینها در فردای قیامت شاهدان الهی‌اند. پس احترام به ایشان بر ما فرض است و اینکه به سخنان باطل گوش ندهیم؛ چراکه این خود دلالت بر مظلومیت اهل بیت علیهم‌السلام دارد!»

آیت الله مکارم شیرازی هم به این مسأله تصریح دارد و حرم فعلی را منصوب به حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها می‌داند و به این نکته که بر سر اسم ایشان تشکیک است، اشاره و تأکید می‌کند که میان دانشمندان اسلامی در این باره اختلاف نظر وجود دارد؛ هر چند که بنابر معروف نام ایشان رقیه است. آیت الله نوری همدانی نیز می‌گوید: «در کتاب کامل بهایی و نفس المهموم نام حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها آمده که در شام به شهادت رسیده و اگر کسی برای ایشان نذری کند باید ادا نماید.» آیت الله علوی گرگانی هم بیان می‌کند: «وجود مقدس حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها از مسلّمات تاریخی است و اگر شبهه‌ای باشد در اصل وجودشان نیست بلکه در نام مبارک آن حضرت است!»
بنابراین، وجود حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها اثبات شده است، ضمن آنکه از نظر تاریخی نذرکنندگان به وجود ایشان به حاجاتشان رسیده‌اند و متوسلان به آن بانو حاجت گرفته‌اند.

شأن و جایگاه و زندگانی پر از برکت حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها در لسان اهل بیت علیهم‌السلام چگونه تصریح شده است. آیا اصلاً درباره ایشان قول و فعلی از معصومان صادر شده است؟

در کتاب شیخ عباس قمی و هم در لهوف و نیز در کامل بهایی و مقتل ابن ابی مخنف بیان شده هنگامی که سیدالشهدا علیه‌السلام با اهل حرم وداع کردند، این دختر خردسال از خیمه بیرون آمد و مقابل پای پدر را گرفت و عرض کرد: «ما را به چه کسی می‌سپاری؟» حضرت نشستند و او را آرام کردند و دست دختران را به حضرت زینب سلام‌الله‌علیها سپردند.

درباره شهادت ایشان که کاملاً مشهور و مشهود است و همه آن را بیان کرده‌اند، آن روز مصایب برای اهل بیت امام رخ داد و امام سجاد علیه‌السلام تصریح کرده و هیچ کس این واقعیت را انکار نمی‌کند که وقتی از ایشان پرسیدند: «کجا به شما سخت گذشت؟» امام سه بار فرمودند: «الشام، الشام، الشام». چراکه شهر را آذین بسته و کودکان با پدرانشان آمده و شادی می‌کردند. فرزندان سیدالشهدا علیه‌السلام بیشتر دلشان شکست، بخصوص که آن‌ها را از محله یهودی‌ها عبور دادند و امام سجاد علیه‌السلام با گریه فرمودند: «آنجا بر سرمان آتش ریختند، عمامه و موهای سر من سوخت و فرزندان و دختران نبی مکرم اسلام را برای کنیزی نشان می‌کردند».

اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها

یکی از شهیدان قیام حسینی که نقش بسیار تأثیرگذاری در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت، حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها است. بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها سعی در شبهه‌پراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی که در کتاب منتخب التواریخ  نقل شده می‌توان به تمام این شک و دودلی‌ها پایان داد.

در قسمتی از این مستندات تاریخی، جریان تعمیر و بازسازی قبر این بانوی سه ساله ذکر شده که بدین صورت است: چندین بار سید ابراهیم دمشقی و خانواده‌اش در عالم رویا خواب این بانوی سه ساله را می‌بینند. در خواب از سید ابراهیم خواسته می‌شود که به نزد والی شام برود و از او بخواهد که قبر را تعمیر کنند؛ زیرا داخل قبر آن حضرت آب جمع شده بود و جسم مطهر ایشان معذب بود.

