مزاج شناسی

مزاجها (امزجه)

مزاج در لغت به معنی در هم آمیختن است و در طب سنتی ایران به مفهوم کیفیت یکسان و جدیدی است که در نتیجه آمیختن ارکان با یکدیگر و فعل و انفعال آنها در یک جسم مرکب به وجود می آید.
در دیدگاه طب سنتی هر جسم مرکبی از هر چهار رکن تشکیل شده است و اختلاف مقدار این عناصر دراجسام، آنها را با یکدیگر متفاوت می‌کند به عبارت دیگر، مقدار و نسبت موجود از هر کدام از این ارکان تعیین کننده مزاج جسم مرکب خواهد بود. 
در جهان آفرینش و به ازای موجودات جاندار و بی‌جان بی‌نهایت مزاج داریم، چرا که نسبت آمیختن عناصر چهارگانه با هم متفاوت است. در میان انسان‌ها نیز با وجود طبقه بندی‌های کلی در مزاج‌های اصلی ذاتی یا جبلی یا مادرزادی یا مولودی و اکتسابی افراد، در حقیقت هر مزاج دارای طیف گسترده ای است تا جایی که می‌توان گفت که هیچ دو شخصی یکسان نیستند و بنابراین درمان یک بیماری در دو فرد نمی‌تواند کاملاً یکسان باشد.

مزاج ها به طور کلی به نه مزاج اصلی تقسیم می‌شوند این مزاج‌ها ممکن است از کنش عامل‌های خارجی داخلی و روانی مثل: فصل ،سن، جنسیت، مکان زندگی، اعراض نفسانی و... تحت تأثیر قرار گرفته، دگرگون شوند (مزاج اکتسابی یا عارضی). 

مزاج های نه گانه

از نظر اطبا اگر بدن انسان از مقادیر متناسب خاک، آب، هوا و آتش عنصری ترکیب شده باشد مزاج معتدل به وجود می‌آید و اگر یک یا دو عنصر و کیفیت‌های مربوط به هر کدام از ارکان برتری داشته باشد مزاج‌های غیر معتدل به وجود می آیند. 
به عبارت دیگر اگر یک اعضای بدن از کیفیتهای ،گرمی سردی، تری و خشکی بهره لازم و خاص خود را به طور کامل برده باشند و به اعتدال عضوي خاص خود رسیده ،باشند آنگاه کل بدن نیز معتدل خواهد بود.

مزاج معتدل

مزاج معتدل را می‌توان از هشت وجه متفاوت بررسی کرد به شرح ذیل می باشد:

الف) معتدل نوعی که بر دو قسم است :

  • معتدل نوعی به این اعتبار که یک نوع با خارج از نوع خود قیاس شود؛ یعنی قیاس مزاج انسان با سایر موجودات از حیوان و نبات و جماد معتدل ترین مزاج در بین موجودات از آن انسان است. 
  • معتدل نوعی از این نظر که فردی از یک نوع با افراد هم‌نوع خود قياس شود؛ مثلاً قياس مزاج یک انسان با مزاج انسانی دیگر (اعتدال مزاج در میان افراد نوع انسان، عرض پهناور و طیف گسترده ای دارد که خروج از دو سوی آن، عدم اعتدال انسانی است و میانه آن معتدل ترین حال مزاج نوع انسان است). 

ب) معتدل صنفی که بر دو قسم است: 

  • معتدل صنفی به اعتبار قیاس مزاج کسی از صنف خاص از اصناف بشر با فردی خارج از صنف او؛ مثلاً قياس مزاج شخصی از ساکنان یک اقلیم نسبت به ساکنان اقلیم های دیگر (اعتدال) در اصناف گوناگون نیز عرض گسترده ای دارد که کمتر از عرض اعتدال در میان افراد نوع است ولی آن نیز دارای دو طرف و یک حد میانه است). 
  • معتدل صنفی به اعتبار قیاس مزاج دو شخص از یک صنف نسبت به یکدیگر.

ج) معتدل شخصی که بر دو قسم است: 

  •  معتدل شخصی برای هر شخص معین تا یک موجود تندرست محسوب شود. معتدل شخصی برای هر فرد معین در اعتدال او در برخی اوقات و احوال نسبت به سایر احوال و اوقات خود او.

