عقیله بنی هاشم
چرا به حضرت زينب عليهاالسلام لقب "عقيلۀالعرب" را ميدهند؟
يكي از القاب حضرت زينب علیهاالسلام عقيلهالعرب يا عقيله بني هاشم است و بنابر قول بعضي از ادباي عرب، «ة» عقيلةالعرب تاي تأنيث است، اما اگر به شكل دقيقتر بررسي شود، تاي مبالغه است نه تاي تأنيث؛ بنابراين عقيل يك فرد خردمند است و عقيلةالعرب بانويي است كه منسوب به بني هاشم و از طرفي بسيار خردمند است.
حضرت زينب علیهاالسلام در عين اينكه داراي ابعاد شخصيتي متعدد و والايي بودند، از عقل و خردمندي بسيار بالايي نيز برخوردار بودند و به اين خاطر است كه ايشان را عقيلةالعرب و يا عقيلۀ بني هاشم مينامند.
عقیله به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد.
بر اساس بعضی از روایات، زینب علیهاالسلام دارای مجلس علمی پرباری بوده و زنانی که میخواستند مسائل دین را بیاموزند، در آن مجلس حاضر میشده و کسب دانش میکردهاند. (ریاحین الشریعة، حجت السلام ذبیح الله محلاتی، ج3، ص75)
پس از تمام شدن خطبۀ حضرت زينب علیهاالسلام در کوفه، علی بن الحسین علیهالسلام متوجه عمۀ بزرگوارش حضرت زینب علیهالسلام میشود و میگوید: «عمه جان! تو به حمدالله ناخوانده دانایی و نیاموخته خردمند هستی...». (احتجاج طبرسی، ج 2، ص305)
صفات برجستهای در زینب علیهاالسلام جمع بوده که هیچ یک از زنان عصر او آنها را دارا نبودهاند، لذاست که به عقيلةالعرب و عقیلۀ بنیهاشم (بانوی خردمند بنیهاشم) معروف گردید. لذا وقتی ابن عباس (صحابی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میخواهد از او روایتی نقل کند چنین میگوید: «بانوی خردمند ما، زینب دختر علی چنین گفت ...». (مقاتل الطالبین، ص60)
شهرت زینب علیهاالسلام بدین لقب تا حدی بود که وقتی میگفتند بانوی خردمند، همه میفهمیدند منظور زینب علیهاالسلام است. فرزندان او نیز به چنین لقبی افتخار میکردند و به «زادگان بانوی خردمند» شناخته شده بودند.
حرم حضرت زینب علیهاالسلام دختر نبی اکرم که تقریبا 14 سده پیش و در سال 61 هجری قمری در کربلا پس از شهادت حضرت عباس علیهالسلام اولین مدافع حرم هدف هجوم قرار گرفت، اکنون در سال 2020 نیز هنوز هدف حمله است اما این بار تعداد مدافعان بسیار بیشتر است و مسیرهای منتهی به حرم در کنترل چندلایۀ مدافعان قرار دارد.
دیگر قرار نیست دمشق، کربلا شود چون این بار مدافعانی از ایران و جنوب لبنان و سایر ملیتها به دفاع شتافتهاند. از این رو به عشّاق آل الله که از سراسر جهان اسلام برای دفاع از حرم دل از دنیا بریده و راهی سوریه میشوند برای دفاع از دختر رسول خدا و اول امام شیعیان، مدافعان حرم، مدافعان حریم عقیلۀالعرب و... میگویند.
عاشقانی که از هر سوی جهان اسلام برای دفاع از حرم زینب علیهاالسلام به سوریه آمدهاند و لحظهای اجازه نزدیک شدن دشمنان فریب خورده را به حرم عقیله بنی هاشم علیهاالسلام نمیدهند. تروریستهای داعش و نیروهای مسلح جبهه النصره در کمتر از 10 کیلومتری حرم عقیله بنیهاشم علیهاالسلام هستند.
با شروع جنگ در سوریه، غیور مردانی از نقاط مختلف جهان اسلام خصوصاً از ایران، افغانستان، پاکستان، لبنان و عراق به دفاع از حرم زینب علیهاالسلام شتافتهاند.
«مدافعان حرم» نام رزمندگانی است که مظلومانه و داوطلبانه از حرم حضرت زینب علیهاالسلام دفاع جانانه و در این راه، سَرهایشان را نثار خواهر ولایت و امامت میکنند. آنان در برابر تمام اتهامات غرض ورزانه ایستادگی میکنند و عشق به مولایشان حسین علیهالسلام تنها دلیل ماندنشان زیر ترکشها و تیغ دشمنان قسم خورده اسلام است.
