Hijab
فلسفه حجاب چیست؟
حجاب دو فلسفه اساسی دارد که با یکدیگر ارتباط دارند: 1. محافظت زن در برابر طمعورزیهای هوسبازان؛ 2. پیشگیری از تحریکات شهوانی خارج از قوانين الهی و تأمین سلامت و بهداشت معنوی جامعه.
حجاب با چنین نقش مهم و اساسی پیامی قاطع و کوبنده با خود دارد، و آن این است که در برابر همه مردان اجنبی نوعی هشدار و اعلام «دور باش» میدهد، اکنون باید دید چه عواملی در رساندن این پیام و اثرگذاری آن مؤثر است: 1. حدود و میزان پوشش: هر اندازه بدن زن پوشیدهتر باشد، نقش نیرومندتری در دورسازی دیدگان نگاهكننده ایفا میکند. ازهمینرو چادر را حجاب برتر شناختهاند، زیرا با وجود شرایط دیگر، بیشترین پوشش و مطمئنترین مصونیت را میآورد؛ 2. کیفیت پوشش: میزان ضخامت و حتی کیفیت دوخت لباس بخش مهمی از حجاب را تشکیل میدهد. لباسهای نازک و تنگ و بدننما که جاذبههای جنسی زن را برای مردان به نمایش میگذارد، موجب خیره شدن چشمهای هرزه و آلوده جامعه است. در مقابل لباسهای غیر بدننما، دیدهها را از خود دور میسازد و سلامت معنوی نفوس را تأمین میکند؛ 3. رنگها: برخی از رنگها دیدهها را خیره میسازد و پارهای دیگر، نگاهها را از خود میراند. کدام یک از این دو برای تأمین حجاب واقعی و مصونیت معنوی جامعه و خیره نکردن چشمها و برنیفروختن آتش شهوت مفیدتر است؟ مگر ما در جامعهای زندگی نمیکنیم که میلیونها جوان در اوج غریزه جنسی به سر میبرند و در سختترین شرایط جوانی از امکان ازدواج محرومند؟ کافی است با اندک جرقهای شعلههای غریزه در وجودشان برافروخته شود و به انواع گناهان و ناراحتیها مبتلا گردند. پس چرا به هر وسیله ممکن -حتی با گزینش رنگ مناسب لباس در جامعه- به سلامت دینی و روحی و روانی آنان کمک نکنیم و موجب جلب توجه آنان و قرارگرفتنشان در دام مفاسد نشویم؟ در عین حال علمای دین نسبت به خصوص رنگها تأکید چندانی نکرده، ولی بر این مسئله پای میفشارند که لباس نباید موجب جلب توجه و عواقب سوء ناشی از آن باشد. ازاینرو در طول تاریخ زنان مسلمان به میل خود لباس مشکی را برای حجاب برگزیدند. این سنت حسنه مورد پذیرش پیامبر و امامان علیهمالسلام قرار گرفت؛ زیرا آنان به این وسیله احساس امنیت و مصونیت بیشتری میکردند؛ 4. شیوههای رفتاری: طرز صحبت و چگونگی راه رفتن و... نیز بخشی از حجاب به معنای وسیع کلمه است. حفظ وقار و متانت هم همان نقشی را دارد که پوشش زن دارد. عدم رعایت آن نیز اثری چون برهنگی در پی دارد. ازاینرو قرآن مجید یکی از صفات خوب زنان مؤمن را که در رفتار دختران شعیب بیان میکند، «حیا» و «وقار» است.
اما الگو و قهرمان ما و زنان مسلمانان، حضرت زهرا سلاماللهعلیها است که حجابش شبیه چادر بود؛ حتی بلندتر از چادر، چراکه به زمین کشیده میشد. درباره پوشش حضرت فاطمه سلاماللهعلیها هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک، همین پوشش نقل شده است.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها مقنعه خویش را بر سر و جلباب بر تن کردند (ابومنصور احمد بن على طبرسى، الإحتجاج، ج1، ص98)؛ یعنی پوششی که تمام تن را از سر تا قدم فرا میگرفته است.
وقتی برترین زن عالم چادر را انتخاب کرده، آیا سزاوار نیست ما نیز به چادر علاقه بورزیم و چادر را عاشقانه انتخاب کنیم؟!