والی شام با مطلع شدن از این جریان از علمای شیعه و سنی خواست که غسل کنند و در نزد مرقد آن بانو جمع شوند و قرار بر این شد که قفل به دست هر شخصی باز شد، متصدی نبش قبر و تعمیر آن شود. قفل تنها به دست سید ابراهیم دمشقی که نسبش منتهی به سید مرتضی علم الهدی می‌شود، باز شد و بدن شریف آن حضرت را به مدت سه روز از قبر خارج کردند و به تعمیر آن پرداختند.

شهادت غم انگیز حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها

در کتاب نفس الهموم شهادت غم انگیز حضرت فاطمه صغری و یا رقیه علیهاالسلام این چنین آمده: «عصر روز سه‎شنبه در خرابه در کنار حضرت زینب سلام‌الله‌علیه نشسته بود. جمعی از کودکان شامی را دید که در رفت و آمد هستند. پرسید: «عمه جان! اینان کجا می‌روند؟» حضرت فرمود: «عزیزم اینها به خانه‌هایشان می‌روند.» پرسید: «عمه! مگر ما خانه نداریم؟» فرمودند: «چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است». تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.

بلافاصله پرسید: «عمه! پدرم کجاست؟» فرمود: «به سفر رفته.» طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانه‌جویی نمود، به‌گونه‌ای که با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.

خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سیدالشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه کردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را کنار زد، سر مطهر سیدالشهدا را دید، سر را برداشت و در آغوش کشید.

بر پیشانی و لب‎های پدر بوسه زد و آه و ناله‎اش بلندتر شد و گفت: «پدرجان چه کسی صورت شما را به خونت رنگین کرد؟ پدرجان چه کسی رگ‌های گردنت را بریده؟ پدرجان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ»؛ چه کسی مرا در کودکی یتیم کرد؟ پدرجان یتیم به چه کسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدرجان کاش خاک را بالش زیر سرم قرار می‌دادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمی‌دیدم.»

دختر خردسال آن قدر شیرین زبانی کرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال کردند به خواب رفته. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.»

کرامات حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها

مرحوم حاج میرزا علی محدث‌زاده فرزند مرحوم حاج شیخ عباس قمی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه می‌فرمود: «یک سال به بیماری و ناراحتی حنجره و گرفتگی صدا مبتلا شده بودم، ‌تا جایی که منبر رفتن و سخنرانی کردن برای من ممکن نبود. مسلّم‌ هر مریضی در چنین موقعی به فکر معالجه می‌افتد، من نیز به طبیبی متخصص و با تجربه مراجعه کردم.
پس از معاینه معلوم شد بیماری من آنقدر شدید است که بعضی از تارهای صوتی از کار افتاده و فلج شده و اگر لاعلاج نباشد صعب العلاج است.

طبیب معالج در ضمن نسخه‌ای که نوشت دستور استراحت داد و گفت که باید چند ماه از منبر رفتن خودداری کنم و حتی با کسی حرف نزنم و اگر چیزی بخواهم و یا مطلبی از زن و بچه‌ام انتظار داشته باشم، آنها را بنویسم تا در نتیجه استراحت مداوم و استعمال دارو، شاید سلامتی از دست رفته مجدداً به من برگردد.

البته صبر در مقابل چنین بیماری و حرف نزدن با مردم حتی با زن و بچه، خیلی سخت و طاقت‌فرساست، ‌زیرا انسان بیشتر از هر چیز احتیاج به گفت و شنود دارد و چطور می‌شود چند ماه هیچ نگویم و حرفی نزنم و پیوسته در استراحت باشم ؟! آن هم معلوم نیست که نتیجه چه باشد.