د) معتدل عضوی که بر دو قسم است: 

  • معتدل عضوی به اعتبار قیاس مزاج شایسته یک عضو با اعضای دیگر. معتدل عضوی هر اندام نسبت به تمام احوال خود که اگر در آن حال باشد، در بهترین حالت است. 

مزاج غير معتدل:

به طور کلی به دو دسته مفرد و مرکب تقسیم میشود که هر کدام ٤ قسم دارند:

الف مفرد گرم ـ سرد ـ خشک ـ تر 
ب مرکب گرم و خشک ـ گرم و تر ـ سرد و تر ـ سرد و خشک

منظور از مزاج مفرد این است که نسبت ارکان با یکدیگر به گونه ای باشد که تنها یک کیفیت غلبه پیدا کند ولی در مزاج مرکب این نسبت به شکلی است که دو کیفیت با هم خواص خود را بروز می‌دهند. 

نکته: گاهی در بعضی از منابع برای ساده سازی ،مطلب به مزاج گرم و خشک مزاج صفراوی؛ به مزاج گرم و تر مزاج دموی؛ به مزاج سرد و تر مزاج بلغمی و به مزاج سرد و خشک مزاج سوداوی گفته می‌شود که در واقع نوعی غلط مصطلح می‌باشد نامیدن مزاج‌های مولودی طبیعی به نام‌های صفراوی دموی بلغمی و سوداوی نادرست است و این واژگان مربوط به مزاج های عارضی یا سوء مزاج ها هستند که بعداً دربارۀ آنها توضیح داده خواهد شد.

نکته: تنوع نه گانه مزاج‌ها در افراد تندرست و طبیعی متناظر با تفاوت در عملکردهای افراد در زندگی روزمره شان در جهان آفرینش است آگاهی از اقتضائات قابلیت‌های خاص و محدودیت های هر مزاج در شرایط گوناگون می‌تواند در تدبیر امور مختلف زندگی شخصی و اجتماعی افراد بسیار راهنما و راهگشا باشد.

  •  مثلاً فردی که مزاج مولودی سرد و تر دارد با مشغول شدن به پاسخگویی تلفنی در یک اداره خلوت در منطقه ای سردسیر و با تغذیه روزانه از انواع ،آش برنج لبنیات و چربیها همراه با غم دوری از خانواده به تدریج دچار بیماری‌های بلغمی می‌شود.
  • مهم آن است که هر فرد با داشتن هر یک از مزاجهای نه گانه میتواند سالها سالم و شاداب زندگی کند مشروط بر آنکه تدابیر متناسب با مزاج خود را در زندگی به کار بندد. 

مزاج سنین مختلف

جنین انسان در حین انعقاد نطفه رطوبت و حرارت غریزی را که مایه حیات هستند از پدر و مادر کسب می‌کند و هر چه میزان رطوبت غریزی و به تبع آن حرارت غریزی بیشتر باشد، طول عمر شخص می‌تواند بیشتر باشد؛ در صورتی که مراقبت کافی از آنها به عمل آید و حوادث مرگبار پیش نباید مرگ طبیعی زمانی فرا خواهد رسید که این رطوبت و حرارت پایان یابد. دوران حیات انسان بر اساس این رطوبت و حرارت به چهار مرحله اصلی تقسیم می‌شود:

  1. مرحله رشد از بدو تولد تا سی سالگی است در این مرحله بدن، پیوسته در حال رشد می‌باشد و میزان رطوبت و حرارت بالا می‌باشد نوزاد بیشترین رطوبت را دارد و به همین علت است که به کمک حرارت موجود بیشترین میزان رشد در این مرحله به وقوع می پیوندد یکی از علت‌های اختلال رشد به هم خوردن تعادل بین حرارت و رطوبت می باشد به عنوان مثال، کودکی که تحرک و جست و خیز زیاد دارد و بیش از اندازه فعالیت می کند در بدن خود حرارت زیادی تولید می‌کند که می‌تواند منجر به اختلال در افعال کاهش رطوبات و در نتیجه کاهش رشد شود. 
     
  2.  مرحله جوانی: بین ۳۰ تا ٤٠ سالگی است که رطوبت و حرارت غریزی هر دو در حد تعادل وجود دارند و به همین دلیل مرحله جوانی معتدل ترین مزاج سنی است البته در طول جوانی گرمی مرحله رشد باقی می‌ماند ولی رطوبت غریزی به آرامی کاهش می یابد و در مجموع مزاج نسبت به مرحله قبل به سوی گرمی و خشکی تمایل می‌یابد. در این دوره فرد مستعد بی خوابی و اضطراب می‌باشد.
     