حدیث درمورد حجاب
- دعای پیامبر نور و رحمت: پروردگارا، زنانی که خود را پوشیده نگه میدارند، مشمول رحمت و غفران خود بگردان (مستدرک الوسایل، ج۳، ص۲۴۴).
- پیامبر اکرم: آن هنگام که پوشش، سر زنی باشد، ارزش آن از دنیا و آنچه در آن است، بیشتر است (نورالشافی فی الفقه الشافعی).
- امام علی علیهالسلام: زن (باید) مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند (مجمعالبیان، ج۷).
- در روایت است که برای پیامبر چند قواره پارچه آوردند، پیامبر قوارهای را به یکی از یاران خود داد و به او فرمود که این را دو قسمت کن: قسمتی را برای خود جامه کن و قسمت دیگر آن را به همسرت بده تا برای خود روسری کند. بعد به وی فرمود: «به همسرت بگو برای این پارچه آستری فراهم کند تا بدن وی از زیر آن نمایان نباشد» ( سنن أبی داود، ج2).
فلسفه پوشیدن چادر چیست؟
در قرآن کریم، در مورد حجاب و پوشش زنان آیاتى آمده، در برخى از آنها به کیفیت و شکل حجاب اشاره شده است. از جمله اینکه: «به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را از هر نامحرمى فرو بندند. پاکدامنى ورزند. زیورهاى خود را آشکار نگردانند; مگر آنچه به طور طبیعى از آن پیداست. باید مقنعه خود را بر گردن خویش فرو اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان آشکار نکنند» (نور، 31).
در آیه مذکور چند نکته قابل توجه است:
- زنان نباید زینتهاى خود را −جز در مواردى− آشکار سازند، به این ترتیب آشکار کردن هر نوع زینتى، حتى لباسهاى زینتى و مخصوص که زیر لباس عادى یا زیر چادر مثل پیراهن، کت، دامن، شلوار و... مىپوشند، جایز نیست؛ زیرا قرآن کریم، از این عمل نهى فرموده است.
- آنها باید «خمار»هاى خود را بر سینههاى خود بیفکنند: «ولیضربن بخمرهنّ على جیوبهنّ» واژه «خُمُر» جمع «خمار» به معناى پوشش است؛ ولى معمولاً به روسرى یا مقنعه گفته مىشود که زنان سر خود را با آن مىپوشانند. کلمه «جیوب» نیز جمع «جیب» و به معناى یقه پیراهن است. از آن به گریبان تعبیر مىشود. گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق مىشود (ناصر مكارم شيرازی، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، 1362ش، ج14، ص438-450).
بنابراین، چون چادر بهعنوان یک حجاب برتر محسوب مىشود، اگر لباسهایى مثل کت، شلوار گشاد یا تنگ و... زینت محسوب شوند، آشکار کردن آنها جایز نیست. بهترین و کاملترین پوشش براى زن که زینتهاى او را بپوشاند، چادر است.
پس حجاب منحصر در چادر و حتی مانتو نیست، بلکه هر لباسی که غیر از وجه و کفین (دستها تا مچ) را بپوشاند (پوشاندن حجم و برجستگیهای بدن نیز لازم است) و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد،کافی است. همانطور که بقیه واجبات دارای مراتب مختلفی میباشند،حجاب نیز دارای مراتب خوب، متوسط و خوبتر است. چادر حجاب برتر بانوان محسوب میگردد؛ زیرا با چادر حجم بدن زن محفوظ میماند. طبیعی است در این صورت این حجاب برتر است. فلسفه چادر پوشیدن تنها مصونیت نیست، بلکه علاوهبر آن رعایت تقوا و اطمینان از انجام وظیفه است. با مانتو پوشیدن هرچند مناسب باشد، این اطمینان را ندارید.
نظر مراجع تقلید در مورد چادر مشکی
آیتالله خامنهای: ...بهترین حجاب، پوشیدن چادر است و چادر سیاه هم بیاشکال است.
آیتالله فاضل لنکرانی: چادر مشکی بهترین نوع حجاب است و پوشیدن لباسهایی که جلب توجه کند، حرام است.
آیتالله مکارم شیرازی: باتوجه به اینکه در حال حاضر رنگ مشکی برای حفظ پوشش زنان بهتر است، کراهت آن ثابت نیست.