بر همه روشن است که با پیش آمدن چنین بیماری خطرناکی، ‌چه حال اضطراری به بیمار دست می‌دهد و اضطرار می‌اندازد. این حالت پریشانی است که انسان امیدش از تمام چاره‌های بشری قطع شده و به یاد مقربان درگاه الهی می‌افتد تا به وسیله آنها به درگاه خداوند متعال عرض حاجت کرده و از دریای بی‌پایان لطف خداوند بهره‌ای بگیرد.
من هم باچنین پیش‌آمدی،‌ چاره‌ای جز توسل به ذیل عنایت حضرت امام حسین علیه‌السلام نداشتم. روزی بعد از نماز ظهر و عصر، ‌حال توسل به دست آمد و خیلی اشک ریختم و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله علیه‌السلام را که به وجود مقدس ایشان متوسل بودم، مخاطب قرار داده گفتم: «یابن رسول الله، صبر در مقابل چنین بیماری برای من طاقت‌فرساست. علاوه بر این من اهل منبرم و مردم از من انتظار دارند برایشان منبر بروم. من از اول عمر تا به حال علی الدوام منبر رفته‌ام و از نوکران شما اهل بیتم،‌ حالا چه شده که باید یکباره از این پست حساس بر اثر بیماری کنار باشم. ضمناً ماه مبارک رمضان نزدیک است، ‌دعوت‌ها را چه کنم؟ آقا عنایتی بفرما تا خدا شفایم دهد.»

به دنبال این توسل، طبق معمول کم‌کم خوابیدم. در عالم خواب،‌ خودم را در اتاق بزرگی دیدم که نیمی از آن منور و روشن بود و قسمت دیگر آن کمی تاریک.

در آن قسمت که روشن بود حضرت مولی الکونین امام حسین علیه‌السلام را دیدم که نشسته است. خیلی خوشحال و خوش‌وقت شدم و همان توسلی را که در حال بیداری داشتم در حال رویا نیز پیداکردم. بنا کردم عرض حاجت نمودن،‌ و مخصوصاً اصرار داشتم که ماه مبارک رمضان نزدیک است و من در مساجد متعدد دعوت شده‌ام، ‌ولی با این حال حنجره از کار افتاده چطور می‌توانم منبر رفته و سخنرانی نمایم و حال آنکه دکتر منع کرده که حتی با بچه‌های خود نیز حرفی نزنم.

چون خیلی الحال و تضرع و زاری داشتم،‌ حضرت اشاره به من کرد و فرمود به آن آقا سید که دم درب نشسته بگو اشک بریزید، ‌ان‌شاءالله تعالی خوب می‌شوید. من به درب اتاق نگاه کردم دیدم شوهر خواهرم آقای حاج آقا مصطفی طباطبایی قمی که از علما و خطبا و از ائمه جماعت تهران می‌باشد نشسته است. امر آقا را به شخص نامبرده رساندم. ایشان می‌خواست از ذکر مصیبت خودداری کند، ‌حضرت سید الشهدا علیه‌السلام فرمود؛ روضه دخترم را بخوان. ایشان مشغول به ذکر مصیبت حضرت رقیه علیهاالسلام شد و من هم گریه می‌کردم و اشک می‌ریختم،‌ اما متأسفانه بچه‌هایم مرا از خواب بیدار کردند و من هم با ناراحتی از خواب بیدار شدم و متأسف و متأثر بودم که چرا از آن مجلس پرفیض محروم مانده‌ام،‌ ولی دیدن دوباره آن منظره عالی امکان نداشت.

همان روز، و یا روز بعد، به همان متخصص مراجعه نمودم. خوشبختانه پس از معاینه معلوم شد که اصلاً اثری از ناراحتی و بیماری قبلی در کار نیست. او که سخت در تعجب بود از من پرسید شما چه خوردید که به این زودی و سریع نتیجه گرفتید؟!