  3. مرحله میانسالی: این مرحله از ٤٠ تا ٦٠ سالگی است که در آن قوای بدن به تدریج تحلیل می‌روند. در این دوره رطوبت و حرارت غریزی کم می‌شود و مزاج به سمت سردی و خشکی می‌رود انسان در این دوران مستعد بیماری‌های سوداوی مانند بواسیر، واریس و افسردگی می‌شود.
     
  4. مرحله پیری: از سن ٦٠ سالگی به بعد می‌باشد و با ظهور ضعف شدید در قوا و کاهش شدید رطوبت غریزی و حرارت غریزی همراه است مزاج در این سن، سرد و تر است. این تری مربوط به رطوبت غریزی نیست بلکه رطوبت غریبه ای (تری عارضی یا اکتسابی ) است که حاصل کاهش و نقصان در گوارش غذا و ضعف هضم است به عبارتی در سن پیری مزاج فرد متغیر است و تابع شرایط محیط و رژیم غذایی می‌باشد. 

باید توجه داشت آنچه در مورد مزاج بدن در سنین مختلف و سایر مزاج های اکتسابی گفته می‌شود در تعامل با مزاج ذاتی و مولودی شخص قرار دارد بنابراین افرادی که به لحاظ مادرزادی مزاج سرد و خشک دارند در سنین کهولت دچار تشدید علایم سردی و خشکی می‌شوند در حالی که در سن رشد حال بهتری دارند برعکس افراد با مزاج گرم و تر در ایام رشد به مشکلات ناشی از غلبه گرمی و تری دچار می‌شوند، در حالی که در سنین بالاتر به اعتدال نزدیک ترند.

نکته: برای رشد طبیعی یک کودک به گرمی و تری کافی نیازمندیم بنابراین باید حرارت و رطوبت را به نسبت کافی و مناسب به او برسانیم پس غذاهای معتدلی که حرارت و رطوبت کافی دارند مثل نان گندم و گوشت گوسفند و مواد شیرین ملایم و میوه جاتی مانند انگور و انجیر و بادام مفید هستند و مصرف بیش از اندازه خوراکی‌هایی مثل چیپس، کاکائو ، بستنی، قارچ، سوسیس و تعادل مزاجی کودک را بر هم می‌ریزد و او را از رشد مناسب باز می‌دارد. 

 


 

مزاج فصل‌ها

فصول مختلف روی بدن انسان تأثیرات مختلف داشته و تغییراتی را پدید می آورند:

  • فصل بهار این فصل گرم و تر است. در این فصل افرادی که مزاج گرم و تر دارند خصوصاً اگر در سن نمو هم باشند مشکلات بیشتری خواهند داشت چون حرارت و رطوبت بر مزاج آنها غلبه می یابد. 
  • فصل تابستان این فصل گرم و خشک است بنابراین علایم گرمی و خشکی در افراد دارای مزاج گرم و خشک که در سن جوانی باشند، تشدید می‌شود. .
  • فصل پاییز این فصل سرد و خشک است، این فصل اوج بروز بیماری‌های پوستی مانند اگزما و ترک لب‌ها می‌باشد و اختلالات روانی مانند وسواس و افسردگی شیوع بیشتری پیدا می کنند.
  • فصل زمستان این فصل سرد و تر است و زمینه ساز تشدید یا بروز بیماری‌های سرد و تر می‌باشد به همین دلیل هم افراد بالای ٦٠ سال در این فصل به مشکلات بیشتری دچار می‌شوند 

نکته: بسیاری از بیماری‌های گوارشی ناشی از غلبه سردی هستند. 
نکته: افراد با مزاج سرد و تر و همچنین خانم‌های مسن در زمستان بیشتر دچار ورم و درد مفاصل می شوند. معمولاً این اشخاص با گرم نگه داشتن موضع و استفاده از غذاها و داروهای گرمی بخش (مثل:سیر سیاه دانه و زنجبیل) احساس رضایت بیشتری خواهند نمود. 