«فاطمیون» نام انتخابی جمعی از افغانستانیهای دلاور است که با شنیدن خبر تهدید حرم امن اهل بیت علیهالسلام در سوریه، خانه و کاشانهشان را رها کردهاند و امروز مدافعان حرم شدهاند.
مدافعان حرمی که ارادت و دلبستگیشان به خاندان اهل بیت علیهمالسلام را با خونهای داغ و گرم ریختهشان بر سرزمین شام اثبات کردهاند.
«زینبیون» نام انتخابی جمعی از مجاهدان عاشق پاکستانی است که با شنیدن خبر تهدید حرم امن اهل بیت علیهمالسلام در سوریه داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب علیهاالسلام به این کشور اعزام شدند. گردان «خدام العقیله» از گردانهایی است که فقط مسئولیت حفاظت از حرم مطهر حضرت زینب علیهاالسلام را بر عهده دارد؛ این گردان در اطراف حرم مستقر است و عملیات نیروهای آن در کوچههای زینبیه انجام میگیرد. تعداد مدافعان حرم روز به روز در حال افزایش است، آنان زیر پرچم زینبیه با تروریستها و مزدوران مبارزه میکنند گویا زینبیه تبدیل به خانهای برای مجاهدان مبارز و عاشقی شده است که واهمهای از سنگدلیهای دشمنان اسلام ندارند و سَرهای خود را پیشکش راه فرهنگ عاشورا میکنند و اجازه نمیدهند سوریه به کربلای سال 61 تبدیل شود.
بازگویی برخی خصوصیات ممتاز مدافعان حرم از کلام مقام معظم رهبری در دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم در مورخ 1/9/95
حضرت آیت الله خامنهای مدظلهالعالی در بخشی از سخنان خود در دیدار خانوادههای شهدای مدافع حرم فرمودند:
کسانی که داوطلبانه به این میدان میروند، دو سه خصوصیّت در اینها هست که ممتاز است:
اینهایی که میروند، یکی از احساسات و روحیهشان همین است که میخواهند از حریم اهل بیت علیهمالسلام دفاع کنند. پدرها و مادرهایشان هم همینطور. در اظهاراتی که یکی از مادران شهدا خطاب به حضرت زینب داشت این بود که: «من محمدحسین خودم را دادم به شما!» این خیلی باارزش است؛ آن غیرتی که نسبت به اهل بیت علیهمالسلام که در هر مؤمنی باید وجود داشته باشد.
دوّمین خصوصیّت بصیرت است. کسانی که این بصیرت را ندارند با خودشان میگویند: «اینجا کجا، سوریه و حلب کجا؟» این بر اثر بیبصیرتی است. [حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام] فرمود که: «فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا»؛ نباید منتظر ماند که دشمن بیاید داخل خانۀ آدم، بعد آدم به فکر دفاع از او و خانه بیفتد. دشمن را باید در مرزهای خودش سرکوب کرد.
نکتۀ سومی که در اینها وجود دارد، شوق شهادت است. بعد از پایان جنگ تحمیلی، مایی که در جریان کار بودیم، احساس میکردیم که یک جادّۀ دوباندۀ وسیعی جلوی رویمان بود که این بسته شد؛ جادّۀ شهادت! مثل یک دری که ببندند. کسانی که آن موقع، جهاد و شهادت در راه خدا را دوست داشتند، دلشان را غم گرفت. این فرزندان شما غالباً کسانی هستند که آن دوره را درک نکردند؛ در اینها هم آن احساس شوق بود که بلند شدند و رفتند.
اگر در یک ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، قدرت و قوّت چشمپوشی از زندگی باشد، این قوم شکستبخور نیست. ماها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم میآوریم، به خاطر این است که دو دستی چسبیدهایم به زندگی و زیباییهای زندگی.
بچههایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً مایۀ افتخارند. این فقط شعار نیست؛ واقعیّت قضیّه این است. [اینها] در هر ملتی که باشند (حالا ممکن است شناخته شده نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست، مثل بعضیها که در جوامع بهخاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها ستارۀ واقعیاند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیکبین و کوتهبین است؛ در ملأ اعلی اینها ستارهاند.
خداوند انشاءالله درجات آنهایی را که رفتهاند، عالی کند. به پدر و مادر و همسران و فرزندانشان صبر و سکینه بدهد و بنده همیشه دعایم این است که خداوند انشاءالله دلهای شما را مشمول لطف و فضل و نورانیت خودش کند و به دلهای شما آرامش بدهد.
0 نظرات