من چگونگی توسل و خواب خودم را بیان کردم. دکتر قلم در دست داشت و سر پا ایستاده بود، ولی بعد از شنیدن داستان توسل من بی اختیار قلم از دستش بر زمین افتاد و با یک حالت معنوی که بر اثر نام مولی الکونین امام حسین علیه‌السلام به او دست داده بود، پشت میز طبابت نشست و قطره قطره اشک بر رخسارش می‌ریخت. لختی گریه کرد و سپس گفت: «آقا، ‌این ناراحتی شما جز توسل و عنایت و امداد غیبی چاره و راه علاج دیگری نداشت».»

عقیق سبز

سنگ عقیق سبز گونه‌ای خاص و ویژه می‌باشد که رنگ سازی کریستال در آن به عهده هیدروکسید نیکل می‌باشد. در نگین‌های عقیق سبز گران قیمت پدیده جالبی که مشاهده می‌شود این است که رنگ سبز در مقابل امواج نور خورشید و در برابر حرارت فاز رنگی‌اش تغییر می‌کند ولی بعد از سرد شدن و بعد از این که در کنار رطوبت قرار بگیرد دوباره به حالت اولیه رنگی خود برمی‌گردد. در خانوادۀ سنگ‌های منشأ گرفته از کوارتز، سنگ عقیق سبز را کریسوپریز (Chrysoprase) هم می‌گویند که اگر به زبان یونانی ترجمه شود معنای تره فرنگی را می‌دهد.

هیچ کدام از گوهرهای موجود در بازار این حد از رنگ آمیزی خلاقانه را ندارند. سنگ عقیق سبز با پرکردن حفره‌ای در میزبان خود ساخته می‌شوند، به همین سبب عقیق همواره به شکل یک برآمدگی گرد با یک گروه دایره با مرکز مشترک مانند تنه بریده شده درخت دیده می‌شود. در بعضی مواقع این دوایر شکلی مانند چشم می‌سازند و در بعضی موارد نیز با شکل‌های فانتزی یا منظره‌هایی زیبا مانند درختان پر از شاخه یافت می‌شوند.

در عهد باستان، این سنگ، حرز بسیار خوبی بوده و از نظر مصونیت جایگاه بسیار خوبی داشته است. حتی نقل شده از خواص عقیق سبز این است که باعث رفع تشنگی شده و مانع بروز تب می‌گردد. افسانه‌هایی وجود دارد که بیانگر استفاده از سنگ عقیق سبز و دیگر انواع آن برای تغییر جهت طوفان می‌باشد.

سنگ عقیق سبز یکی از زیباترین سنگ‌هاست. این نگین با رنگ دلربایش و همچنین با خواص منحصر به فردش می‌تواند انتخاب بسیار خوبی برای انگشترهای زنانه و مردانه و همچنین گردنبندهای زیبا باشد.

معادن عقیق سبز

این گوهر ابتدا در قرن چهاردهم میلادی در شمال کشور لهستان و در ناحیه سیلسیا(Silesia)  یافت شده است که این امر در این محل به علت تمام شدن کانی خوب و خالص انجام نمی‌شود اما به جای آن در شهر کوئینزلند کشور استرالیا بهترین نوع عقیق سبز استخراج می‌گردد. البته معادن متفاوتی برای سنگ عقیق سبز در کشور آمریکا در ایالت‌های اورگان، آریزونا و کالیفرنیا و در کشور آفریقای جنوبی وجود دارد.

نمونه دیگری از سنگ عقیق سبز از سال 1950 از کشور زیمبابوه در قاره آفریقا استخراج می‎گردد که در آن به جای عنصر رنگساز نیکل، عنصر کروم با ایزوتوپ سه ظرفیتی (chromium(III) oxide) سبب تشکیل رنگ سبز در شبکه کریستالی سیلیس می‌باشد و با عناوینی نظیر mtorolite یا mtorodite یا matorolite در سنگ شناسی شناخته شده است. این کانی افزون بر کشور زیمبابوه در بولیوی، غرب قاره استرالیا، آناتولیا (Anatolia) در ترکیه، کوه‌های اورال (Ural mountains) روسیه و کشورهای بالکان مشاهده شده است. از این گونه عقیق سبز نمونه‌های مرتبط با دوران امپراطوری روم باستان به شکل‌هایی چون جواهرات و مُهر باقی مانده است.