مزاج جنس

مزاج مردان نسبت به زنان گرم تر و خشک تر است در حالی که مزاج زنان بیشتر متمایل به سردی و تری است به همین علت زنان بیشتر از مردان به بیماری‌ های بلغمی مانند ورم و درد مفاصل دچار می‌شوند 
 

مزاج مكان‌ها

مکان‌های مختلف تأثیرات متفاوتی در مزاج افراد می‌گذارند و مزاج هر منطقه نیز به جغرافیای آنجا وابسته است: 

  • مزاج مناطق کوهستانی مثل دماوند، سرد و خشک است و کسی که مزاج گرم دارد و در سن شباب و فصل تابستان قرار دارد بهتر است به ییلاق برود و از هوای روح افزا و چشمه های خنک آنجا بهره ببرد. 
  • مزاج مناطق بیابانی مانند یزد گرم و خشک است. مناطق کنار دریا که کوه در جنوب آنها واقع می‌باشد مثل حاشیه شمال و حوالی دریای مازندران سرد و تر هستند مردم این نواحی به علت رطوبت بالا، معمولاً آرام و صبور هستند و از طرفی بیماری‌های مفصلی در میان آنها به خصوص در زنان شیوع بیشتری دارد. به همین دلیل نیز حکما سیر را به اشکال مختلف در رژیم غذایی مردم این مناطق قرار داده اند و همچنین به طور سنتی در پخت نان از سیاهدانه استفاده می‌شود. 

مثال بالینی: یک مرد جوان عصبی حساس با شغل مهندسی راه سازی در فصل تابستان برای منطقه کویری کشور رفته است. به علت گرایش تمام عوامل مؤثر بر مزاج وی به سمت گرمی و خشکی استعداد ابتلاء به سوء مزاج گرم در این شخص زیاد است برای پیشگیری از بروز مشکل بهتر است این فرد مایعات بیشتر بنوشد از تنش و اضطراب پرهیز کند، کاهو و سکنجین بخورد با آب ولرم رو به سرد استحمام کند و از غذاها و داروهای گر می‌بخش مثل فلفل و سیر اجتناب کرده و غذاهای سرد و رطوبت بخش بخورد. 

مزاج اعضا

اعضای مختلف بدن انسان از نظر ترکیب نسبی ارکان با هم متفاوت اند علت این تفاوت در وظیفه و عملکردی است که بر عهده آن‌ها قرار گرفته است به عنوان مثال

  • قلب گرمترین و خشک ترین عضو بدن است زیرا قلب تنها عضوی است که همواره در حال حرکت است و لازمه حرکت زیاد حرارت و خشکی زیاد است اگر قلب این حرارت و خشکی را از دست بدهد بزرگ و تنبل شده و دچار نارسایی می‌شود. 
  • کبد گرمترین و ترترین عضو است زیرا به عنوان مهمترین عامل رشد و تغذیه بدن عمل می‌کند و رشد و نمو بدن به واسطۀ گرمی و تری کافی به وجود می آید.
  • استخوان سردترین عضو است و غلبه خاک عنصری در آن باعث سخت بودن و ثبات می‌‍شود در صورت غلبه رطوبت بر استخوان نرمی استخوان به وجود می‌آید.
  • چربی سرد و تر می‌باشد و افرادی که فعالیت کمی دارند دچار تجمع چربی و چاقی می‌گردند.
  • مغز سرد و تر می‌باشد زیرا به علت ورود اطلاعات فراوان به آن دچار غلبه گرمی و خشکی می‌شود و به همین جهت مزاج طبیعی مغز سرد و تر آفریده شده است تا دچار تحریک بیش از حد نشود. افزایش گرمی و خشکی مغز موجب تحریک پذیری بی‌خوابی و اضطراب می‌شود.
  • پوست معتدل ترین عضو بدن است که معتدل ترین قسمت آن پوست دست و انگشتان می باشد. نوک انگشت سبابه معتدل ترین بخش انگشتان است.
  • رباط یک عضو مفرد سرد و خشک است و عنصر خاک در آن زیاد است؛ که موجب ثبات کافی در مفاصل و در نتیجه ایجاد حرکات مفصلی صحیح می‌شود در افرادی که رطوبت بدن افزایش غیر طبیعی داشته باشد به خصوص در خانمها ممکن است رباط ثبات خود را از دست بدهد و سیالیت آن افزایش یابد به همین دلیل این گونه افراد مستعد پیچ خوردن مچ پا (Ankle Torsion ) هستند.

برگرفته از کتاب طب سنتی ایران نوشته استاد محسن ناصری و دیگر عزیزان

0 نظرات

ارسال نظرات