آیتالله مظاهری: چادر مشکی برای خانم یک سنت شرعی و ملی است، وانگهی باید در حفظ آن کوشا باشیم. اگر اینگونه حرفها درست بود، علما و بزرگان و مراجع تقلید و حضرت امام و مقام معظم رهبری بهتر از دیگران میدانستند. مقید بودن خانمهای آنان به چادر مشکی یک امر ضروریست.
رنگ مشکی در دین اسلام
در عربی، سیاه با الفاظی مثل اسود و سوداء بیان میشود که به معنی آقایی و برتری و سیادت است (سید هم به معنای آقا و برتر است).
پوشاندن خانه خدا با پرده مشکی بیانگر عظمت این خانه است.
رسول خدا و امیرالمؤمنین علیهالسلام در جنگها عمامه مشکی میپوشیدند که بیانگر عظمت و اُبهت بود. حضرت علی علیهالسلام در جنگ صفین عمامه سیاه بر سر داشتند؛ «و هو معتم بعمامه سوداء» (نهجالبلاغه، خطبه۱۳۷). در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که: «دخل مکه یوم الفتح و علیه عمامه سوداء»؛ حضرت رسول هنگام ورود به شهر مکه برای فتح آن، عمامه سیاه بر سر داشتند (سننالنبی، ص۱۳۷).
چادر مشکی در صدر اسلام
در روایات اسلامی از جمله احکام لباس (چه در مورد نمازگزار و چه در غیر حالت نماز) بهترین لباس، لباس سفید معرفی شده و نسبت به رنگ مشکی نهی شده است؛ اما در چند مورد استثنا شده که چادر یکی از این موارد میباشد. البته در اسلام اجبار به رنگ مشکی نیست.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «پوشیدن لباس سیاه کراهت دارد مگر در سه چیز که عبارتند از: کفش، عمامه و کساء (کساء به لباس بزرگ مثل عبا و چادر و امثال آن گویند)» (وسایلالشیعه، ج۳، ص۲۷۹).
شواهد روایی و تاریخی بسیاری وجود دارد که اثبات میکند، چادر مشکی از دوران صدر اسلام استفاده میشده است. علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان به نقل از سیوطی نقل میکند که ام سلمه همسر پیامبر(ص) فرمود: «لما نزلت هذه الآیه (یدنین علیهن من جلابیبهن) خرج نساء الأنصار کان على رؤسهن الغربان من أکسیه سود یلبسنها»؛ هنگامی که آیه (یدنین علیهن من جلابیبهن) نازل شد، زنان انصار از خانه خارج شدند در حالی که پوششهای سیاه بر سر داشتند».
نکته قابل توجه در این روایت این است که این پوشش به «غربان» نامیده شده است. غربان در زبان عربی جمع غراب به معنای کلاغ است. زنان انصار پوششی سیاه و سرتاسری را استفاده میکردند که در نامگذاری این تشبیه انجام شده است. در این روایت هم تشبیه گویای رنگ است و هم تصریح به رنگ سیاه (اکسیه سود) در پوشش شده است. (تفسیرالمیزان، ج۱۶، ص۵۳۹).
همچنین در کتاب مستندالشیعه علامه نراقی به نقل از کتاب الذکری نقل شده است: «إن النبی کان یصلى الصبح فتنصرف النساء و هنّ متلففات بمروطهنّ لایعرفن من الغلس»؛ وقتی پیامبر نماز صبح را بهجا میآورد. بعد از نماز زنان برمیگشتند در حالی که با عبایی خود را پوشانده بودند، بهگونهای که از تاریکی دم طلوع صبح، تشخیص داده نمیشدند.»
معنای حدیث این است که زنانی که در نماز جماعت صبح شرکت کرده بودند حجاب و پوششی تیره داشتند، بهگونهای که در تاریکی نزدیک به طلوع صبح قابل تشخیص نبودند.
چادر مشکی در ایران
انتخاب رنگ مشکی برای چادر رسمی، طبق یک نقل مربوط به دوره عثمانی است که ابتدا در این امپراتوری و سپس در تبریز و بعد کل مناطق ایران باب میشود. پیش از انقلاب نیز رنگهای مختلفی برای چادر وجود داشت و چادر مشکی بهعنوان لباس رسمیتر و مجلسی مطرح بود. پس از انقلاب با حضور اجتماعی بیشتر زنان، به تدریج چادر مشکی رایجتر گردید.
0 نظرات