متفاوت بودن این دو نوع سنگ عقیق سبز به وسیله یک ابزار جواهر شناسی به نام فیلتر چلسی قابل تشخیص است؛ زیرا که قادر به تشخیص سنگ‌های کروم‌دار همچون زمرد است و عقیق سبز با محتویات کروم را می‌شود به راحتی از گونه نیکل‌دار به وسیله فیلتر چلسی تشخیص داد. در حال حاضر در بازار ایران گونه خالص عقیق سبز استرالیایی کمتر یافت می‌شود و بخشی از نمونه‌های اصل وارداتی مرتبط به کشورهای واقع در آسیای جنوب شرقی و هندوستان است.

خواص عقیق سبز برای روح و روان

از خواص عقیق سبز ایجاد شرایط آرمانی در روح و شادابی و آرامش درونی و برطرف کننده‌ی غم و اندوه و ناراحتی‌های روحی می‌باشد.

این سنگ سبب از بین بردن و دور ساختن انرژی‌های منفی از محیط می‌شود.

 این نگین سبب کاهش خشم و تقویت حسن نیت می‌گردد.

 نگه داشتن این سنگ به سبب امواجی که از خود ساطع می‌کند در منزل فضای دلپذیر و آرامی را خواهد ساخت.

 از دیگر خواص عقیق سبز این است که دردهای عاطفی و احساسی را کاهش می‌دهد. همچنین روابط به هم ریخته و از هم گسیخته را سامان می‌دهد. حسادت، پرخاشگری، ناسازگاری و خودخواهی (خود شیفتگی) را نابود می‌کند و رنج را به عواطف و احساسات مثبت مبدل می‌سازد.

 عقیق سبز سبب تقویت روحیۀ شجاعت و محافظت از خطرات می‌گردد.

 این نگین موجب پاکسازی هاله‌هایی از انرژی‌های منفی نیز می‌گردد.

سبب اعتماد به نفس و روحیۀ جنگندگی در زندگی و قدرت و ایمنی را به شخص نگه‌دارنده‌ی این سنگ می‌دهد. همچنین افکار آزار دهنده را از ذهن دور می‌سازد به همین دلیل برای کودکانی که از کابوس‌های شبانه رنج می‌برند بسیار تأثیرگذار می‌باشد.

گفته شده است این گوهر قوه درک را تقویت کرده و سبب فعال شدن بخش تحلیل مغز و همچنین نقش ایجاد تعادل میان حالت‌های مختلف بدن مانند حالات جسمانی، روانی، احساسی و درونی را دارد.

 از بی خوابی جلوگیری کرده و متضمن خوابی خوب می‌باشد.

 از خواص عقیق سبز می‌توان به کمک به درک بهتر شرایط و یاری در پذیرش حقیقت اشاره کرد. این سنگ همچنین مداوا کننده قدرتمند دردهای عاطفی می‌باشد.

 افزایش قدرت بدنی، تمرکز و حافظه و همچنین تقویت صداقت از خواص عقیق سبز شمرده می‌شود.

این سنگ گوهری الهام بخش است که باعث همسویی داخلی گردیده و برای کارهای تردستی و شعبده مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 موجب آرامش می‌شود و درک و حافظه را فعال‌تر می‌کند و همچنین باعث وسعت قوه تحلیل و تمرکز می‌شود.

 از دیگر خواص عقیق سبز می‌توان به خوش‌شانسی و مداواگری اشاره کرد.

 به صورت کلی این سنگ برای تشخیص دوست واقعی از دوست‌نما بسیار موثر است .

 پاکسازی ذهن از افکار منفی و بدی‌ها از دیگر خواص عقیق سبز می‌باشد.

 با عقیق سبز می‌توان به تسهیل ارتباطات در زمان‌ها و شرایط ویژه و دشوار و تقویت توانایی تکلم در جمع و سخنرانی‌ها اشاره کرد.

 این سنگ و دیگر رنگ‌های آن مربوط برج جوزا می‌باشند و باعث تقویت قوۀ عزم و اراده می‌شوند.

 خواص عقیق سبز در سلامتی

سنگ عقیق سبز با چاکرای قلب مرتبط می‌باشد. آن را فعال می‌کند و انرژی آن را آزاد می‌سازد.

این گوهر با تحریک کردن کبد منجر به خارج کردن سموم از سیستم گوارش و جسم می‌شود.

از خواص انگشتر عقیق سبز و به طور کلی دیگر رنگ‌های آن می‌توان به درمان و ترمیم اندام‌ها و مشکلات ناباروری، اختلالات ریوی و غدد تیموس اشاره کرد.

در جهت بهبود خستگی‌های ذهنی و جسمی نیز تأثیرگزار است.

در زمان دوران بارداری و همچنین در جهت رشد مطلوب جنین مفید می‌باشد.

این سنگ تقویت‌کننده‌ی نقاط مختلف بدن و باعث ایجاد تعادل و هماهنگی در بدن است.

همچنین خواب شب را برای شخص دارنده‌ی این نگین، آرام، متعادل و شیرین می‌سازد.

برای بهبود دیابت و متعادل ساختن درصد قند خون نیز مفید و تاثیرگذار می‌باشد.

همچنین در دفع بلایای طبیعی همانند تغییر جهت طوفان، حفاظت از کودکان در خطر مخصوصاً در پرت شدن از ارتفاع موثر است و همچنین در رونق کسب و زندگی نقش به سزایی دارد.

این نگین در درمان اختلالات پانکراس و بهتر شدن عملکرد دستگاه گردش خون در بدن موثر است و با قدرت متعادل کنندگی خود شکاف بین مغز و قلب را پر می‌کند.

عقیق سبز گوهری حفاظت کننده است و همچنین برای درمان میگرن و سردرد، مشکلات گوارشی، رشد و استخوان‌ها قابل استفاده است.

از مهم‌ترین خواص انگشتر و گردنبند عقیق سبز می‌توان به کمک به بهبود سلامت چشم اشاره نمود.

خواص عقیق سبز و دیگر انواع آن در احادیث

اثرات و ثواب طاعات به خصوص نماز را افزایش می‌دهد.

 انواع مختلف این گوهر باعث ایجاد برکت و خوبی می‌شود و انسان را از فقر و نفاق دور می‌دارد.

 در روح و روان انسان آرامش ایجاد می‌کند.

 باعث برآورده شدن حاجات می‌شود.

 ظاهر و درون انسان را از خطرات مصون می‌دارد.

بی‌نیاز ساختن انسان از غیر خدا و رزق مادی و معنوی را افزایش و وسعت می‌دهد.

 باعث مصونیت از مکروهات شخصی می‌شود.

از دیگر خواص عقیق سبز این است که سبب خوش شانسی و عاقبت به خیری می‌گردد.

روان‌شناسی رنگ سبز

این رنگ رنگی سرد است که نماد طبیعت می‌باشد. همچنین رنگ سبز عقیق بیانگر آسایش، اقبال، حسادت و سلامت می‌باشد. محققان به این نتیجه رسیده‌اند که این رنگ می‌تواند سبب ازدیاد توانایی خواندن شود. دانش‌آموزان برای یادگیری هرچه بهتر و سریع‌تر می‌توانند یک برگۀ شفاف سبز روی صفحات کتاب خود گذاشته و با آن مطالعه کنند که این امر بسیار در یادگیری موثر است.

از خواص رنگ سبز که در سنگ عقیق سبز وجود دارد این است که تأثیر زیادی در باروری دارد و در لباس عروسی نیز به کار می‌رفته است. از رنگ سبز در چیدمان‌ها به خاطر تأثیرش در آرامش ذهن استفاده می‌گردد. افرادی که محیط فضای کاری‌شان سبز است، کمتر به دردهای گوارشی مبتلا می‌گردند.

تشخیص عقیق اصل از بدل

سنگ اصل رنگی روشن و خاص دارد اما نوع مصنوعی روشنایی کمتری دارد. نوع معدنی رنگ‌های روشن داشته و دارای رگه‌هایی به طور واضح است. اگر سنگ اصل را با دقت نگاه کنید، لکه‌های کوچکی به رنگ قرمز به صورت متراکم شده در خط‌های قرمز رنگ قابل مشاهده‌اند.

بافت سنگ عقیق سبز خود را مشاهده کنید، نوع بدل در مقام قیاس با نوع اصل بافت نرم‌تری دارد. یشم سختی کمتری نسبت به این گوهر دارد و چنانچه نوع اصل باشد، یشم روی آن خراش ایجاد نخواهد کرد. نوع مصنوعی نسبت به نوع اصل عیوب فراوان‌تری روی سطح خود دارد.

به چگونگی تراش خوردن سنگتان توجه کنید. سنگ‌هایی همچون عقیق سبز اصل بسیار حرفه‌ای‌تر تراش می‌خورند. همچنین درخشش قابل توجهی دارد و بدون خط و خش و ترک است.

با دقت به مقدار شفافیت گوهر دقت نگاه کنید. شفافیت سنگ اصل به اندازه سنگ مصنوعی خوب نیست.

*شفافیت در نوع معدنی و طبیعی دارای کمی بی‌نظمی در شفافیت است و گاهی می‌شود درونش خطوط و هاله‌هایی مشاهده کرد، حال آن که نوع تقلبی شفافیت بسیار بالایی دارد و مانند شیشه است.

نکته: این موارد نمی‌توانند به صورت قطعی، اصل یا بدل بودن سنگ‌های عقیق مانند سنگ عقیق سبز را مشخص کند؛ زیرا جنس سنگ‌ها با یکدیگر متفاوت و ممکن است سنگ اصلی یافت شود که به طور مثال مانند شیشه شفاف باشد و یا هاله بسیار کمی داشته باشد، پس جهت بهره بردن از خواص عقیق سبز و تشخیص اصل بودن یا اصل نبودن یک سنگ به طور قطعی نیاز به تأیید یا رد یک کارشناس حرفه‌ای دارد که سال‌ها در این زمینه فعالیت کرده باشد.

انگشتر

انگشتر جزء لوازم زینتی محسوب می‌شود و مورد استفاده مردان و زنان قرار می‌گیرد. آنطور که از شواهد پیداست، انگشتر تاریخچه‌ای کهن دارد که حتی در تاریخ اسلام نیز توانسته است خودنمایی کند و به یک جزء مهم تبدیل گردد. انگشتر یا حلقۀ دست نواری اغلب از جنس فلز است و معمولاً به عنوان آلت زینتی به دور انگشتان دست قرار می‌گیرد.

انگشتر یکی از نمادین‌ترین جواهرآلات است؛ زیرا بعضی از انگشتر‌ها حلقه ازدواج هستند و بعضی از انگشتر‌ها میراث خانوادگی اشخاصند که از مادر یا پدر و اجداد آن‌ها به ارث رسیده است و بعضی به خاطر قداست و خاصیتی که دارند مورد استفاده اشخاص قرار می‌گیرد

انگشتر پیشینه‌ای نامعلوم دارد و به طور قطع مشخص نیست از چه زمانی مورد استفاده قرار گرفته است، اما شواهد نشان می‌دهد که انگشتر از مصر باستان، در پی تکامل «مُهر» سرچشمه گرفته باشد؛ چون مُهر‌ها نشانه قدرت بودند، افرادی که مُهر‌های برجسته و انگشتر خاتم «مُهر» داشتند، به عنوان اشخاص قدرتمند و بانفوذ، مورد احترام مردم قرار می‌گرفتند.

مقامات بالای حکومت نیز با اعطای انگشترشان به نماینده‌هایشان، برای اجرای فرامینشان، اختیار تام می‌دادند که در تورات نیز به نمونه‌ای از این عمل، اشاره شده است: «سپس فراهه، انگشترش را درآورد و به جوزف داد». به احتمال زیاد، تغییر و تحوّل انگشتر خاتم و تبدیل شدن آن به یکی از آلات زینتی نیز در مصر باستانْ رخ داده است.

انگشتر در اسلام

حلقه‌ای از طلا یا نقره است که معمولا سنگی قیمتی بر آن جای دارد و در یکی از انگشتان قرار می‌گیرد.

پیروان هر کیش و مذهبی برای خود نشانه‌ای دارند که با آن شناخته می‌شوند؛ چنانکه مسیحیان صلیب و هندو‌ها و بوداییان خال سرخ در پیشانی و مو‌های مخصوص دارند، اهل ایمان نیز با علاماتی شناخته می‌شوند که یکی از آنها، انگشتر به دست راست کردن است. امام حسن عسکری علیه‌السلام می‌فرماید: نشانه‌های مومن، پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز گزاردن، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، جبین را در سجده بر خاک نهادن و خواندن «بسم الله الرحمن الرحیم» با صدای بلند.

در فضیلت انگشتر به دست کردن و آداب آن

مؤکّد است مردان و زنان، انگشتر در دست راست کنند.

در بعضى احادیث سفارش شده که در دست چپ کنند، امّا اگر نقش شریفى یا نگین شریفى داشته باشد، باید در وقت استنجا بیرون آورد.

از سلمان فارسى رضى‌اللّه‌عنه نقل است که پیامبر به امام علی علیه‌السّلام فرمود: «یا على، انگشتر در دست راست بکن تا از مقرّبان باشى.» عرض کرد که: «یا رسول اللّه مقرّبان کدامند؟» فرمود: «جبرئیل و میکائیل.» پرسیدند که «چه انگشتری در دست کنم؟» فرمود: «عقیق سرخ، به درستی که آن اقرار کرده است براى خدا به یگانگى و براى من، پیغمبرى و براى تو یا على به آنکه وصىّ منى و براى فرزندان تو به امامت و براى دوستان تو به بهشت و براى شیعیان فرزندان تو به جنّت الفردوس.»

از حضرت علی علیه‌السّلام منقول است که حضرت جبرئیل به پیامبر فرمود: «هرکه انگشتر در دست راست کند و قصدش سنّت و متابعت تو باشد و ببینم او را که در قیامت متحیّر مانده است، دستش را بگیرم و به تو و به حضرت علی علیه‌السّلام برسانم.»

جنس انگشتر

سنّت است که انگشتر از نقره باشد و مردان را انگشتر طلا در دست کردن، حرام است.

انگشترهاى نامناسب

در کتاب کافی آمده است كه پیامبر به حضرت على عليه‌السلام فرمود: «انگشتر طلا در دست نكن كه زينت تو در آخرت است».

مشخصات

مشخصات کلی
مدل انگشتر
نگین عقیق سبز ذکر زیبای یا رقیه
مدل رکاب
رکاب نقره
ارسال
ارسال به سراسر کشور تحت لیسانس شرکت پست جمهوری اسلامی ایران

دیدگاه ها (1)

مهدی علامه محمود . | کاربر
17 / تیر / 1400
بسیار زیباست ممنون از سایتتون امروز به دستم رسید واقعا باهاش حال کردم انتظار همچین انگشتری رو نداشتم باتوجه به قیمتش